ایران، دموکرات ترین کشور جهان
این گفتار چندش آور و ادعای پوچ از رفسنجانی پس از انتخابات است. گویا این بابا، یا خود گیج و نادان است، و یا مردم ایران را احمق به شمار آورده است. در کشور آخوند زده که هیچ فرد دیگری نمی تواند کمترین ادعایی از خود داشته باشد، و همه چیز و در همه جا باید با موافقت آخوند انجام گردد، بحث آزادی و دموکراسی، بحثی بی مورد و عوام فریبانه است. آخوند که همه دستورات و دانش خود را از ۱۴۰۰ سال پیش می گیرد و در دنیای واقعیت با وجود پیشرفت های خیره کننده دانش و تکنولوژی درکی از آنچه می گذرد، ندارد، چگونه می تواند دموکراسی را در ک کند و بخواهد ملتی در بند و گرفتار را در تصمیمات خود آزاد گذارد.
انتخابات آزاد یعنی چه؟
انتخاباتی آزاد است که کاندیداها از سوی احزاب و سازمان های سیاسی، و از میان گروههای مختلف مردم برگزیده شوند. هرکدام از کاندیداها باید برای مردم شناخته شده باشد. در گذشته آنان لکه ننگ و ناجوری دور از انسانیت و یا برخلاف منافع ملی و مردمی نباشد. آنگاه برای مدتی هرکاندیدا در محلی حضور یابد، برنامه های در پیش خود را در دسترس همگان قرار دهد، و پاسخ گوی همه گونه پرسش ها از طیف گوناگون مردم باشد. این کاندیداها، نباید به جایی و سازمانی وابسته باشند و قدرت و مقامی به تبلیغ آنان پردازد، و یا به روشی از آنان پشتیبانی کند.
کاندیدهای خامنه ای
از ۶ کاندیدای ریاست جمهوری ایران، هیچکدام مردمی نبودند، و از طرف مردم معرفی و شناسایی نشدند. هرکدام آز آنها، به نحوی و به روشی، وابسته، از خدمتگذاران، و دست نشاندگان آخوند مشهدی بودند. آنان کمترین شناسنامه و پشتیبانی مردمی نداشتند. وانگهی، آنان در جمع دارای پرونده سیاه تروریستی، شکنجه و اذیت و آزار مردمان، دزدی و غارتگری و کارهای خلاف انسانی و میهنی هستند که جای هیچگونه انکاری نیست. این ۶ نفر همگی آخوند با دستار و یا بی دستارند که دمشان به ولی فقیه وصل بوده، و کمترین نشانه مردمی و میهنی ندارند.
کاندیداهای مردمی
اگر قرار بود کاندیداها مردمی باشند، می بایست از میان آنانی که در سرتاسر ایران در زمینه های گونان خدمات ارزنده ای انجام دادند، داوطلب این کار شوند. در آن صورت این کاندیداها می توانستند. از میان فرهنگیان، استادان دانشگاه، کارمندان، برزگر پیشرفته و کاردان، قاضی های دادگستری، نماینده مجلس، و گروههای حرفه ای و فنی، بازرگانان، و مانند آن باشد. در حالی که این ۶ کاندیدا یا آخوند با دستار، و یا بی دستار بودند.
همانگونه که گفته شد، آنان از وابستگان خامنه ای هستند و هیچکدام نمی توانند مردمی باشند. انتخاب میان این ۶ نفر، مانند انتخاب میان پپسی، کوکاکولا، کانادا، و فانتا است که تنها رنگ آنان با هم تفاوت دارد وگرنه همگی از آب گاز دار و شکر و اسانس درست شده، و تفاوتی با یکدیگر ندارند.
زنان ۵۰٪ جمعیت ایران را تشکیل می دهند و آنان در موفقیت های کنکور و دانشگاهها ثابت کردند که اگر از مردان جلوتر نباشند، عقب تر نیز نخواهند بود. حال، باید از رژیم زن ستیز پرسید که چرا کاندیداهای زنان را رد کردند و روی زنان خط کشیدند؟. مسلمن حسن روحانی نیز توجهی به زنان در پست های اداری و کلیدی نخواهد داشت.
سخنرانی کوتاه روحانی رئیس جمهور انتخابی، بیشتر تشکر و سپاسگزاری از خامنه ای و یادآوری امام راحل بود، تا سپاسگزاری از مردم و این که او هم اکنون مستخدم مردم ایران است و باید در رفتار، گفتار، و کردارش همواره خیر و صلاح مردم و کشور را در نظر بگیرد، و پاسخگوی آنان باشد، و نه ولایت فقیه. اینان هیچکدام خود را خدمتگذار مردم نمی دانند. بلکه رسالت آنان حفظ نظام و مشروعیت دادن به آخوند در سطح جهان است.
چراچرخ قیام سال ۸۸ به جاده خاکی کشیده شد؟
اگر یادمان باشد و حافظه امان را به گرو نگذاشته باشیم، در قیام و خیزش مردمی سال ۸۸، تا زمانی که میرحسین موسوی و کروبی تکیه به همان قانون اساسی کذایی رژیم داشتند، با تظاهرات و داد و فریاد مردم مخالفتی نشد. ولی از زمانی که ملت بدون خواسته میرحسین موسوی فریاد مرگ بر رژیم اسلامی برآورد و ساختار شکنی را شعار خود قرار داد، گزمه ها و چاقوکشان رژیم وارد عمل شدند و به بزن و ببند، و سلاخی مردم پرداختند.
آنهایی که رأی دادند
در این چهار سال رژیم بیکار ننشسته و سرمایه گذاری عظیم کرده. در سرتاسر کشور میان جوانان دست چین کرده و گروهی را با شناخت از سادگی و توخالی بودن آنان، و یا نیازهای شدید مادی خانوادگی اشان با شستشوی مغزی فراوان به خدمت گرفته، ادارات، سازمان ها، و تشکیلات گوناگون مانند بسیج و سپاه و سربازان امام زمان و مانند آن را از آنها پر کرده است. تا آن جا که گروهی از جوانان مخص و خودفروش را ظاهراً به عنوان تحصیل و در حقیقت به عنوان تبلیغات به نفع خود و یا جاسوسی در میان ایرانیان به کشورهای خارج فرستاده است.
هنگامی که به تبلیغات رژیم و کاندیداها نگاه می کنیم، از این جوانان بسیارند. جوانانی که در استخدام رژیمند و سیاهی لشکر را تشکیل می دهند. در کشورهای خارج نیز همین جوانان که حقوق بگیر رژیمند، در جشن های اسلامی، و یا انتخابات جلو و درون سفارت را پر می کنند، و بزرگترین وسیله تبلیغ برای بقای رژیمند. آنهایی که آخوند را شناخته اند می دانند که آخوندها همیشه در کنار منبر های خود جوانانی را با حیله و ددمنشی گرد می آورند تا هر آن گاه صلوات بفرستند و موجی از گرمی به وجود آورند و حاضرین را به پشتیبانی بیشتر آخوند فراخوانند.
این ویدیوی سخنرانی حسن روحانی پس از انتخابات است. در این گفتار، بیشترین سخن این آخوند وابستگی او به ولایت فقیه و وصل بودن ناف او به ناف امام راحل است. مردم زیاد رلی نخواهند داشت و به زودی خاطره آنان از میان می رود. زیرا هدف بقای نظام و در قدرت بودن آخوند است و بس.
اگر رأی نمی دادیم چی می شد؟
اگر به جای ۳۵ میلیون که رأی دادند و به رژیم برای سالیانی دراز مشروعیت بخشیدند، تنها ده میلیون آنهم از مزدوران، خردباختگان امت اسلامی، بخشی از سپاه و بسیج و کارمندان رأی می دادند، رژیم به یک باره مشروعیت داخلی و بین المللی خود را از دست می داد و دیگر نمی توانست به دیکتاتوری خود ادامه دهد. در آن شرایط یا رژیم برای بقای خود کاملن تغییر رویه می داد، و یا از میان می رفت و مردم با نظر سازمان ملل می توانستند انتخاباتی مردمی در پیش گیرند و آینده خود را بیمه کنند.
ولی رأی دادن مردم، نه تنها کمترین آزادی و دموکراسی برای مردم به وجود نخواهد آورد، بلکه رژیم در سال های آینده میخ خود را کاملن می کوبد و خود را برای سالیانی دراز بیمه می کند. اکنون بخشی از ۷۰٪ جوانان در خدمت رژیمند و روبروی ملت ایستاده اند. در سال های آینده رژیم بر تعداد مزدوران خود خواهد افزود و سنگرهای خود را در برابر هر اعتراض و انتقادی بیمه می کند. اینجاست که باید گفت رأی دادن مردم نه تنها چیزی را عوض نخواهد کرد و سرانجام آخوند بر سرکار است، بلکه موجب گردیده که رژیم برای سال های زیادی بر سر قدرت بماند. بنابراین، باید گفت کسانی که رأی دادند بی تردید به مردم و کشورمان ندانسته خیانت کرده اند و جای هیچگونه بحثی در این مورد نیست.
دیدگاههای چند تن در مورد رأی دادن
علی آقا سلطان، پدر زنده یاد ندا، در برنامه نوبت شما تلویزیون بیبیسی فارسی گفت: “در یکی از تلویزیونهای خارجی گفته شد که خانواده ما در انتخابات شرکت کرده است. تکذیب میکنیم. ما رای ندادیم. وقتی جمهوری اسلامی جگرگوشه من را میکشد، من چطور میتوانم رای دهم؟. من عاقلانه نمیبینم که پدر مادران داغدیدگان، بقیه را به رای دادن دعوت کنند. ما به نامزدهای انتخابات احترام میگذاریم؛ اما رای دادن-ندادن ما مسالهاش چیز دیگری است و ما رای ندادهایم. دورههای قبل هم رای نمیدادیم.”
محمد نوریزاد، نویسنده و فیلمبردار که شجاعانه در برابر افسارگسیختگی خامنه ای ایستاده و افشاگری های زیادی نموده، بر این باور است که : ” انتخاب روحانی احیای مجدد مرده محتضر بود”.
مجله فوروم ایرانیان در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۱۳ حسن روحانی را کارت جدید خامنه ای برای فریب مردم ایران و جامعه بین المللی می داند.
از آنچه گذشت:
افتضاحات چند روز گذشته ملت به خواب رفته ایران بنام انتخابات، باردیگر نشان داد که ما ملت خیانت کار به خود و مستحق هرنوع ظلم و ستمیم. اگر مردم رأی نمی دادند، مشروعیت داخلی و بین المللی رژیم از بین می رفت و رژیم یا ۱۸۰ درجه تغییر روش می داد، و یا برکنار می شد. بنابراین، ملت ایران بار دیگر آخوند را بر سر قدرت نگاه داشتند و تفنگ پر به دست او دادند تا به هر کس و آنچنان که میخواهد شلیک کند. آخوند، آخوند است و آنان هم که بارژیم کار می کنند تفاوت چندانی میان آنان نیست. روحانی هم افکار مالیخولیایی مانند ولی فقیه دارد که نافش به امام راحل بسته شده، و در نهایت حافظ اسلام، آخوند و قوانین ضد انسانی آنهاست.
رژیم از ۴ سال پیش جوانان خودفروش و مستمند را در گوشه و کنار کشور جمع آوری کرده، و آنان را در همه محافل و جلسات مانند انتخابات سخنرانی ها، در برابر ملت قرار داده که به نفع آخوند و به عنوان ملت ایران داد بزنند و فریاد بکشند و احیاناً مخالفین را شناسایی کرده و ترتیب آنها را بدهند.
گروهی از این مزدوران خود فروخته در کشورهای خارج و زیر پوشش سفارتخانه ها به تبلیغ برای رژیم می پردازند و همه جا سیاهی لشکرند. ملت ایران با این اشتباه بزرگ رأی دادن خود که به هیچ روی قابل تفسیر نیست و عذر بدتر از گناه نام دارد، برای سالیانی و حتی دهها سال دیگر میخ آخوند را در کشورمان محکم و استوار کرد. اکنون دیگر، هیچگونه ناله و گلایه ای از این ملت فراموشکار و به خواب رفته در دیدگاه عقل و خرد پذیرفته نخواهد بود