آشنایی با سرشت آخوندها
اگر از باورهای دینی آخوندها در شرایطی که دست و پاگیر زندگی روزمره ما نباشد بگذریم، آخوندهای ایران را می توان به دوگروه زیر تقسیم نمود:
الف- آخوندهایی که وابسته به رژیمند
بیشتر آخوندهای کشورمان، پیش از انقلاب در برابر مردم کرنش می کردند و خود را وفادارترین و نزدیک ترین دوستان خانواده ها نشان می دادند و همیشه و همه جا همراه و غمخوار مردم بودند. گرچه آنان در گذشته هم باری از دوش مردم بر نمی داشتند و هیچ کار سازنده و تولید کننده ای در پیش نداشتند، ولی دست کم همدردی و دلجویی آنها از خانواده ها، به میزان زیادی به مردم ناتوان و درمانده امید و آرامش می داد.
ولی اینان، بی درنگ پس از انقلاب یک شبه راه خود را تغییر دادند و از جیره خواران و مزدبگیران رژیم اسلامی در آمدند و روبروی ملت ایستادند و جبهه گیری کردند. اینان نه تنها حقوق سرشار و صدها مزایای دیگر که شایسته کمترین آن نبودند، ماهانه از جیب ملت و از دست علی خامنه ای جنایتکار دریافت داشته اند، بلکه بزرگترین ناسپاسی و خیانت را نسبت به مردم مهربان و باگذشت کشورمان از خود نشان دادند. آنان به جای همبستگی و همراهی با ملت بزرگوار ایران، در پاسخ به این حاتم بخشی ابر جنایتکار بزرگ، به فرمان او به ستایش و همه گونه تبلیغ به نفع وی می پردازند.
فرستادن نزدیک به ۴۰۰ هزار نوجوان، و جوان به میدان های جنگ، گذراندن آنان از میدان های مین گذاری شده، و کشتار دسته جمعی آنان، نخستین کار و وظیفه این بی خردان ضد انسان بود. از دوسده پیش تا کنون، آنچه جنایت، دزدی، غارتگری، شکنجه، تجاوز، اعدام، تصرف اموال و املاک مردمی همه و همه با یاری و همکاری اینگونه آخوندها، و کمک و پشتیبانی سپاه و بسیجی انجام شده است.
ب- آخوندهای آزاد و غیر وابسته به رژیم
شمار اینگونه آخوندها در برابری با آخوندهای خیانتکار، بسیار کم و ناچیز است. بیشترین آنها، زندگی آرام، بی هیاهو، و بدون زرق و برقی دارند. آنان در برابر جنایت ها و چپاولگری رژیم و ویرانی و فرسایش کشور هرگز شکایتی نکردند، و همیشه ساکت مانده اند.
نگارنده به یاد دارم که در زمان جنگ های ایران و عراق، چند شب در خانه یکی از آخوندهای سرشناس و نامی قم میهمان بودم. در دل شب از اتاق پهلویی صدای گریه و ناله بلند می شنیدم تا آنجا که امکان خوابیدن نبود. یک روز از آن روحانی دلیل گریه و نابه او را پرسیدم. او در کمال شگفتی از جنایت بیکران رژیم در ایجاد جنگ ایران و عراق و فرستادن نوجوانان و کشتن آنان داد سخن می داد.
در هر حال، این روحانی مهربان کار مثبتی برای مردم انجام نداد، صدایش از در خانه بیرون نرفت، و در برابر رژیم کشتارگر نایستاد و پس از زمان کوتاهی به دلیل سکته قلبی در گذشت.
در میان روحانیون تنها چند تنی بودند که در برابر رژیم ایستادند و به کارهای جنایتکارانه و غارتگری های رژیم اعتراض کردند. تا آنجا که ما می دانیم آنان عبارتند از:
۱- آیت الله منتظری ۲- آیت الله طاهری ۳- آیت الله صانعی ۴- بالاتر از همه آنها، آیت الله کاظمینی بروجردی .
۱- آیت الله منتظری
زنده یاد منتظری با داشتن مقام و منزلت دولتی پس از انقلاب، جانشین و همه کاره پس از خمینی بود. ولی او نتوانست جنایت های بیشمار و آدم کشی های خمینی را بپذیرد. بنا براین، روبروی وی ایستاد و تا لحظه مرگ در مخالفت با عملکرد او باقی ماند. همه ما می دانیم که چه ظلم و ستم هایی از سوی گزمه ها و مزدوران رژیم بر این روحانی محترم، و خانواده اش در مدت بیش از دو دهه وارد شده است!.
۲- آیت الله طاهری
این بزرگوار نیز از مدتها پیش راه خود را از رژیم جدا کرد و به مردم پیوست. انتقادهای پی در پی وی از رفتار جیره خواران حکومت و روبرویی آنان با مردم بی دفاع موجب آن گردید که رژیم، او را نیز مانند آیت الله منتظری در خانه اش زندانی کند. این روحانی مردمی آرزو داشت که پس از مرگ، پیکر او در کنار آرامگاه منتظری به خاک سپرده شود. در این مورد نیز رژیم ضد انسانی مخالفت کرد. در هرحال، اصفهانی های قدر شناس مراسم باشکوه و عظیمی در خاکسپاری او برپا کردند که تن رژیم غیر انسانی را به لرزه درآورد.
۳- آیت الله صانعی
این روحانی نیز که در قیام مردمی سال ۸۸ رژیم را زیر انتقاد گرفت، به دستور خامنه ای، ارتباط وی با بیرون از خانه قطٰع شد و در خانه خود زندانی گردید.
۴- آیت الله کاظمینی بروجردی
این روحانی بزرگوار، نه تنها از کارها و عملکرد رژیم همواره انتقاد کرده، بلکه رژیم اسلامی و دخالت دین در سیاست را غیر قانونی می داند. حرفی که این روحانی می زند و دین را جدا از سیاست می داند، در حقیقت گفتار و مبارزه ایست در راه آزادی و دموکراسی کشورمان. این نکته را نباید فراموش کرد که آخوندها همگی آنچنان به مردم و کشور ایران ستمگری روا داشته اند، و آنچنان به غارتگری و چپاول پرداختند که شوربختانه، مردم ایران میزان انسان دوستی، فداکاری این انسان گرانمایه را نادیده می گیرند.
بی تردید چنانچه این آیت الله نیمرخی به رژیم نشان می داد، می توانست یکی از بزرگترین وابسته های آن بوده، و مانند صدها آخوند بی شرافت رژیم، به شغل های بزرگ و درآمدهای بادآورده دست یابد. ولی می دانیم که این روحان،ی خود و خانواده اش سالیانی چند جور و ستم فراوانی را از سوی دژخیمان حکومتی دریافت کردند، و بازهم راه خیانت پیش نگرفته، و تسلیم زورگویی و دیکتاتوری آنها نشدند.
نگاهی کوتاه به گذشته آقای کاظمینی
آیت الله بروجردی همراه با دهها تن از هوادارانش در اکترب ۲۰۰۶ در تهران در پی درگیری های خونین با گزمه ها و مزدوران امنیتی دستگیر شد. او در ژوئن ۲۰۰۴ (مردادماه ۱۳۸۶) در پی برگزاری بیدادگاهی در پشت درهای بسته به ۳۰ مورد اتهام واهی و بی اساس، از جمله اقدام علیه امنیت ملی، و ارتباط با افراد ضد انقلاب، و جاسوسی، به ۱۱ سال زندان محکوم گردید. اتهاماتی که همگی دروغ، و برپایه دشمنی و کینه توزی شخص علی خامنه ای با این روحانی بزرگوار و درست اندیش و مردمی بوده است.
آخر این روحانی، خواستار بازگرداندن آخوندها به درون خانه و مسجد، و دخالت نداشتن آنان در سیاست کشور است. در حقیقت، اتهام آقای کاظمینی آنست که می خواهد دست هزاران آخوند فاسد، مفتخور، دزد و غارتگر، و جنایت کار از غارت و تجاوز به مردم و کشور کوتاه شود. آیا این اتهام، کافی نیست که رژیم ضد بشری ولایت فقیه شب و روز به آزار و اذیت این روحانی بپردازد؟.
اقدامات بین المللی برای نجات این روحانی
روزنامه گاردین در تاریخ اکتبر ۲۰۱۱ از علی خامنه ای خواست که در مورد ادامه بازداشت و اذیت و آزار آقای کاظمینی کتباً توضیح دهد و یا این که او را آزاد کند.
فعالان حقوق بشر نیز از رفتار خصمانه و غیر انسانی رژیم با این روحانی که در شرایط جسمی نامساعد به سر می دهد گزارش های گوناگونی داده اند.
آندره بنت، نماینده رسمی کانادا در امور مذهبی، امروز بیانیه زیر را انتشار داده است:
کانادا به شدت ادامه حبس آیت الله العظمی حسین کاظمینی بروجردی، پیشوای روحانی شیعه را توسط رژیم ایران محکوم مینماید. بر اساس گزارشهای رسیده آیت الله بروجردی در طی ۷ سال حبس در زندان اوین تهران مورد شکنجه قرار گرفته است. چرا که وی منتقد سرسخت روند فاجعه بار نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران میباشد. آیت الله بروجردی در میان تعداد بیشمار ایرانیانی قرار دارد که به دلایل سیاسی زندانی شدهاند.
ما خواهان آن هستیم که تدابیری برای درمان پزشکی فوری آیت الله بروجردی برقرار سازند و او را هر چه سریعتر آزاد نمایند. ادامه حبس منتقدینی همچون آیت الله بروجردی که به نکوهش حکومت دیکتاتوری مذهبی آخوندهای واپسگرا و مرتجع میپردازند، ثابت میکند که حکومت خامنهای در بیاعتنایی به آزادی مذهبی و حقوق بشر گستاخ شده است. کانادا رژیم ایران را فرا میخواند که به تعهدات بین المللی خود پایبند باشد و بازداشت و حبس غیر قانونی مخالفین دگراندیش و اعضای جامعه اقلیتهای مذهبی را متوقف سازد.
کانادا در کنار ایرانیانی که شجاعانه در برابر نقض نگران کننده حقوق بشر بیپرده سخن میگویند و از آزادی مذهبی دفاع میکنند، ایستاده است.
نکته هایی چند از آنچه گفته شد
آیت الله کاظمینی تنها روحانی است که تا کنون در برابر رژیم جهل و جنایت اسلامی ایستاده، و خواهان بازگشت آنان به خانه و مسجد و دست برداشتن از غارتگری، چپاول کشور، و جنایت های بیشمار آنان است. قطٰعاً اگر یک فرد عادی اجتماع این چنین رودر رویی و مخالفت با رژیم را داشت، رژیم او و اجدادش را تاکنون به باد فنا داده، و پیکرهایشان را در گودالی مانند باختران چال کرده بود. ولی از آنجا که این روحانی مردمی است، هواخواهان و طرفداران بسیاری دارد، و از سوی سازمان های حقوق بشر و کشورهای دیگر نیز تا کنون حمایت و پشتیبانی شده، رژیم جنایتکار نتوانسته نامبرده را به کلی نابود کند.
ولی شکنجه و اذیت و آزار جسمی و روانی بر این انسان بزرگ و ایرانی مردم دوست، او را به شدت بیمار و ناتوان کرده و تا آنجا که گفته می شود بدون هرگونه درمانی در سرحد مرگ رسانده است. هدف جنایت کارانه رژیم آنست حال که نمی تواند مستقیماً این روحانی را بکشد و از بین ببرد، او را آنچنان بیمار و ناتوان سازد تا نابود شود. این دیگر برعهده هم میهنان راستین ما است که حساب این روحانی بزرگوار را از آخوندهای مفتخور، متجاوز، و جنایتکار جدا کنند، و هرگونه می توانند مقامات بین المللی را وادار کنند تا واکنش مثبت تری برای نجات جان این فرد فداکار از خود نشان دهند.