از دریاچه ارومیه چه می دانیم؟
دریاچه اُرومیه، در شمال غربی ایران میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تقرار گرفته است. درازای این دریاچه ۱۴۰ کیلومتر، پهنای آن ۵۵ کیلومتر، و منطقه آب ریز ۵۱،۸۷۶ کیلومتر مربع می باشد.
این دریاچه، بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران و دومین دریاچهٔ آبشور دنیا است. آب این دریاچه از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخه رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تأمین می گردید.
حوضهٔ آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر مربع است[۲] که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور ایران را دربر میگیرد.
دریاچه ارومیه را می توان بزرگترین آبگیر آسیای غربی دانست. در این دریاچه و ۱۰۳ جزیره های آن، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی حیات وحش زندگی می کردند، که میتوان آن را یک باغ وحش طبیعی بزرگ جهان دانست. دریاچهٔ ارومیه از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهٔ طبیعی جهان به ثبت رسیدهاست. دریاچه ارومیه را می توان از بزرگترین منبع طبیعی ایران و اثر گذار بر آب و هوای کشور، و زندگی مردم منطقه دانست. ولی اکنون، براساس آخرین آمار رسمی منتشر شده، بیش از نیمی از مساحت دریاچه ارومیه خشک و تبدیل به شوره زار شده است.
دلیل خشک شدن دریاچه چیست؟
بنا به گزارش رسانه بی بی سی فارسی، آقای مهدی عیسیزاده، نماینده میاندوآب و تکاب در مجلس آخوندها در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه در تاریخ ۲۳ تیرماه ۹۲ به مجلس هوشدار داد.
آن چنان که در این رسانه آمده، خشک شدن دریاچه را می توان به چند دلیل زیر دانست:
۱- به دلیل بستن سدهایی از طرف دولت در مسیر ۱۱ رودخانه که آن آنان به دریاچه می رسید.
۲- کندن چاههای ژرف و عمیق در بالای دریاچه و مسیر آب گیری آن.
۳- ایجاد زمین های کشاورزی و بهره برداری از آب هایی که به دریاچه می رسیدند. بیلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زیر صد میلیون متر مکعب در سال بوده، در حلی که این بیلان هم اکنون به ۱۱ میلیارد متر مکعب می رسد. یعنی ۱۱۰ برابر شده است.
۴- گذراندن بزرگراه شهید کلانتری از وسط دریاچه ارومیه برای کوتاه کردن مسیر جاده ای میان شهرهای تبریز و ارومیه.
پیامد خشکیدن دریاچه ارومیه
بی توجهی و سودجویی رژیم در جلوگیری از ریزش آب رودخانه ها به درون دریاچه، تاکنون، شرق و جنوب آن به شوره زارهایی تبدیل شده، و به باغ های این منطقه آسیب فراوانی واردگردیده است. پیامد آن، غیرقابل کشت زمین های کشاورزی، و از بین رفتن و خالی ماندن دهها روستای این منطقه است. مقامهای زیست محیطی ایران بارها هشدار دادهاند که اگر “اقدامی عاجل، جدی و ملی” در مورد این دریاچه انجام نشود، توفان و غبار نمک ناشی از خشک شدن آن تا استان تهران خواهد رسید.
هم چنین، مقامهای زیستمحیطی و کارشناسان ایران هوشدار می دهند که با خشک شدن دریاچه ارومیه، ایران در معرض “یک فاجعه ملی زیستمحیطی” است و میتواند بر محیط زیست کشورهای همجوار ایران هم تاثیر منفی بگذارد.
عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی با ابراز نگرانی نسبت به استفاده بی رویه از آبهای زیرزمینی گفته “فلات ایران دارد غیرقابل سکونت میشود و کسی به این فکر نیست. او با تائید بر خشک شدن دریاچهها در ایران اضافه کرد: “پیکرههای آبی طبیعی ایران خشکیدهاند. دریاچه ارومیه، بختگان، تشک، پریشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظیم، هامون جازموریان دیگر چیزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف میزنم. زندگی ملت در حال تهدید است.” او درگفتگو با روزنامه قانون گفت : “مشکل اصلی که ما را تهدید میکند و از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی خطرناکتر است مسئله زندگی ملت است. اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح میشودهمه کشور تبدیل به کویر میشود.”
مهدی عیسیزاده عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه (۲۳ تیر/ ۱۴ ژوئیه) وضعیت دریاچه ارومیه را “اسفناک” خواند و با انتقاد از بیتوجهی وزیر نیرو نسبت به خشک شدن آن گفت: «هیچکس نسبت به این مهم پاسخگو نیست.» او میگوید، ۷۵ درصد از آب دریاچه ارومیه خشک شده است و این خشکی هر روز گسترش مییابد. نماینده مردم میاندوآب هشدار داد: «اگر بیتوجهی نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه ادامه یابد بسیاری از دستهای پنهانی که مانع رسیدن آب به این دریاچه میشود را رسوا خواهم کرد».
اندوه ملتی از آن چه می گذرد
بر کسی پوشیده نیست که از آغاز بر پایی رژیم اسلامی، گروهی از خدابی خبران و سودجویان که شاید تعداد آنها از صد هزار بیش نیست، از آخوند و پاسدار و بسیجی، مملکت را مانند گوسفند قربانی میان خود تکه تکه کرده، و به غارت کشیده اند. درختان جنگلها بردیدند، باغ ها و جایگاههای سبز را به خانه و آپارتمان سازی و بازار خرید و فروش تبدیل نمودند. منطقه شمال تهران که پرا ز باغ و بسیار سرسبز بود، از میان بردند. این ویران گری و تخریب را در همه کشور دنبال کردند.
یک نمونه از این ویرانگری را می توان قصر دشت شیراز نام برد. منطقه گسترده و وسیعی که پر از باغ و درختان انبوه بود. درختان این باغ ها را خشکاندند و به ساختمان و مرکز تجاوتی تبدیل ساختند. زمین های اطراف هرشهر و هرگوشه کشور را به تصرف خود در آوردند و برای تأمین آب بیشتر، در هرنقطه بدون مجوز و حساب نشده چاههای ژرف و عمیق زدند و موجب خشکسالی اطراف آن ناحیه شدند. این تجاوز عدوانی و تصرف زمین ها و ایجاد چاههای بی شمار را می توان در هر شهر و بخش ایران یافت. برای نمونه آیت الله مکار شیرازی زمین های دور تا دور شیراز را به تصرف خود در آورد و باغهای قدیمی و درختان را خشکاند و از میان برد.
خشکاندن دریاچه ارومیه نیز که به با خودهواهی و سودجویی گروهی به دلیل ایجاد سدهای گونوگون بر روی رودخانه ها، و کندن چاههای بسیار برای آبیاری زمین هایی که با زور و قلدری به تصرف خود در آورده اند، مصیبت دیگری در کشور و لکه ننگی است که در تاریخ بر پیشانی آخوند های جنایتکار رژیم و پاسداران سودجوی به جا خواهد ماند.
خشک شدن این دریاچه می تواند بخش بزرگی از کشورمان را به صحرایی سوزان همراه با بادهای نامناسب و آزار دهنده، و از بین رفته هرگونه حیات و زندگی برسد و پیامدهای ناگواری بر زندگی مردم ایران داشته باشد.