– آشفته بازاری به نام کره زمین:
چون نیک بنگریم در دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، عدالت به مَتاعِ کمیابی تبدیل شده و به هر طرف نگاه می کنیم خشم، فقر، بی عدالتی، درماندگی و نا رضایتی مردمانی را می بینیم که بیشترشان مذهبی اند و غرق در خرافاتِ یکی از ادیانِ ابراهیمی می باشند.
در سال ۱۹۹۰ دوازده میلیون کودک زیر پنج سال به دلایل مختلف از جمله بیماری های دردناک از بین رفتند و در سالِ ۲۰۱۱ آمار این تراژدی جانسوز به کمک علم و دانش پزشکی انسانِ زَمینی و نه از طریق معجزه و امداد غیبی الهی به شش میلیون و نهصد هزار کودک زیر پنج سال رسید. [۱]
هر روز بیست و پنج هزار نفر در سراسر دنیا از گرسنگی می میرند، این یعنی هَر سه ثانیه و نیم، یک نفر در دنیا جانش را به خاطر گرسنگی از دست می دهد و شوم بختیانه بیشتر قربانیان را کودکان تشکیل می دهند؛ با اینکه مواد خوراکی به اندازه کافی برای همگان در دنیا وجود دارد اما فقر مادی سبب می شود که مردمانی توانایی خرید نداشته باشند و همین امر سبب بیمار شدن ایشان و در نتیجه کار نکردن و ضعیف تر و فقیر تر شدن شان و سر انجام مرگ شان را فراهم می آورد. [۲]
هَر ساله نزدیک به یک میلیون نفر انسان توسط مالاریا کشته می شوند، مالاریا از طریق نیش پشه ها منتقل می شود! یک نیش پشه ناقل مالاریا یعنی هفته ها تَب و بیماری دردناک و خانه نشینی افرادِ بیمار و سرانجام مرگِ آنان و بیشتر قربانیانِ مالاریا در آفریقا هستند.
دارو برای درمان مالاریا موجود است اما مردمان بسیار فقیرند و توانایی خرید ندارند بنابراین می توان با تهیه و استفاده از تخت هایِ دارای پشه بند، مردمان را از مبتلا شدن به مالاریا به هنگام خواب حفظ نمود که این طرح برای آفریقا با هزینه تقریبن ۳ دلار برای هر نفر قابل اجراست اما گویا دنیا و انسان هایِ مذهبی که اکثریت را تشکیل می دهند، چندان علاقه ای به حفظ جانِ بینوایان ندارند. [۳]
هر ساله بیش از یک و نیم میلیون نفر توسط بیماری خطرناکِ ایدز کشته می شوند، این یَعنی یک انسان هَر بیست ثانیه از بین می رود و شوم بختانه قربانی اصلی این بیماری کودکان هستند که یا در دورانِ بارداری مادران شان و یا به هنگام تغذیه از شیر مادرِ بیمارشان، به ایدز مبتلا شده اند.
در آفریقا میلیون ها پدر و مادر مُرده و فرزاندان شان یتیم شده اند، معلم ها مرده اند و مدارس تعطیل گشته اند، کشاورزان مرده اند و مزارع خشک شده و از بین رفته اند، دکتر ها و پرستار ها بیمار گشته و از پای در آمده اند و در نتیجه بیمارستان ها و درمانگاه ها تعطیل شده اند و به همین منوال یک دهکده به طور کامل از میان رفته است! [۴]
بیشتر جوامعی که قربانیِ اینگونه حوادث و بیماری های تلخ می شوند مذهبی بوده و خدایِ ادیان ابراهیمی را پرستش می کنند؛ در میان شان هم مسلمان دیده می شود و هم مسیحیانی که ادعایِ ستایشِ خُدای عشق و محبت را دارند؛ به راستی چرا خدایِ قادر و دانایِ ایشان دست کم از مرگ کودکانِ زیر پنج سال که کمترین گناه و اشتباهی را مرتکب نشده اند، جلوگیری نمی کند؟
– ادعایِ پوچ ادیانِ ابراهیمی:
کتاب های مقدس ادیانِ ابراهیمی و پیروانِ این مذاهب سازمان یافته مدعی اَند که خدای شان عادل، مهربان، بخشنده، قادر مطلق و دانای به کُل است و کمترین نَقصی در وی وجود ندارد و خدای شان برای هر انسانی یک برنامه خاص و از پیش تعیین شده دارد و وی مشغول اداره زمین به بهترین شکل ممکن است؛ آیا به راستی چنین است؟
قطعن خیر! مارک تواین، نویسنده مشهور می گوید: “تَنها عذر موجه خدا این است که وجود نداشته باشد”؛ به راستی دنیایی اینچنین آشفته و پُر از سنگدلی و بی عدالتی و بیچارگی، کمترین رنگ و نشانه ای از اداره شدنش توسط خدایِ موهومی که مهربان و عادل و بخشنده و توانا است، ندارد.
چگونه یک خدایِ مهربان، عادل، بخشنده و توانا می تواند اجازه دهد که سالانه میلیون ها میلیون کودک بیگناه به دلیل گرسنگی، فقر و بیماری کشته شوند؟ حتی اگر به قولِ مسیحیان “خدای واقعی عیسی مسیح باشد” و آن کودکانِ زیر پنج سال جُملگی فرزندانِ پدران و مادرانِ گمراه مسلمان باشند، آیا مرگ آن کودکان درست و بی اشکال است و از نظر اخلاقی موجبِ به درد آمدن دل آدمی نمی شوند؟
دوست مَذهبی ام اگر مرگ این کودکان دلت را به درد نمی آورد چون پدران و مادران شان خدایِ اشتباهی را می پرستیدند، باید بگویم که سنگدلی، بی منطقی و بی اخلاقی را به غایت رسانده ای و بویی از انسانیت نبرده ای و چنانچه این فاجعه دلت را به درد می آورد، از خودت بپرس که اگر خدایت واقعن وجود خارجی دارد و قادر مطلق است و به یک اشاره می تواند جلوی مرگ میلیون ها کودک را بگیرد، چرا سکوت کرده و کاری نمی کند و به تماشای بدبختی و درد آن بینوایان نشسته است؟
– خُدایِ بسیار زَمینیِ ادیانِ آسمانی:
خُدای ادیانِ ابراهیمی را با خواندن کتاب های مقدس این مذاهب به درستی خواهید شناخت؛ او یک موجود بسیار زمینی است که به روشنی به دست خودِ انسان ها و کسانی که آن کتاب ها را نگاشته اند، خلق شده است! خدایِ آنان همچون یک کودکِ پرخاشگر است که قَهر می کند، خواهانِ عشق اجباری دیگران و توجه همگان به خود است، چنانچه کاری بر خلاف میلش انجام شود توهین کرده و تهدید به شکنجه و عذاب همیشگی می کند و از هر کسی جور دیگری فکر و رفتار کند بدش می آید و دشمن سر سخت همجنس گرایان است!
هر ذهن روشن و بیداری با خواندن افسانه های کناب های مقدس به میزانِ بی سوادی، حماقت و کوته فکری نویسندگانِ آنان پی می برد و بدین نتیجه می رسد که امکان ندارد که خدایی عاقل و دانایِ به کل، گوینده آن سخن هایِ به شدت غلط باشد؛ نویسندگان کتاب های مقدس همان هایی اَند که گفتند زمین صاف است و از مارهایِ سخنگو، سخن به میان آوردند!
– خُدا وجود خارجی ندارد:
با توجه به آنچه گفته شد و بررسی تاریخ ادیان و داشتن دانشی اندک درباره حقیقت غیر قابل انکار فرگشت و چگونگی آغاز هَستی و بهره مند بودن از یک عقل سلیم و به دور از هر گونه تعصب می توان نتیجه گرفت که قطعن خدایِ ادیانِ ابراهیمی شخصیتی خیالی است که توسطِ عده ای از انسان های زمینی و به منظور حکومت بر سایر انسان ها و اداره جوامع انسانی خلق شده است.
ولی در پاسخ به دوستِ مذهبی که ادعا می کند خدا وجود دارد و مشغول اداره دنیاست و به تماشایِ مخلوقاتش نشسته و تمامی انسان ها را دوست دارد، می گویم: اگر خدایِ تو واقعی است و وجود خارجی دارد و در برابر این همه رنج و درد و بی عدالتی کار نمی کند، بنابراین:
الف) خدای تو توانایی ایستادن در برابر این بَدی ها و از بین بردن شان را ندارد که این یعنی خدایت قادر مطلق نیست.
ب) خدای تو تمامی این بدی ها را می بیند و توانایی از میان بردنشان را نیز دارد ولی کاری نمی کند که یعنی یک خدای قهار و پست فطرت است.
ج) خدای تو اصلن برایِ انسان ها و دیگر مخلوقاتش ذره ای ارزش و اهمیت قائل نمی شود که این یعنی سزاوار پرستش و ثناگویی اَت نیست.
د) خدایت اصلن وجود خارجی ندارد؛ خودت از میان این چهار گزینه یکی را انتخاب کن!
بُن مایه ها:
[۱] Child Mortality Rate
[2] Hunger and World Poverty
[3] Malaria
[4] AIDS