جاه طلبی و بی رحمی
شواهد حاکی از آن است که علی خامنهای برای حفظ قدرت به هیچکس رحم نخواهد کرد. رویدادهای همین چند روز نشان میدهد که همدستان او دست به کار قلع و قمع همه دست اند رکاران حکومتی که به او نقد دارند یا مخالف سیاستهای او هستند، شدهاند و بیرحمانه همه کسانی را که روزی از متصدیان جمهوری اسلامی بودهاند، مورد ناسزا و توهین قرار میدهند و خلاصه آنها را برنمیتابند و چنین به نظر میرسد که حتا اگر لازم باشد ریختن خونشان را نیز مباح اعلام خواهند کرد.

جایی که حقیقت آزاد نیست، آزادی بی معناست و نمی تواند حقیقت داشته باشد. ایران ما هم اکنون اسیر گرگان و شغال هایی است که بر روی هرحقیقتی خط کشیده اند. بنابراین در غیاب و نبودن حقیقت، نمی توان در جستجوی آزادی بود!.
جلاد و برنامه ریز خامنه ای
حسین شریعتمداری یکی از منفورترین نزدیکانش را به میدان میفرستد تا محمد خاتمی و همه یاران دیروزش را مفسد فیالارض قلمداد کند. او حتما دستور این امر را صادر کرده و موافق چنین برخوردی بوده است که اگر نبود، موضع خود را اعلام میکرد.پس آقای خاتمی، چرا تلاش میکنید میراث ورشکسته بجا مانده از رئیس جمهور محبوب او را تحویل بگیرید؟ بن بستی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته است نه شما و نه “آقای هاشمی و مشایی و جلیلی” هیچ کدام قادر به نجات آن از این بن بست نخواهید بود.
در این ویدیو داریوش اقبالی خواننده مردمی، چهره نازیبا و کریه خمینی و خامنه ای را در قالب ترانه و چکامه های زیبا پیشکش هم میهنان محترم می کند. وای بر کسی که اینها را بشنود و بازهم در مجلس رقاصی آخوند به رقص و پایکوبی پردازد!!.
مزدوران دیگر خامنه ای
محمد خامنهای برادر بزرگتر خامنه ای و نیز رئیس نابخرد و بیسواد دستگاه امنیتش را مامور میکند، تا اکبر هاشمی رفسنجانی را به حصر تهدید کند و او را عامل توطئه غرب بهشمار آورد. آقای رفسنجانی، آیا باز هم علاقمند هستید در انتخابات شرکت نمایید تا با اعلام یکی دو میلیون رای برای شما در همین انتخابات، کارتان را یکسره کنند؟.
غارتگری و جنایت هستنند، چگونه می توانند از سوی شما انتخاب شوند؟. آیا این نشانه بی خردی و بی عقلی نیست؟!.

باید از ملت ایران پرسید آیا این هشت تن که سرسپرگی و نوکری خود را به آخوند مشهدی سپرده اند، و آفتابه بیار او هستند، می توانند نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری شماها، و کشور پهناور ایران باشند؟!. اینها که هرکدام دارای چند پرونده دزدی و جنایت هستند، آیا نماینده مردم ایرانند، و یا نماینده شاه دزدانی مانند خامنه ای و فرزندان آدمکش او؟!.
خامنهای بدون هیچ واهمهای حصر میر حسین موسوی و مهدی کروبی را همچنان ادامه میدهد و وقاحت را به جایی می رساند که همین پایه گذاران جمهوری اسلامی و هم دستان تا دیروز خود را که حکم آن در هیچ دادگاه و مرجع قانونی صادر نشده است را از دهان وزیر اطلاعات و امنیتش (در همین سخنرانی اخیر) به گوش جهانیان برساند، آیا با این وضعیت کسانی هستند که هنوز به شرکت در انتخابات و رای دادن تمایل دارند؟.
جلاد دیگر خامنه ای
خامنه ای آدمهایی را که دستآلوده به خون ملت مانند قاضی سابق سعید مرتضوی بوده اند در پناه خود گرفته است. این دهانکجی را او سالهاست چه پس از قتلهای زنجیرهای، چه در رویدادهای کوی دانشگاه، چه در مصیبتهای پس از انتخابات ۸۸، و چه در به زندان افکندن و شکنجهی آزادیخواهان از جمله روزنامهنگاران، دانشجویان، وکلا، و فعالان اجتماعی از مردم پنهان نداشته است.

آیا این ۸ کاندیدا که همگی از نوکران و سرسپردگان خامنه ای اند، و با موافقت و چراغ سبز او داوطلب شده اند، کمترین نمایندگی از طرف مردم دارند که مردم بخواهند بدانان رأی دهند؟!. پس موجب خجالت و سرافکندگی نیست که باردیگر گول آخوند خورده، و در این خیمه شب بازی شرکت کنیم؟!.
خامنه ای آنقدر نادان نیست که نداند در طول اقتدارش، چه میزان به کشور لطمه وارد کرده است، پس به رغم اینکه همه چیز را میداند، شهامت اعتراف به اشتباهاتی که در تدوین و اجرای آنها مانند سیاستهای بین المللی، داخلی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی مرتکب شده و مردم را به لبه پرتگاه قحطی و بیچارگی کشانده، ندارد و نخواهد داشت. به باور نگارنده تا همه را به روز سیاه ننشاند، دست بردار نخواهد بود: آری او خودکامهای است که اگر مجازات نشود، همه را از خودی و غیر خودی، از دم تیغ خواهد گذراند.

آخوند نشان داده که خود جنایتکار بزرگی است و از کشتن و مرگ دیگران لذت می برد. حال، اگر این شیطان جنایتکار مسلح شود و اسلحه هم به دست بگیرد، می توان پیش بینی نمود که تا چه اندازه آماده آدم کشی است.
از آنچه گذشت
اکنون بیش از سه دهه می گذرد که مملکت ما و سرنوشت ۷۵ میلیون مردم نجیب و محترم کشورمان در دست جانیان و غارتگرانی بالفطره، ضد فرهنگ و تاریخ کشورمان ، مانند خمینی و خامنه ای قرار گرفته، و راه رهایی بر آن نبوده است. گویا سرنوشت مردم ما بر این است که شاهد فروپاشی و چپاولگری کشورمان باشیم، و دم بر نیاوریم.
آیا ما از خود پرسیده ایم که چگونه می توانیم از شر این شیاطین و انسان نماهای وحشی تروریست رهایی یابیم؟. حال، که ما خامنه ای، دیکتاتور خودکامه و خون آشام را شناختیم، آیا بازهم آماده ایم به گفتار او گوش فرادهیم و سخنانش را بپذیریم؟.
آیا شرکت ما در این خیمه شب بازی و تئاتر مسخره و یا انتصابات ولایتی که بنام انتخابات به حلق مردم فرو می کنند، زیبنده ما ایرانیان است که این چنین با سرنوشت و آینده خود این چنین بازی کنیم؟. پس، بیایید برای یکبار هم که شده، از خرد و اندیشه خود کمک بگیریم و باردیگر در دام و طلسم آخوند نیفتیم.