به جایِ پَرَستشِ خُدایِ موهومَت، بَرخیز و انسانیت را ستایش کُن! ۱۲

– خُدایِ خیالی، انسانِ زَمینی:

صد ها هزار سالِ پیش، زمانی که نخستین قبایل انسانی به گرد هَم آمده و دهکده هایِ کوچک خود را تَشکیل دادند، به دلیل دانش بسیار اندک و محدود شان و عدم توانایی شان دَر درکِ چگونگی رُخ دادن اتفاقاتِ بسیار طبیعی و معمولی همچون بارش باران، سیل، زمین لرزه و… تصمیم گرفتند تا پاسخِ دادن به تمامی پرسش هایِ بی جوابِ خویش را بَر عهده قدرتی مافوق و فَرا انسانی بگذارند.

آنان گمان می کردند که پاسخِ تَمامی پرسش های شان را یافته اند و “خدا” همان کسی است که بَرای شان باران می فرستد، میوه بَر روی درختان قرار می دهد و به هنگامِ خشمگینی اش، مردمان را با زلزله و سیل و رعد و برق های ترسناک اَش مجازات می کند و بنابراین به مرور زمان و پیشرفت تمدن های نوپا، تصمیم بر آن شد که برای خشنود سازی خدای خیالی شان، قوانین مشخص و غیر قابل اجتنابی بنویسند.

انسان ها از سر ترس، تنبلی و نادانی راحل حل تمامی گرفتاری های شان را به جای برخاستن و مبارزه کردن برای از میان برداشتن شان، در عبادت و ناله کردن به درگاه خدایی خیالی جستجو می کنند.

انسان ها از سر ترس، تنبلی و نادانی راحل حل تمامی گرفتاری های شان را به جای برخاستن و مبارزه کردن برای از میان برداشتن شان، در عبادت و ناله کردن به درگاه خدایی خیالی جستجو می کنند.

به هنگامِ نوشتن چنین پیمان نامه هایی، ریش سپیدانِ قبایل و خردمندانِ جوامع آن زمان، گرد هم آمده و جملگی اَعمالی که گمان می کردند مایه خوشحالی خدای شان است را به رشته تحریر در آورده و نامِ کردارهایِ نیک بر آن گذاشتند.
و همچنین از تَمامی کارهایی که خیال می کردند خدایِ موهوم شان را به قدری خشمگین می کند که به مجازاتِ مردمان به وسیله زلزله و سیل رو می آورد نیز به عنوان رفتارهای زشت و یا افعالِ حرام نام بردند.

این قوانین که به دست ریش سپیدانِ قبایل نگاشته می شُد در مکان هایِ عمومی نصب می گردید تا در دیدِ تمامی اَفراد قرار گیرد، سپس روحانیون مردم را به انجام کارهایِ نیکو تشویق و ایشان را از انجام کارهایِ زشت و افعالِ حرام باز می داشتند و اینگونه شُد که نخستین اَدیان، به قَصدِ شکل دادن به جوامع انسانی و کنترلِ بهتر آنان، پایه ریزی شدند.

قوانین و دستورات نگاشته شده در کتاب هایِ مثلن آسمانی ادیان ابراهیمی، به شدت انسانی و زمینی اَند و به هیچ عنوان، یک عقلِ سلیم و سالم نمی تواند بپذیرد که این قوانینِ پُر اشتباه و بعضن متناقض و عمومن ضد حقوق انسانی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، از سویِ یک خدایِ دانایِ به کل و قادر مطلق که دارایِ ذاتی پاک و بی عیب است، به شخص دیگری وحی و دیکته شده باشد.

از آنچه گفته شُد نتیجه می گیریم که خُدا ساخته دست بَشر و زاییده ذهن خلاق و کنجکاوِ وی است که همواره در پیِ یافتنِ پاسخ هایی برایِ چرایی رُخ دادن پیشامد های محیط پیرامون خود بوده و هَست و هر زَمان که علم و دانشش قادر به پاسخگویی نباشند، وی ناچارن به مغلطه “خدا عالم است” روی آورده و جوابِ تمامی پرسش های بی پاسخش را در لا به لای ایمانِ خشک و پوشالی مذهبی اش به خدایی ماورایِ تمامی خوبی ها و بزرگی ها می یابد.

به راستی چرا باید خدای خیالی ات پاسخ دعا های بچه گانه تو را داده و برنامه مخصوص زندگی ات را تغییر دهد ولی گوشش به درخواست های میلیون ها میلیون انسان فقیر و درمانده بدهکار نیست؟ چرا گمان می کنی که تو خیلی بهتر و خاص تر از این پیرزن فقیر نزد خدای خیالی ات هستی؟! خدایت را رها کن و به دامن انسانیت چنگ بیانداز.

به راستی چرا باید خدای خیالی ات پاسخ دعا های بچه گانه تو را داده و برنامه مخصوص زندگی ات را تغییر دهد ولی گوشش به درخواست های میلیون ها میلیون انسان فقیر و درمانده بدهکار نیست؟ چرا گمان می کنی که تو خیلی بهتر و خاص تر از این پیرزن فقیر نزد خدای خیالی ات هستی؟! خدایت را رها کن و به دامن انسانیت چنگ بیانداز.

– ایمانِ مَذهبی چیست؟

ایمان به مَعنایِ واقعی کلمه یَعنی باور داشتن به چیز یا چیزهایی بدون وجود شواهد و مدارکی که درستی شان را ثابت نَماید؛ اگر انسان به درستی هَر چیزی بَر پایه احساسات و برداشتِ شَخصی اش و بدون تکیه بر اسناد، مدارک و شواهد باور داشنه باشد، وی دارایِ ایمان است.

حال باور داشتن به وجود خُدایی مهربان که عاشق تمامی انسان هاست و دانایِ کُل و قادر مطلق است و از فَرط خوبی و بزرگی در قاموسِ درکِ آدمی نمی گنجند، خدایی که جهان و تمامی هَستی را آفریده و آدمی را به جُرم خوردن یک سیب، از ملکوت زیبایش راهیِ زمینی پُر از کثافت و مصیبت نموده، به دلیل اینکه کَمترین سند، مدرک و یا شواهدی دَر راستایِ اثباتِ وجودش وجود ندارد، ایمان مذهبی خوانده می شود.

انسانی که ایمانِ مَذهبی دارد، اصولن دریچه هایِ عَقل، مَنطق و واقع بینی ذهنش را بَسته و حاضر به شنیدنِ هیچ سخنی که ایمانش را به چالش بکشد نیست و چنانچه فَردی به مَنظورِ روشنگری و خرد گرایی قَصد زیر سوال بُردن اعتقاداتِ وی را داشته باشد، آدمکِ ایمان دار به شدت عصبانی و بَر افروخته خواهد گشت و به صورتی بسیار پرخاشگرانه به دفاع از ایمانِ تو خالی اش خواهد پَرداخت، هر چَند به دُرستی سخنانِ گویندهِ روشنگر، باور داشته باشد.

آیا خدای خیالی ات که خدای عشق و محبت صدایش می کنی، به هنگام اعدام این نوجوانان خواب بود؟ آیا دعا های آنان را شنید و کاری نکرد و یا اینکه خدا فقط صدای تو را می شنود؟ آیا خدای قهارت صدای زجه های دلخراش کودکانی که از گرسنگی می میرند را می شنود و کاری نمی کند؟

آیا خدای خیالی ات که خدای عشق و محبت صدایش می کنی، به هنگام اعدام این نوجوانان خواب بود؟ آیا دعا های آنان را شنید و کاری نکرد و یا اینکه خدا فقط صدای تو را می شنود؟ آیا خدای قهارت صدای زجه های دلخراش کودکانی که از گرسنگی می میرند را می شنود و کاری نمی کند؟

– دُعا کردن و ستایشِ خدایی موهوم عینِ وَقت کُشی است:

انسان هایی که به وجود خدایِ خیالی شان باور دارند و معتقدند که وی همواره همراه و یاور آنان است و همیشه برای کمک به ایشان در کنارشان حاضر می باشد، اصلِ عدالت خدای شان که یکی از اساسی ترین پایه هایش “دوست داشتن تمامی انسان ها به یک اندازه” است را زیر پاهای شان گذاشته و از خدا درخواست دارند که برای ایشان تبصره ای قائل شده و برنامه پُر رمز و راز خود را، فقط به خاطر یکی یا تعداد اندکی از مخلوقاتش تغییر دهد.

نخست اینکه اصولن چرا یک فرد با ایمانِ مذهبی که به وجود خدایی عادل، دانایِ به کل و قادر مطلق باور دارد و مطمئن است که طبق گفته کتاب زمینی مقدس اَش و روحانیون فریبکارِ دینی اَش، خدا بَرای هَر انسانی بر رویِ زمین یک برنامه مشخص و مخصوص دارد و هیچ رخدادی بدون اجازه خدا صورت نمی گیرد و خدا دَر پَس هر اتفاقی حکمتی ارزشمند قرار داده تا بندگانش سعادتمند شوند، باید در نخستین مرحله زانویِ غَم بغل گرفته و با دعا کردن به درگاهِ خدایش خواستارِ تغییری در برنامه وی شود؟

دوم اینکه مگر نه اینکه خدایِ شان دانایِ به کُل است؟ مگر نه اینکه مذهبیون ادعا دارند خدایِ خیالی شان حتی افکارِ ذهن های ما را نیز خوانده و به آشکار و نهان ما بی نهایت آگاه است؟ آیا چنین خدایِ فوق العاده ای احتیاج دارد تا توسط بندگان فرومایه و ناچیزش به وی یادآوری شود که باید چه کاری را در چه زمانی و برای چه کسی انجام دهد؟

آیا دعا کردن باورمندان دقیقن مثالِ بارز دوگانگی شخصیتی و پنداری ایشان نیست؟ به راستی چه خدایِ حقیری است، خدایِ دگماتیست هایِ مذهبی که همیشه باید چیزهایی که فراموش کرده را به یادش آورد!

سوم اینکه مَگر مذهبیون ادعا نمی کنند که خدای شان عادل است و همه را به یک شکل و اندازه دوست دارد؟ به راستی چگونه امکان دارد که خدایی عادل که عاشق یکایک مخلوقاتِ خود است، تَنها و تَنها پاسخ دعاهای عده ای اندک و محدود از پیروانش را بدهد و دیگران و نیازها و مشکلات شان را به دست فراموشی بسپارد؟

چطور می توانی با بی شرمی تمام خدای خیالی ات را خدای عشق و محبت بخوانی و ادعا کنی هر زمان کسی او را صدا کند، خدایت به کمکش خواهد شتافت و هم زمان به صورت های سوخته این کودکان بینوا نگاه بیاندازی؟ نکند خدای موهومت به هنگام سوختن این بیچارگان و زمانی که آنان در آتش می سوختند و خدای را صدا می زدند، خواب بوده است؟

چطور می توانی با بی شرمی تمام خدای خیالی ات را خدای عشق و محبت بخوانی و ادعا کنی هر زمان کسی او را صدا کند، خدایت به کمکش خواهد شتافت و هم زمان به صورت های سوخته این کودکان بینوا نگاه بیاندازی؟ نکند خدای موهومت به هنگام سوختن این بیچارگان و زمانی که آنان در آتش می سوختند و خدای را صدا می زدند، خواب بوده است؟

آیا اگر خدایِ موهومِ ادیان، برنامه های پُر رمز و راز و مخصوصی که برای مخلوقاتش نوشته را تَنها و تَنها برای عده ای خاص دست کاری کند آن همه به دلیل اینکه آنان وی را بیشتر و بهتر ستایش نموده اند، این ماجرایِ غم انگیز دو اصلِ عدالت و بی نیازی خدا را به چالش نمی کشد؟

خدایی که به خاطر ستایش بهتر و دعاهای بیشتر، مخلوقاتش را گلچین کرده و سرنوشت آنان را به خواست شان تغییر بدهد، نه عادل است و نه بی نیاز! به راستی چقدر صفات این خدایِ مشهور ادیان ابراهیمی، شبیه به صفت های اخلاقی آدمی است؟

خدایی که می ترسد که جز او خدایِ دیگری را نپرستند، هشدار می دهد، می ترساند، توهین می کند، عذاب می دهد، خشمگین شده و مجازات می کند، فکر ها را خوانده و فرد را بابت داشتن افکار حرام به جهنم فرستاده و می سوزاند و زنان باردار و بچه های کوچک را به خاطر قدرت نمایی اش از هم می درد، بسیار شبیه یک انسان نمایِ قدرت دوست و تمامیت خواه است.

حال با توجه به آنچه گفته شد و با در نظر گرفتن اینکه مطمئنن هیچ خدایی وجود ندارد که ناظر اعمال ما بوده و منتظر شنیدن دعا های ما باشد تا آنان را پاسخ گفته و زندگی های مان را تغییر دهد، آیا بار هم دعا کردن به درگاهِ خدا از دیدگاه شما عملی معقولانه و منطقی به نظر می رسد؟

چه نیکوست اگر مذهبیون از زانو زدن در مقابل خدای خیالی شان دست برداشته، دست بر روی زانوان شان گذاشته، ایستاده و با لبخندی بَر لب به کمک هَم نوعان خود بشتابند و آنچه در توان دارند برای کمک به دیگری، نه برای دریافت پاداش هایی بهتر و دلچسب تر از سویِ خدا، که برای همدلی و انسان دوستی و داشتن یک زندگی زمینی با آرامش، به کار ببندند.

  • Cadqoda

    خداوند این جهان را از راه علت و معلول اداره میکند و این طور نیست که اگر گرسنه ای از خدا درخواست غذا کرد یک پرس چلو کباب برایش از آسمان بیفتد چون اگر این طور بود هرکس از خدا چیزی میخواست و خدا بی چون و چرا برایش فراهم میکرد دیگر چه نیازی به کار کردن و زحمت کشیدن بود همه میخوابید خونه خودشون و حلشونو میکردند، خدا گفته از تو حرکت، از من برکت.
    اسلام هرگز این چنین خدایی رو که شما گفتید، برای ما معرفی نکرده. حتی خود پیامبران و امامان آسیب میدیدند و حتی توسط افراد دیگر به قتل میرسند اگر خدا میخواست طبق گفته ی شما عمل کند که دیگر نظام علت و معلول به هم میریخت مشخصه که وقته آتیش باشه پنبه میسوزه و این مقتضای زندگی در این دنیا است.
    اگر قرار بود هر جنایتکار از خداوند موقع مجازاتش درخواست نجات کند و خداوند بی چون و چرا بپذیرد، دنیا پر از جرم و جنایت میشد. خود خدا گفته که مجرم باید جزای جرمشو ببینه.
    البته خداوند بندگانی دارد که دعاهای آنها نزد خداوند از منزلت خاصی برخوردار است ولی دعاهای همین افراد نیز از راه علت و معلود پذیرفته میشه برای مثال اگه بنده ای از خدا طلب غذا کند خداوند از آسمان برای او غذا نمیفرستد بلکه شخصی را در سر راه او قرار میدهد که به او کمکی کند و یا به او غذا دهد که متاسفانه ما در این مواقع رو به خدا میکنیم و میگیم خدا دیگه نمیخواد غذا بدی، خودم پیدا کردم.

    • فرشید

      حضرت آقا یا خانوم خدا پرست یا خدا شناس،
      شما از کجا می‌دانید که خدا چنین و چنان می‌کند؟ آیا این‌ها که شما فرمودید را او خودش به شما گفت؟  

    • Mardiaziran

      حضرت آقا یا خانوم خدا پرست یا خدا شناس،
      شما از کجا می‌دانید که خدا چنین و چنان می‌کند؟ آیا این‌ها که شما فرمودید را او خودش به شما گفت؟  

    • mardiaziran

      حضرت آقا یا خانوم خدا پرست یا خدا شناس،
      شما از کجا می‌دانید که خدا چنین و چنان می‌کند؟ آیا این‌ها که شما فرمودید را او خودش به شما گفت؟  

  • cadqoda

    خداوند این جهان را از راه علت و معلول اداره میکند و این طور نیست که اگر گرسنه ای از خدا درخواست غذا کرد یک پرس چلو کباب برایش از آسمان بیفتد چون اگر این طور بود هرکس از خدا چیزی میخواست و خدا بی چون و چرا برایش فراهم میکرد دیگر چه نیازی به کار کردن و زحمت کشیدن بود همه میخوابید خونه خودشون و حلشونو میکردند، خدا گفته از تو حرکت، از من برکت.
    اسلام هرگز این چنین خدایی رو که شما گفتید، برای ما معرفی نکرده. حتی خود پیامبران و امامان آسیب میدیدند و حتی توسط افراد دیگر به قتل میرسند اگر خدا میخواست طبق گفته ی شما عمل کند که دیگر نظام علت و معلول به هم میریخت مشخصه که وقته آتیش باشه پنبه میسوزه و این مقتضای زندگی در این دنیا است.
    اگر قرار بود هر جنایتکار از خداوند موقع مجازاتش درخواست نجات کند و خداوند بی چون و چرا بپذیرد، دنیا پر از جرم و جنایت میشد. خود خدا گفته که مجرم باید جزای جرمشو ببینه.
    البته خداوند بندگانی دارد که دعاهای آنها نزد خداوند از منزلت خاصی برخوردار است ولی دعاهای همین افراد نیز از راه علت و معلود پذیرفته میشه برای مثال اگه بنده ای از خدا طلب غذا کند خداوند از آسمان برای او غذا نمیفرستد بلکه شخصی را در سر راه او قرار میدهد که به او کمکی کند و یا به او غذا دهد که متاسفانه ما در این مواقع رو به خدا میکنیم و میگیم خدا دیگه نمیخواد غذا بدی، خودم پیدا کردم.

  • در ایران امروز بیشتر از ۱۰ میلیون عراقی شیعه دشمن ایرانی، با همکاری نیروهای سرکوبگر و شکنجه گر و تجاوزگر بسیجی، با همراهی آدمکشان پاسداران گروه قدس و حزب الله لبنانی و سوری و مقتدر صدر عراقی، بنام دزدان و گرسنگان و بردگان وابسته و چشم بسته دستگاه مافیایی آدمکشی ولایت خونخوار آخوندی، برای چیره گی همیشگی بر ایران و ایرانیان، در پا برجا نگه داشتن اربابان دزد خودشان، با خون فرزندان ایران، دست و دهان خونین خود را با وضوی نماز خونین می شورند. با سرنگونی دیکتاتور اسد، دستگاه دیکتاتوری دزدان ولایت جنایت فقیه بیشتر و بیشتر به لرزه در خواهد آمد، خوشبختانه چند زمانی است که درگیری و ناسازگاری و به جان هم افتادن گرگهای رژیم آخوندی در دریدن و پاره کردن یکدیگر آغاز گردیده است و تا کشتن و نابودی خودشان، پایانی هم نخواهد داشت و همان به که نداشته باشد، امروز و فردا و همه روزه به روشنی می بینیم و خواهیم دید که آن آدمکشان دستگاه آخوندی با در دست داشتن نیروهای نیروهای پنهانی و سرکوبر سپاه و انتظامی احمدی نژادی و دیگر گرگهای تشنه بخون اسلامی، از سبزی فروشان فرصت طلب رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی گرفته تا همه و همه اسلامیون و خمینی پرستان چیره بر ایران، به زودی زود به جنگ و خون ریزی همدیگر در خواهند آمد و همزمان با آغاز گردیدن جنگ درونی، ایران با کشتارهای مردمی و نابودی بیشتر بیشتر روبرو خواهد شد. — امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم. – در داو فره باخته اندر شش و پنجم. – هم سوخته کاشانه و باخته گنجیم. – ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم . – بابک پرسا – ——————————————————————————————————–این ها چه کسانی هستند، آیا اینها اراذل و اوباش و لاشخورهایی نیستند که آخوند را سرپا نگه داشته و هنری جز آدم کشی و بزن بهادری ندارند؟!.آیا در این ها کمترین فرهنگ ایرانی دیده می شود؟. چرا عده ای از جوانان ما این چنین خائن به مردم و سرزمین خود بار می آیند؟. در کدام کشوری درجهان دیده شده که جوانان آن این چنن به خیانت علیه کشورخودشان بپردازند؟!.ادامه مطلب: چاپلوسان و مزدوران مجلس، نوکری و بردگی خود را به ملای روضه خوان ابراز داشتند | فضول محله  http://www.fozoolemahaleh.com/2013/02/20/نوکری-چاپلوسان-به-ملای-مشهدی#ixzz2LTeWi97B

  • در ایران امروز بیشتر از ۱۰ میلیون عراقی شیعه دشمن ایرانی، با همکاری نیروهای سرکوبگر و شکنجه گر و تجاوزگر بسیجی، با همراهی آدمکشان پاسداران گروه قدس و حزب الله لبنانی و سوری و مقتدر صدر عراقی، بنام دزدان و گرسنگان و بردگان وابسته و چشم بسته دستگاه مافیایی آدمکشی ولایت خونخوار آخوندی، برای چیره گی همیشگی بر ایران و ایرانیان، در پا برجا نگه داشتن اربابان دزد خودشان، با خون فرزندان ایران، دست و دهان خونین خود را با وضوی نماز خونین می شورند. با سرنگونی دیکتاتور اسد، دستگاه دیکتاتوری دزدان ولایت جنایت فقیه بیشتر و بیشتر به لرزه در خواهد آمد، خوشبختانه چند زمانی است که درگیری و ناسازگاری و به جان هم افتادن گرگهای رژیم آخوندی در دریدن و پاره کردن یکدیگر آغاز گردیده است و تا کشتن و نابودی خودشان، پایانی هم نخواهد داشت و همان به که نداشته باشد، امروز و فردا و همه روزه به روشنی می بینیم و خواهیم دید که آن آدمکشان دستگاه آخوندی با در دست داشتن نیروهای نیروهای پنهانی و سرکوبر سپاه و انتظامی احمدی نژادی و دیگر گرگهای تشنه بخون اسلامی، از سبزی فروشان فرصت طلب رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی گرفته تا همه و همه اسلامیون و خمینی پرستان چیره بر ایران، به زودی زود به جنگ و خون ریزی همدیگر در خواهند آمد و همزمان با آغاز گردیدن جنگ درونی، ایران با کشتارهای مردمی و نابودی بیشتر بیشتر روبرو خواهد شد. — امروز گرفتار غم و محنت و رنجیم. – در داو فره باخته اندر شش و پنجم. – هم سوخته کاشانه و باخته گنجیم. – ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم . – بابک پرسا – ——————————————————————————————————–این ها چه کسانی هستند، آیا اینها اراذل و اوباش و لاشخورهایی نیستند که آخوند را سرپا نگه داشته و هنری جز آدم کشی و بزن بهادری ندارند؟!.آیا در این ها کمترین فرهنگ ایرانی دیده می شود؟. چرا عده ای از جوانان ما این چنین خائن به مردم و سرزمین خود بار می آیند؟. در کدام کشوری درجهان دیده شده که جوانان آن این چنن به خیانت علیه کشورخودشان بپردازند؟!.ادامه مطلب: چاپلوسان و مزدوران مجلس، نوکری و بردگی خود را به ملای روضه خوان ابراز داشتند | فضول محله  http://www.fozoolemahaleh.com/2013/02/20/نوکری-چاپلوسان-به-ملای-مشهدی#ixzz2LTeWi97B

  • Ramin Irani

    بادرودبرسیروس پارسا
    مشتی احمق ونادان که فقط مبتلابه روزمرگی وخالی کردن جیب دیگران وجفت گیری وقسم خوردن ودروغ گفتن برای پول دراوردن وپرکردن شکمشان باپولهای بدون زحمت وازراه دلالی وادم فروشی بدست میاورندوچیزدیگری درمغزکوچکشان وجودنداردمی خواهندبیایندومقالات خوبی که درموردآتئیسم ولائیسم وسکولاریزم نوشته می شودبخوانندوبفهمند! اینکه برخی ازافرادمیایندودرموردوجودیاعدم چیزی بنام خدا که عقل سلیم آنرا نمیپذیردصحبت می کنند بدون اینکه کتابی دراین خصوص خوانده باشند.اینان فقط مطالعات خودرا اگر اهل کتاب خواندن باشندمحدودبه کتابهای مذهبی که توسط مشتی آخوندحرامزاده که دین رابرای خود دکانی ساخته اندوازجهل وبی خردی وخرافه پرستی مردم نادان سوء استفاده می کنندنوشته شده.من نه خدا می شناسم ونه دین ومذهب فقط آنقدرمیدانم درموردچیزی مانندخدا ودین بحث کردن نیازبه تفکرومطالعه عغمیق وزیادهست.من ازشما بخاطرزحماتی که برای نگارش مقالاتی که درروشنگری ایرانیان کمک زیادی می کندسپاسگزارم.

  • Ramin Irani

    می خواستم بگویم اگردرنگارش هرمقاله ای درانتهای آن کتابهای مفیدی که دراین رابطه وجودارد معرفی نمائیدخوب است تا خواننده مقاله اگربخواهددرموردموضوعاتی که مطرح میشودبیشتربداندبه آن کتابها مراجعه نماید.

    • با درود به شما، ما از بن مایه هایی که استفاده می کنیم، در مقاله به صورت تگ کردن، و یا در پایین مقاله نام می بریم. مقداری از مطالب هم از اینترنت گرفته می شود که آنهم چکیده فکر و اندیشه گروه زیادی است- با سپاس از یادآوری اتان- سهراب ارژنگ

  • ملاه آواره

    ای مردم گول آخوند نخورید …..این خانه خراب از خدا برگشته است. شیر رفته و روباه برگشته است. ابول قاسم ومهدی خزعلی پسر وپسر زاده شیخ خزعل عامل انگیس هستند که سوداع تجزیه خوزستان را داشتند وایرانیهم نیستند.

  • ملاه آواره

    برای نجات ایران عزیز باید سلطه سیاسی ووفرهنگی عرب در کشورمان را قطع نماییم .