جمهوری اسلامی یعنی چه؟
عنوان جمهوری اسلامی، یک کلاهبرداری و شارلاتانی بیش نیست. زیرا جمهوری به معنای با هم بودن، با هم شرکت داشتن و همگی در تصمیم گیری دخالت داشتن است. در یک حکومت جمهوری، فرد فرد انسانها می توانند به نحوی و به روشی در سرنوشت کشورشان سهیم باشند. ولی در برابر، هنگامی که از رژیم اسلامی گفتگو می شود، حرف از دیکتاتوری مطلق، انتقاد ناپذیری، و نداشتن هرگونه آزادی بیان، و یا آزادی زندگی است. بی گمان می توان گفت که در هر رژیم اسلامی، نه تنها جای کمترین بحث، گفتگو، و انتقادی نیست، بلکه انسان ها آدمک هایی بی اختیار، زبون، بی عقل و خرد، و برده ای تسلیم در برابر آخوندها، دکان داران دین، و مزدوران رژیمند.
آیا ما خامنه ای را درست شناخته ایم؟!
خامنه ای تا کنون مظهر جنایت، غارتگری، شقاوت، و دشمنی با ما و عامل اصلی زیرپا گذاشتن و لگدکوب کردن فرهنگ، تاریخ، و آداب و رسوم ما بوده است. این فرد انسان نما، تاکنون بزرگترین ضربه و آسیب را بر همه ارکان سرزمین ما وارد ساخته، و آتش کینه توزی و بیرحمی او و خانواده اش بر جان بیشتر مردم در بند و ستمدیده ایرانی افتاده است. تنها مزدوران، کاسه لیسان، و خردباختگانی که برده وار در برابر این هیولای تاریخی، تسلیم و بی ارده اند، و گول کلمات فریبنده و تبلیغات گسترده او و یال و کوپالش را می خورند، تا اندازه ای از گزند و آزار او بر کنار میمانند. بی گمان کشورمان از دایره ترقی و مدنیت به کنار رفته، و چندین دهه از کشورهای همپایه و همسان خود عقب تر است و روز به روز بیشتر در حال فروپاشی خواهد بود.
با مزدوران خامنه ای بیشتر آشنا شویم:
۱- محمد باقر قالیباف:
محمد باقر قالیباف شهردار کنونی تهران را می توان از بزرگترین جلادان و سرکوب گران دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ کوی دانشگاه تهران نامید. به دستور مستقیم او به عنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه، حمله پاسداران و بسیجی های آدم کش به کوی دانشگاه تهران آغاز گردید. خود قالیباف در آن روزها سوار بر موتور، و مردم را با چوب مجروح و خونین می کرده است. حمله وحشیانه ای که موجب دستگیری، شکنجه و آزار بیش از ۳۰۰ نفر و تاراج و تخریب وسائل شخصی و کشتار آنان گردید. دامنه این یورش حیوانی به شهرستان ها نیز کشیده شد و در تبریز شماری مانند عزت الله ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده، تامی حامیفر جان خود را از دست دادند.
قالیباف، نه تنها در ۱۴ سال گذشته از بزن بهادرهای علی خامنه ای بوده که همه جا در برابر خواسته های قانونی مردم، به ویژه جوانان با تیر و تفنگ و شلاق و تجاوز و اعدام پاسخ داده، بلکه همیشه با همکاران کمی انسان تر از خودش به چالش برخاسته، و آنان را نیز وادار به خشونت و ضرب و شتم مردم ایران نموده است. پس از کشتار سال ۷۸ دانشجویان، به پیشنهاد و به وسیله او نامه تهدید آمیزی به خاتمی رئیس جمهور وقت می نویسد و از رفتار حیوانی خود و اعلام این که باید ادامه یابد دفاع و جانبداری می کند.
۲- سعید جلیلی:
سعید جلیلی را می توان پاسدار ضد مردمی، رونوشت، و فتوکپی خامنه ای، و فرزند جنایت کارش مجتبی دانست. حرکات، و گفتار، و رفتار جلیلی، همطراز و همسان با خامنه ای است. به همین دلیل، خامنه ای روی سعید جلیلی بسیار حساب می کند و او را غلام خانه زاد خود می داند. جلیلی هم مانند خامنه ای، با تبختری بی حد و حصر، کشورهای باختری را همه از دشمنان ایران می داند، و غرب ستیزی، دشمن تراشی، و اشاعه و توسعه دادن برنامه های تروریستی رژیم در سرتاسر جهان را به شدت تشویق و دنبال می کند. روی کار آمدن و داشتن قدرت بیشتر این پاسدار ضد ایرانی، می تواند پیامد های شومی برای کشورمان داشته باشد.
۳- دکترعلی اکبر ولایتی:
همان اندازه که این بابا دارای تحصیلات خوب و برجسته و پایان نامه ارزنده ای از دانشگاه جان هوپکینز آمریکا می باشد، در خیانت به ملت و کشتار آزادیخواهان نیز دارای مقامی برجسته و ممتاز می باشد. در دورانی که این تحصیلکرده اسلام زده پست وزارت امور خارجه را به عهده داشت،
سفارت خانه های رژیم در سراسر جهان، پایگاه های شکنجه و قتل و ترور دگراندیشان و مخالفان حکومت اسلامی بودند. اسناد و شواهد موجود در رابطه با کشتار ده ها تن ازدگراندیشان و مخالفان حکومت اسلامی در خارج از ایران، به ویژه قتل دکتر شاپور بختیار و همکارش سروش کتیبه در پاریس , ترور دکترعبدالرحمان قاسملو و همراهان اش در وین، کشتار میکونوس ِ برلین، و وحشیانه از پای در آوردن هنرمند گرانقدر فریدون فرخزاد درشهر بن، کمترین جای تردید در نقش ولایتی و سفارت خانه های تحت مسؤلیت وی در این کشتارهای سبعانه باقی نگذاشته است.
پس از آنکه دادگاه برلین، طی نزدیک به ۴ سال بررسی مدارک و شواهد و شهادت دهها نفر از کسانی که به انحاء محتلف در جریان قتل های کافه میکونوس قراد داشتند، به این نتیجه رسید که فرمان قتل توسط سید علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی صادرشده و علی فلاحیان وزیر اطلاعات و امنیت و علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه ماموراجرای آن بوده اند،
صفات کلی و عمومی نامزدهای انتصابی
هیچکدام از این چهره های هشت گانه هویت و شناسنامه مردمی ندارند. در میان آنان دکتر محمد رضا عارف، سوای دیدگاه مذهبی اش، فردی سالم و انسان درستی است که هم اکنون از گردونه بیرون رفته است. حسن روحانی هم که چندان با خاتمی تفاوتی ندارد و ممکن است او هم آبدارچی ملای مشهدی از آب در اید. هرکدام دیگر، در مردم ستیزی، غارتگری، دشمن فرهنگ و تاریخ ایران بودن، تازی پروری، مزدور و نوکر ملای مشهدی بودن، از یکدیگر گوی سبقت می برند. چند تنی نیز، در شکنجه و آزار آزادیخواهان، و حتی کشتار اعتراض کنندگان دست داشته اند. یک صفت پست و غیر انسانی دیگر این ایرانی نماها، زن ستیزی است که بیشترشان با جدا کردن زنان و مردان در هر مرحله اجتماع، به ویژه دانشگاهها، و دیگر دستورات زن ستیزی اسلام مانند داشتن چند همسر برای مردان، و وکالت نکردن و خانه نشینی زن، اعتقاد و باور کامل دارند.
اگر رأی ندهید، به جهنم می روید
غارتگر استان خراسان، ابوالهدی گفته است آنان که رأی ندهند، به جهنم میروند، زنشان بر آنان حرام است، و ارث بدانان تعلق نمی گیرد. این دیگر نهایت وقاحت و بیشرمی، شارلاتانی، و حقه بازی آخونداست که این چنین امت خردباخته و کم عقل را بازیچه خود قرار داده، به پای صندوق رأی می کشاند و برای رژیم جهنمی ولایت وقیح بازهم مشروعیت بدست می آورد. در درجه نخست آن که کمترین دلیل و مدرکی برای وجود بهشت و جهنم به جز مزخرف گویی و ترفند آخوند وجود ندارد. اگر بهشتی باشد، در همین جا و استفاده درست و سالم از عمر انسانی است. البته در شرایط ما تفاوت می کند، زیرا آخوند آن را نیز از ما گرفته و به جای آن جهنمی زجر آور و دردناک برایمان درست کرده است.
در این جا، در پاسخ علم الهدی چپاولگر خراسان باید گفت که؛ هرکس در رأی دادن با این رژیم ضد بشری همراهی و همکاری کند، اگر مرد است، زنش بر او حرام، و اگر زن است، لیاقت همان را دارد تا همسرش زنهای عقدی دیگر و صیغه ای از روسپی خانه حضرت بر سر او آورده، و ارزش و حیثیت او را پایمال کند.
اگر آخوند یک در صد وجود بهشت و جهنم را باور داشت، این چنین ظلم و ستم بی رویه نمی کرد، و به چپاولگری و غارتگری نمی پرداخت!. پس در این جا می بینیم که آخوند حقه باز، بهشت و جهنم ساختگی را در برابر مردم خردباخته و نا آگاه قرار داده، تا آنان را سرکیسه کند و از گرده آنها کار و باربری بکشد.
از آنچه گذشت:
با بررسی چهره های زشت و نازیبای ۸ نماینده و نوکر آخوند مشهدی که کاندیدای ریاست جمهوری (ادامه نوکری ولایت فقیح) هستند، پی می بریم آنان که هنوز درکناره گیری نکرده اند، از کمترین خصوصیات و ویژگی های انسانی، و پایبندی به مردم و خاک کشورمان برخوردار نیستند. پرونده آنان بیشتر حکایت می کند از مردم ستیزی، غارتگری، دشمن فرهنگ و تاریخ ایران بودن، تازی پروری، مزدور و نوکر ملای مشهدی بودن. اسلام زدگی، زن ستیزی، و در شماری چون دکتر ولایتی، محمدباقر قالیباف، و … همراه با اذیت و آزار، زجر و شکنجه، و کشتار مبارزان، و آزادی خواهان مخالف رژیم همراه بوده است.
در چنین شرایطی، رأی دادن به این انسان نماهای غیر ایرانی که متجاوز به مال، جان، و ناموس مردم بوده اند، خود خیانت در چنین شرایطی، رأی دادن به این انسان نماهای غیر ایرانی که متجاوز به مال، جان، و ناموس مردم بوده اند، خود خیانت بزرگی به کشور، به قربانیان ۱۸ تیر ۱۳۷۸، و همچنین قربانیان دوره ای هرساله از دانشگاههای کشور تا تابستان ۱۳۸۸ می باشد. ما هرگونه تبلیغ، تلاش، و شرکت در این فانتزی جنایی ولایتی که به بقای رژیم جهل و جنایت آخوندی می انجامد، به شدت تقبیح و محکوم می کنیم.
بی تردید، رأی دهندگان اگر هم چند میلیون باشند، بازهم خائنین به این آب و خاک به شمار خواهند آمد، و عملکرد غیر انسانی آنان در قبال ملت پابرهنه و در بند دیوان حکومتی، در تاریخ و در نزد آیندگان به یادگار خواهد ماند. نفرین بر آنان که به جانیان و چپاولگران کشورمان رأی می دهند، و عمل ننگین آنان را تأیید می کنند!.