– حتی استفاده از واژه “انتخابات” زیر سایه حکومت مَذهبی، غلط است:
وَقتی که پیش شرط حضور در انتخابات به عُنوان کاندیدای ریاست جمهوری، داشتن اعتقاد راسخ به اسلام و اصلِ ولایت فقیه و پذیرفتن سید علی خامنه ای به عُنوانِ رَهبر فرزانه و مَعصومِ انقلاب اسلامی است، زَمانی که تَمامی کاندیداها از فیلتر رَهبری رَد شده و توسط شورای نگهبان گزینش می شوند و تأیید صلاحیت می گردند و رژیم چَند نَفر از دست پَروده ها و مُریدانِ خاص خود را وارد نَمایش انتخابات می کند و به مَحض اینکه احساس خطر از سویِ شان کند، آنان را از گردانه یِ انتصاباتش خارج می نماید، انتخابات چه مَعنایی دارد؟
وَقتی مردمان یک کشور اجازه نَدارند تا به کاندیداهایِ مورد علاقه خود رأی دهند، وقتی ملت را با یک سری از کاندیداهایِ از پیش تعیین شده و از فیلتر گذشته رو به رو می سازند و حتی در صورتِ بَرنده شدنِ کاندیدایِ مَردمی (همچون سالِ ۸۸)، در نتیجه انتصابات دَست بُرده و تقلب گسترده می کنند و کاندیدایِ مورد نظر خود را به مردم تَحمیل می کنند و مَبنایِ حرکت و اقدامات یک رییس جمهور، چهارچوب پُر اشتباه، ضد انسانی و شَرم آور قانون اساسی ایرانِ اسلامی است، به راستی واژه انتخابات پوچ و بی مَعناست و نبایَد که از این واژه برایِ توصیفِ نمایشِ نَخ نمای رژیم استفاده شود.
– خیانتِ دوباره و چَندباره اصلاح طلبانِ ولایت مَدار به مَردم:
در سالِ ۸۸ و پَس از انتصاباتِ حکومتی، درست به هنگامی که دیکتاتور در حال سقوط بود، دقیقن زمانی که شیشه عمر رژیم در حال شکستن و خرد شدن بود، شوالیه هایِ یابو سوارِ رژیم با شال های سبز به گردن آویخته، مردم را دلسرد و راهی خانه ها نمودند؛ اصلاح طلبان جمعیت انبوهی را که برای سرنگون کردن رژیم به خیابان ها ریخته بودند را با راهنمایی غلط و پیشنهاد هایی پوشالی و رهبری ضعیف و نقشه هایی اسفبار، راهی خانه های شان کردند و آرامش را به رهبر تروریست شان هدیه نمودند.
اصلاح طلبان بدین خیانت نیز بسنده نکردند و پس از دلسرد نمودن جمعیت انبوه، با طرح سه شنبه های اعتراض وارد میدان شدند و هر سه شنبه، با برنامه ای از پیش تعیین شده، بسیاری از مردمان دلاور را به دامِ مأموران رژیم و نیروهای امنیتی حکومت انداختند و موجب دستگیری فله ای آزادی خواهان گشتند و هنگامی که خیال شان از نبودِ معترضی در میان مردمان راحت شد، دست از سر ملت ایران، آن هم فقط برای مدتی برداشتند.
پیشتر در مقاله ای درباره اصلاح طلبان نوشتم که:
“این دسته کوران، نه به دنبال دموکراسی اَند و نه موافق جدایی دین از سیاست، نه خواهانِ مردم سالاری و رسیدگی و حل مشکلات معیشتی ملت ایران اَند و نه مخالف نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت اسلامی در ایران زمین؛ این جماعت نان به نرخ روز خور، ریا کار و دروغگو، با شعارهای پوپولیسمی، همواره بر موج اعتراضات مردمی سوار شده، قدرت به دست گرفته و سپس به ملت درمانده ایران زمین پشت کرده اند.
در کارنامه سیاه و خونبار این حزب فرومایگان، کمترین نشانی از کوچکترین خدمتی به مردم ایران دیده نمی شود و هر چه بوده و هر چه هست، تلاش برای حفظ پایه های ویران شده نهادِ حکومت اسلامی و افزایش طولِ عمر ننگین رژیم می باشد و سردمداران و دنباله روانِ این حزب، همواره حقوق ملت ستمدیده ایران را پایمال کرده و بر روی خون های به نا حق ریخته شده ایرانیان، دست در دست سید علی خامنه ای، قدم زده اند.“
آنچه گفته شد حَقیقتی ثابت شده و غیر قابل انکار درباره اصلاح طلبان است و آن قومِ خیانت پیشه کمترین دفاعی نمی توانند از خودشان و فعالیت های شرم آورشان طی سال های گذشته داشته باشند؛ اصلاح طلبان دشمنانِ واقعی یکایک ایرانیان اند و بی اخلاقی را به اوج رسانده و در یک جمله “آبرو را خورده و حیا را قی کرده اند”!
امروز نیز شاهدِ فَعالیت شبانه روزی اصلاح طلبان به مَنظورِ داغ کردن بازارِ انتصاباتِ رژیم هَستیم؛ ایشان با حمایت های بی دریغ از کاندیدای خود “محمدرضا عارف” که به صراحت اعلام نمود طرفدارِ حکومت جنایتکار و خونخوار بشار اسد در سوریه است، در حالِ فریب دادن مردمان ایران زمین و کشاندن شان به پایِ صندوق های رأی می باشند.
– تَحریمِ فَعال انتصابات؛ اقدامی که شایستگی ملت را برای آزادی اثبات می کند:
آیا به راستی جامعه ایرانی آماده زندگی در یک بستر آزاد، دموکرات و سکولار است؟ آیا مردمان ایران زمین درک درستی از آزادی و عدالت دارند؟ هَمه چیز در طی انتصاباتِ پیش رو روشن می گردد؛ چنانچه ملت هَمیشه در صَحنه دوباره خامِ بازی های رژیم شود و گذشته را به دست فراموشی بسپارد و با امید به آینده ای بهتر، پای صَندوق هایِ رأی رود و به نظامِ تمامیت خواهِ مَذهبی سید علی خامنه ای، مشروعیت جَهانی بَخشد، پاسخِ تمامی پُرسش های مطرح شُده، یک “خیر” بزرگ خواهد بود.
مردمی که گذشته شان را به خاطر نمی آورند، محکوم به تکرار دوباره آنند؛ جامعه ای که چشمان بازِ ندا آقا سلطان و بدن های غرق به خون سهراب ها، امیر ها، کیارش ها، محمد ها، شبنم ها و ضجه مادران داغداری همچون مادر ستار بهشتی را به دست فراموشی می سپارد و باز هم خامِ نمایش هایِ نَخ نمای رژیم می شود و در انتصاباتِ ریاست جمهوری پیش رو شرکت می کند، باز هم قربانی و کشته می دهد و دوباره فریادِ عدالت خواهی اش به هیچ جا نمی رسد و مشغول چرخیدن به دور دایره قدیمی تابوهایش می گردد.
با توجه بدانچه گفته شُد اگر ایرانیان به راستی به دُنبال آزادی، دموکراسی و سکولاریسم اَند و رسیدن به عدالت اجتماعی و زندگی در جامعه ای ساخته شده بَر ماده های مختلف اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان اهمیت دارد، بایستی که انتصابات آینده رژیم را به شدت تحریم کرده تا این حکومت را در نزد جهانیان و دولت های غربی بی آبرو و بی اعتبار کنند؛ آنگاه است که یک آلترناتیو سکولار دموکرات به نام “شورای ملی ایران” می تواند فعالیت اصلی خود را تمام و کمال اجرا نماید.
تحریم فعال انتخابات یعنی عدم حضور مردم پای صندوق های رأی و این پیروزی بزرگ مساوی است با بی آبرو و بی اعتبار نمودن رژیم اسلامی در پیشگاه سایر ملل دنیا و نتیجه آن همکاری بیشتر کشورهای پر قدرت غربی با یک آلترناتیو سکولار دموکرات در راستای براندازی حکومتِ ملایان و برقراری یک انتخاباتِ آزاد زیر نظر نهاد های معتبر بین المللی است.
حال چنانچه مردمانِ ایران زمین همانند چهار سال گذشته، باز هم فریب شارلاتان بازی هایِ حکومت را خورده و خیال برشان دارد که این بار بر خلاف تمامی سال های گذشته، رأی شان محترم شمارده می شود و پای صندوق های رأی گیری حضور پیدا کنند، آنان به صراحت و با قدرت بر رژیم جور و جهل و فسادِ سید علی خامنه ای، مُهر تأیید زده و بدان مشروعیت جهانی می بخشند.
تحریم فعال انتصابات پیش رو و شیپور به دست گرفتن و تبلیغ برای شرکت در انتصابات، مرزی است که آزادی خواهان و جامعه گوسفندی معروف را از هم جدا می کند؛ ایرانیانی که از این شرایط اسفبار جان شان به لب های شان رسیده و خواهان رهایی و رسیدن به یک جامعه سکولار دموکرات و عدالت اجتماعی اند، انتصابات را تحریم و جماعتی که گوسفندی اَند و حافظه تاریخی ندارند، به راستی که لایق حکومت گرگ ها هستند و باز هم دریده خواهند شد!