با مشخص شدن تدریجی نامزدهای ریاست جمهوری و آغاز دسته بندی های جناحی و سیاسی حول محور نامزدها، همزمان تنش و درگیری های لفظی بین مقامات شکل جدی تر و آشکارتری به خود می گیرد؛ درگیری ها و تنش ها در سه جبهه اصلاح طلبان و اصول گرایان و تیم احمدی نژاد خلاصه شده است. حملات به اصلاح طلبان که از انتخابات ۸۸ به حذف آنها از صحنه سیاسی کشور منجر شد به منظور جلوگیری از مطرح شدن مجدد آنها و شعله ور شدن دوباره مسائلی است که جمهوری اسلامی در چهار سال گذشته کوشیده است بر روی تمامی آنها سر پوش بگذارد.
با توجه به شکست سیاست های خامنه ای در ۴ سال گذشته و مشخص شدن اشتباه او در حمایت از احمدی نژاد به بهای از دست دادن تمامی یاران و پیروان چندین ساله خود و مطرح شدن دوباره نام هایی چون خاتمی، عبدالله نوری و حتی رفسنجانی (که در حال حاضر بعنوان یک مهره سوخته سعی در تحمیل او بعنوان اصلاح طلب برای احیاء مجدد او دارند) که می تواند با اقبال عمومی و کسب رای میلیونی مردم همراه باشد، پیروان ولایت مطلقه فقیه را به موضع گیری های تند و توام با اعمال خشونت وادار کرده است تا مانع شکل گیری و انسجام دوباره این طیف سیاسی در فضای مه آلوده کشور گردند.
اصول گرایان نسبت به عدم تایید صلاحیت نامزدهای اصلاح طلبان در شورای نگهبان مطمئن هستند اما نکته ایی که چنین حملاتی را سبب می شود، دور نگهداشتن اصلاح طلبان از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری است تا رد صلاحیت آنها هزینه های بیشماری را برای حکومت به همراه نداشته باشد! هدف از حمله به احمدی نژاد و تیم او نیز می تواند به دو منظور صورت پذیرد:
۱- از آنجا که احمدی نژاد مجری انتخابات است و با ساز و کار تقلب در انتخابات آشنایی کامل دارد (زیرا خود محصول چنین ساز و کاری است) به خوبی می داند که به چه طریقی می تواند نامزد مورد نظر خود را از صندوق خارج کند و هیچ کس هم نمی تواند مدعی تقلب در انتخابات شود زیرا طرح چنین اتهامی در ۴ سال قبل موجب بروز اعتراضات وسیع و حصر و دستگیری مطرح کنندگان آن و تحمیل هزینه ایی گزاف به حکومت شد!
از طرفی خامنه ای نیز بارها بر این نکته تاکید کرده که انتخابات حکومت اسلامی همیشه سالم و آزاد بوده هست! بنابراین اصولگرایان و حامیان رهبری با طرح حملات سنگین به احمدی نژاد سعی بر بی اعتبار کردن او و گفته هایش دارند و افکار عمومی را به سمتی هدایت می کنند که گویی عامل اصلی تمامی مشکلات و گرفتاری های مردم شخص احمدی نژاد و تیم اوست.
بدین وسیله علاوه بر برائت جویی از اتفاقات ۴ سال گذشته، ذهن مردم را به سمتی هدایت کنند که در صورت طرح تقلب احمدی نژاد در انتخابات این موضوع بعنوان یک مسئله کاملا جدید و ناشی از دور شدن احمدی نژاد و حلقه انحرافی از رهبر قلمداد شود.( همانند گروه فتنه گران) هر چند اصولگرایان بسیار کوشیدند که با شیوه های قانونی احمدی نژاد را از مجری گری انتخابات کنار بگذارند اما به دلیل مغایرت موضوع با قانون اساسی این مسئله تحقق پیدا نکرد.
۲- کلیه حملات و اتهام پراکنی هایی که از سال گذشته آغاز شده است را می توان بعنوان یک دعوای زرگری به منظور جلب توجه عموم مردم به انتخابات ریاست جمهوری و شرکت گسترده در انتخابات قلمداد کرد! از آنجا که عموم مردم پس از سرکوب های صورت گرفته در انتخابات سال ۸۸ نسبت به کل نظام و سلامت انتخابات دلسرد شده اند (موضوعی که نخبگان جامعه سالها قبل به آن رسیده بودند) تمایلی به شرکت دوباره در این بازی را ندارند.
همین موضوع سبب شده که مقامات و طراحان استراتژی های جمهوری اسلامی به فکر چاره برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای بیفتند که با ادغام انتخابات شوراهای شهر و ریاست جمهوری و همینطور القای دشمنی فرضی با احمدی نژاد سعی در رقابتی کردن فضا همانند سال ۸۸ دارند که نشان دهند انتخابات بر پایه رای و نظر مردم استوار است و حتی خامنه ای بعنوان متهم اصلی انتخاب احمدی نژاد، اعلام کرده است که یک رای بیشتر ندارد و تا قبل از انتخابات کسی از آن با خبر نخواهد شد!
اما فارغ از دلایل این حملات و حرکت ها، هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر می شویم بر حجم حملات طرفین به یکدیگر افزوده خواهد شد که در این فضا، بسیاری از مسائل پشت پرده مقامات و مفاسد مالی طرفین آشکار خواهد شد و تار و پودهای پوسیده رژیم بیشتر و بیشتر متلاشی خواهند گشت.