ملت ایران بدهکار چند زندانی نما
امروزه زندانی شدن و زندانی بودن نیز دکان کسب و روزی عده ای شده که مشتریان بدهکار آن ملت ایرانند. مشتریانی که پول می دهند، غرامت می پردازند، ولی به جای آن کالایی بنجل و قلابی دریافت می کنند. در دوران رژیم گذشته نیز عده ای چون علی خامنه ای، رفسنجانی و دیگر جنایتکاران و مفتخوران رژیم، ماههایی را در زندان گذراندند و آنگاه، بر سرنوشت مردم و کشورمان سوار شدند و همچنان به تاخت می زنند.
زندانی کیست، و زندانی کجاست؟
در این بازار مکاره که ریا و تزویر همه ارکان ما را فراگرفته و کشور ملاخور شده ما را در لجن فر برده است، تشخیص و تمایز میان خادم و خائن، میان زندانی واقعی و زندانی نماها، بسیار دشوار و تقریباً امکان ناپذیر است.
از یک سوی می بینیم که چهره های تابناکی چون اکبر محمدی، امید رضا میر صیافی، دل آرا دارابی، ستار بهشتی، افشین اسانلو، و ۱۱۲ از فرزندان پاک کشورمان که در جریان تظاهرات سال ۸۸ دستگیر و پس از مدتها شکنجه و حتی تجاوز به شماری از آنان از میان رفتند. شمار بی شماری دیگر هم در هزار هزار زندان ولی فقیه و پاسداران آدم کش، به اتهام دروغین قاچاق مواد مخدر به بدترین روش حیوانی به سلاخه کشیده شدند. و آنهایی هم که به روشی رهایی یافتند، با دهها درد و شکستگی اندام و نارسایی های فیزیکی و روانی رو برو هستند.
از سوی دیگر، اکبر گنجی هایی را می بینیم که به آسانی از بند رها شده و توانستند به آمریکا روند و سنگری در برابر ملت ایران و به نفع رژیم اسلامی به وجود آورند. آقای اکبر گنجی به دنبال کشمکش با سلطان صاحب قران، اکبر رفسنجانی به زندان افتاد. هاشمی رفسنجانی در اوج قدرت، زمانی که به ریاست جمهوری رسیده بود، دیکتاتوری فاشیستی اسلامی را پیاده کرد. کسانی که کمترین انتقاد و خرده گیری به مقام معظم ایشان داشتند، یک شبه نابود شدند. ولی آقای گنجی، انتقادگری که کتاب عالیجناب سرخپوش در نفی رفسنجانی نوشته بود، نه تنها آسیبی ندید، بلکه سالم و تندرست و فاتحانه از زندان به واشنگتن پرواز کرد.
خط سیاسی اکبر گنجی
آقای اکبر گنجی یکی از رهبران و پیش کسوتان گروه اسهال طلب (اصلاح طلب) ایران است که به همراه گروهی دیگر، به ویژه ورشکستگان سیاسی و کشتی به گل نشستگان که بیشتر در آمریکا به آلاف و علوفی رسیده و لنگر انداخته اند، کارشان گمراهی سیاستمداران آمریکا، سنگ انداختن جلو تلاش های سیاسی مردم ایران، و تنها در راه پشتیبانی و نگهبانی از رژیم اسلامی است. اینها هرگز اجازه نخواهند داد که رژیم کشتارگر ضد انسانی ولایت فقیه از بین رفته، و مردم به آزادی و دموکراسی دست یابند.
این ویدیو که چند سال پیش تهیه شده، مصادره تلاشهای مردم ایران را در سال ۸۸ به وسیله اصلاح طلبان، گمراه کردن مردم، و به جاده خاکی کشاندن انقلاب از سوی این افراد ضد ایرانی نشان می دهد و به گفتگو می پردازد.
نامه اکبر گنجی به اوباما
اکبر گنجی که سلسله گردان و آتش بیار معرکه حامیان رژیم اسلامی است، همیشه با تبلیغات زهرآگین خود، عده ای را دانسته و یا ندانسته به دنبال خود می کشاند و سیاستمداران آمریکایی را گمراه و منحرف می سازد. این بابا، در نامه سرگشاده ای که شماری دیگر از اصلاح طلبان و مذهبی ها را همراه خود ساخته است، خطاب به اوباما نوشته و به شدت سیاست تحریم های دولت آمریکا و در حقیقت سازمان ملل را مورد انتقاد و نکوهش قرار می دهد.
از جمله امضاء کنندگان این نامه، خانم فائزه رفسنجانی را به عنوان زندان سیاسی معرفی کرده است. باید از آقای گنجی پرسید دختر آقای رفسنجانی با آن سابقه سراپا خیانت و غارتگری خانوادگی اشان به کشورمان، چگونه زندان سیاسی می تواند باشد که در راه بقای اصلاح طلبی و منع آزادی ملت ایران گام بر می دارد!.
اصلاح طلبان امضاء کننده، و معتقدان شدید و وابسته مذهبی، هردو مانع رسیدن مردم ایران به آزادی و دموکراسی مردم ایرانند. نخست آن که تاکنون برای مردم روشن و آشکار شده که اصلاح طلبان بزرگترین پشتیبانان این رژیمند، و دیگر آن که علاوه بر خط سیاسی، اعتقادات مذهبی آنان نیز تاکنون رژیم را سر پا نگه داشته است. این تجربه را ما در سال ۸۸ دیدیم که چگونه اصلاح طلبان، مردم را سرد و نا امید ساخته، و آنان را به خانه هایشان فرستادند. بنابراین، هرچه قدر هم عده ای از این امضاء کنندگان انسان شرافتمندی باشند، بازهم اصلاح طلبی و خواستن حفظ نظام رژیم اسلامی آنان، بر خلاف خواسته و منافع مردم ایران یعنی سرنگونی رژیم است.
پاسخی که اوباما می تواند به اکبر گنجی و یارانش بدهد
بی تردید اگر اوباما کمترین توجه و علاقه انسانی نسبت به مردم ایران داشته باشد، پاسخ وی بایستی چنین باشد:
پاسخ اوباما:
!آقایان و خانمهای فعلی و خواهران و براداران سابق،
” نامه سراسر از مهر و محبت شما را خواندم، اما در این نامه بیش از آنچه که به حقیر اظهار محبت داشته باشید به جمهوری اسلامی و سید علی خامنهای اظهار ارادت کرده ا ید که این کمی تا قسمتی جای تعجب داشت و دارد
میپرسید کجا به جمهوری اسلامی اظهار لطف فرموده اید؟ عرض کنم خدمت با سعادتتان تقاضای شما از من مبنی بر رفع تحریم جمهوری اسلامی، اظهار لطف در حق هیچ بنی بشری نیست جز سید علی خامنه ای، من نمیدانم شما چگونه آدمهای سیاسی هستید که تقاضای بخشش و دادن فرصت به کسی را میکنید که به گفته خودتان، شما را تبدیل به زندانی سیاسی از نوع سابق و فعلی نموده است؟……”
راه انحرافی اکبر گنجی و ترفندهای بی بی سی
نامه اکبر گنجی و یارانش به اوباما سرتاسر انحرافی و گمراهی است. این نامه در رسانه فارسی بی بی سی B B C , که بازتاب دهنده اندیشه و خواسته های اصلاح طلبان و طرفداران رژیم است به طور گسترده به صورت نوشتار و با ویدیو پخش شده بود. ولی امروز پس از مراجعه مجدد به سایت بی بی سی، نشانه ای از ویدیو و مصاحبه با اکبر گنجی نبود.
بیگمان، اعتراض و انتقاد بسیار زیاد از این نامه مسخره که برای رهایی رژیم از تنگنای تحریم ها نوشته شده بود، بی بی سی را که همواره در خط جمهوری اسلامی کار می کند و با ترفند های خود در پایداری و پابرجایی رژیم آخوندی تا کنون موفق بوده است بر آن داشت که نوشته ها و ویدیوی خود را حذف کند.
۱- اثر تحریم ها که تنها موجب خرد کردن و فشار آوردن بر مردم ایران است، و بر روی رژیم چندان اثری ندارد. باید از آقای گنجی پرسید که در سه دهه حکم رانی این رژیم، در دورانی که تحریمی در کار نبوده و رژیم ایران بالاترین ارقام درآمد را داشته است، چرا و چگونه مردم ایران با قحطی، ورشکستگی، افزایش قیمت ها، و تورم سرسام آور روبرو بوده اند؟. البته دوستان و هم پالگی های آقای اکبر گنجی، مانند تریتا پارسی نیز علم ضد تحریم بر افراشته، و می خواهند رژیم را هرچه زودتر از این تنگنا نجات دهند.
در این ویدیو، آقای بهرام مشیری به درستی در رابطه با اصلاح طلبان سخنان به جا و منطقی را بر زبان رانده و این روش نادرست مبارزه را نکوهش می کند. زیرا در حقیقت اصلاح طلبان، به جای میهن پرست، وطن فروشی بیش نیستند.
آیا مشکل در دزدی های کلان سران رژیم، حاتم بخشی به غزه و لبنان و حزب آدم کش حزب الله، ساختن خانه، راه، بیمارستان، کارخانه برق، آب رسانی، و دهها بذل و بخشش دیگر در فلسطین، عراق، سوریه، و لبنان نبوده است؟. آیا احتکارهای اقتصادی از سوی بازاریان دزد وابسته به رژیم، و پاسدارهای معامله گر و خودکامه نیز موجب این بدبختی ها نبوده است؟. چرا اصلاح طلبانی مانند آقای گنجی این همه غارتگری های رژیم به ویژه سرازیر شدن بیت المال مردم ایران به سوی کشورهای عربی دشمن ایران را نادیده می گیرند؟!. چرا ایشان هرگز در این موارد انتقادی نکرده است؟!.
۲- تحریم موجب نداشتن و نرسیدن دارو به ایران شده، و جان بیماران در خطر است. این هم یک دروغ محض است. زیرا تحریم ها شامل دارو نمی شود. ولی رژیم و سپاه دزدان، از آزاد کردن دارو در گمرک ها خود داری کرده، و از این آب گل آلود به نفع مادی خود ماهی می گیرند. از سوی دیگر همه ما می دانیم که داروهای اصلی و مورد نیاز فوری جراحی و بیماری های فوری، از سوی رژیم برای بشار اسد، و همچنین دولت عراق و سایر تازیان فرستاده شده است. از آن جاکه اکبر گنجی و احتمالن شماری از امضاء کنندگان دیگر این نامه که لیست کامل آن را در دست نداریم، از گروه ۷۲ تن طرفداران غزه و لبنانند که همیشه سنگ تازیان را به سینه می زنند.
از آنچه گذشت:
رژیم اسلامی دوگروه نمایندگانی دارد که سرتاسر جهان به ویژه در آمریکا پراکنده اند و کارهای لابی گری به نفع رژیم انجام می دهند. یکی مزدورانی که با حقوق و مزایا به کار گمارده تا حافظ منافع و بلند گوی رژیم در هرنقطه جهان باشد. دیگر گروه اصلاح طلب که در این سه دهه باافکار محافظه کارانه و یادیدگاه تند مذهبی اشان، خواسته و یا ناخواسته به نفع رژیم، و در پشتیبانی به تازیان غزه و لبنان و عراق و سوریه همه گونه همکاری و پشتیبانی داشته اند.
اکبر گنجی، یکی از سرکردگان این اصلاح طلبان، که به علت زندانی بودن خود طلبکار ملت ایران است، هر روز و هرهفته در پشت بلند گوی تبلیغاتش، سیاستمداران آمریکایی را به گمراهی می کشاند، و آنان را به دوستی و نزدیک شدن با رژیم جهل و جنایت اسلامی تشویق می کند. اکبر گنجی به همراه گروهی دیگر به عنوان زندان سیاسی مانند فائزه رفسنجانی در راستای تلاش تریتا پارسی خائن به مردم ایران، از اوباما می خواهد که تحریم ها را از میان ببرد، زیرا رژیم مورد علاقه او بد جوری در تنگنای سیاسی قرار گرفته است.