اثرات فساد در یک جامعه
اشاعه و رواج هر فسادی در جامعه به سرعت آن منطقه و کشور را به سوی نابودی می کشاند. هیچ جامعه ای نمی تواند بر مبنای فساد و نادرستی دوام بیاورد. فساد مانند کرمی است که در میوه درختان پیدا شده، رفته رفته همه آنها را کرم زده و می پوساند. و یا مانند موریانه ای است که ریشه درختی را به تدریج می خورد و موجب خشکیدن و قطع آن درخت می گردد.
چندگانگی فساد
فسادهایی که جامعه ما را فراگرفته و کشورمان را در تاریک ترین لحظات تاریخی قرار داده، از این گونه اند:
۱- فساد اخلاقی
بالاترین نوع فساد در کشور آخوند زده ما، فساد اخلاقی است. فساد اخلاقی از دروغ گویی، گزافه گویی، بی ارج نهادن سبک شمردن خدمات دیگران، تهمت زدن، تملق، چاخان و چاپلوسی، و مانند آنست. هرکدام از این ها کافیست که جامعه شکوفا و قدرتمندی را به آسانی از پای دراورد. هرکدام از این صفات نکوهیده و زشت به تنهایی می تواند جامعه ای را از راه طبیعی منحرف نموده و فلج کند.
دروغگویی، بزرگترین عامل فساد یک جامعه
در جامعه ای که دروغ در آن رواج پیداکند، سنگ روی سنگ بند نخواهد بود و اعتماد افراد بیکدیگر گسسته شده و از میان می رود. اگر پدری در خانواده دروغ بگوید و حرف هایش بی اساس و ساختگی باشد، فرزندان آن خانواده هرگز به پدر خود اعتماد نخواهند کرد. هنگامی که سراپای گفتار رهبر و یا مسئولین کشور مالامال از گزافه گویی، دروغ پردازی، و سخنان بی محتوا باشد، از مردم ساده کوچه و خیابان چه انتظاری می توان داشت؟.
دروغ های عقیدتی
یکی از دروغ های بسیار رایج که قرن هاست مانند میکرب در اعماق مغز و دل هم میهنان ناآگاه و ساده دل ما نفوذ نموده و آنان را دور از هر تعقل و اندیشه ای باز می دارد، دروغ های دین و مذهب است که به عنوان اعتقاد، ایمان، کلمات و گفته های مقدس، مغزها را از کار انداخته، و انسان ها را بی اراده و بی تصمیم به دنبال سوداگران و دکانداران دین راه می اندازد. مذهب شیعه که سرتا پا از دروغ و پرده پوشی و تقیه درست شده، سالیانی است که مانند خردجال، مردم کشورمان را چشم بسته و خردباخته به دنبال خود به هرسوی می کشاند.
۲- فساد مالی
هرکشور بر اساس اقتصاد شفاف و شکوفا اداره می شود. چنانچه زمامداران و صاحب منصبان پست های دولتی و مسئولین مالی مانند بانک ها به خزانه مردمی دستبرد زنند و به روش های گوناگون از بیت المال و اموال مردم سوء استفاده کنند، اقتصاد و پایبندی آن جامعه فروکش می کند، و تورم و سودجوئی در همه زمینه ها فراهم می شود.
سوء استفاده و دستبرد شخص علی خامنه ای، خانواده، دوستان، همکاران، و آخوندهای چاپلوس گرد او، جامعه ما را فلج کرده، و این دستبرد و غارتگری به سرتاسر کشور و همه ادارات و مؤسسات منتقل شده است. هنگامی که محمد خاوری دوست علی خامنه ای میلیاردها دلار سرمایه مملکت را می دزدد و به کانادا فرار می کند و علی خامنه ای به رسانه ها دستور می دهد که در باره آن دزدی ها سکوت کنند، آیا در جایی از کشور می توان امیدی به صداقت در امانت و راستی مردم داشت؟!.
۳- فساد اداری و رشوه خواری
مردم ایران برای راهیابی به مشکلات روزمره خود ناچارند به ادارات گوناگون مراجعه کنند. در کشوری که از رهبر تا آخوندهای دیگر، از شهردار تا پلیس، و از نماینده مجلس تا هیأت دولت، و از قاضی تا شبگرد، به رشوه گرفتن در این سه دهه آموخته شده اند، آیا هیچ شهروندی می تواند با مراجعه به یک اداره، به حق قانونی خود رسد؟!.
۴- فساد در ذخیره و خرید و فروش ارز
نرخ گذاری و استفاده از ارز خارجی، یکی از بزرگترین فساد و کلاهبرداری رژیم در این سه دهه بوده است. درآمد کشور که بیشتر به صورت ارز در اختیار رژیم ضد مردمی اسلامی قرار می گیرد، با بستن قراردادهای قلابی و یا آبکی با کشورهای دیگر، و یا برای خرید کالا، از کشور بیرون برده به حساب های شخصی خودشان واریز می کنند.
تا آنجا که در بسیاری از حساب های شخصی خامنه ای و بستگانش گرفته، تا آخوندهای ریز و درشت، و هرعضو ساده دولت، سپاه و بسیجی از پول و ارز های گوناگون بانک های کشورهای بیگانه انباشته شده است. هرچقدر مکنت و دارایی این بی خدایان و عفریته های رژیم بالاتر می رود، بر نکبت و بدبختی ملت دربند نیز افزوده می گردد.
دروغگویی و عوامفریبی در کشور رواج یافته است
این گفتار مصطفی پورمحمدی٬ رییس سازمان بازرسی کل کشور است که در سایت خودنویس در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۹۱ دیده می شود. پورمحمدی که همانند دیگر همکاران خود دستش به خون صدها ایرانی به ویژه در دوران خمینی آغشته است، می گوید: ” چرا در مملکت دروغ میگویید، چرا عوام فریبی میکنید و به ناروا سخن میگویید و بر خلاف منطق و عقل صحبت میکنید و بینات و حرفهای آشکار را زیر پا میگذارید؟» وقتی یک جنایتکار رژیم آین چنین از دورغگویی و فساد در رژیم سخن گوید، باید دید که افراد زجر کشیده و ماتم دیده در ایران چه سخن ها از فساد همه جانبه رژیم خواهند گفت!.
مصطفی پورمحمدی در شهرویر سال گذشته نیز بنا بر سایت پیک نت ضمن افشاگری بر دامنه و وسعت دزدی و غارتگری در ادارات گفته بود که: ” جنایت و اختلاس کنار هم و گاهی روبروی هم قرار گرفته اند…”.
فساد در ایران سراسری شده است
این گفتار اکبر ترکان وزیر پیشن دفاع و معاون وزارت نفت است. بنا بر گزارش سایت بازتاب ۱۹ دیماه ۱۳۹۱، اکبر ترکان می گوید: “مدتی است در کشمکش ها و تک و پاتک ها باندهای مافیایی رژیم موضوع رشوه خواری و فساد مالی به یکی از موضوعهای داغ روز و یکی از بحثهای محوری سخنرانیها و همایشهای مختلف تبدیل شده است. که یاد آور این شعر نغز و پُر معنی شاعر و ترانه سرای ملی میهن شادروان عارف قزوینی است:
” شاه دزد و شیخ دزد و میر وشحنه و عسس دزد میرکاروان , کاروانیان تا جرس دزد !
اکبر ترکان در تازهترین اظهارات خود نیز تاکید میکند که: ” فساد فقط مربوط به دستگاههای دولتی نیست و در تمام ارکان جمهوری اسلامی رخنه کرده است: «علاوه بر دستگاههای بروکراسی بانک، شهرداری، ثبت اسناد؛ متاسفانه نمونههایی در دستگاه قضایی کشور نیز مشاهده میشود».
وزیر پیشین دفاع بازهم میگوید: “در دستگاههای دولتی تا رشوه ندهید، کار راه نمیافتد” و فساد در ایران “سراسری شده”.
نکاتی چند از این نوشتار
اینگونه انتقادها که از سوی مصطفی پورمحمدی، اکبر ترکان، علی لاریجانی، علی مطهری و شماری دیگر از ایران نماها از دولت و به ویژه شخص احمدی نژاد می شود، ما را به یاد رژیم گذشته می اندازد. زیرا در دوران آن رژیم نیز، هرکس به خود اجازه می داد که به نخست وزیر، هیأات وزیران، و دیگر مأمورین هرآنچه بخواهد انتقاد و حتی توهین کند، ولی مردم نسبت به شاهنشاه جز چاپلوسی و تملق گویی وظیفه ای نداشتند.
به عنوان نمونه، هویدا که در مجلس ختم یکی از رجال در مسجد سپهسالار شرکت کرده بود، آخوندکی روی منبر می رود و ضمن ستایش و تعریف و تمجید ازذات ملوکانه و بیان شمه ای از خردمندی او، مجلس ختم را با این جمله به پایان می برد: ” پروردگارا تو را به عزیزان درگاهت قسمت می دهم که از عمر نخست وزیر محبوب و دولت ما بکاه و بر عمر و عزت و جلال اعلیحضرت آریامهر بیفزا”.