آیا ما به دموکراسی می رسیم؟
پاسخ ساده ومستقیم به این پرسش منفی است با آن که اہران دارای گذشته خوب تاریخی و انقلابی مانند انقلاب مشروطیت سال های ۱۹۰۷-۱۹۰۵ میلادی، برکناری شاه در سال ۱۹۴۱، کودتای آمریکا- انگلیسی ۱۹۵۳، انقلاب حمایت شده با دولت انگلیس در سال ۱۹۷۹، اعتراض دانشجویی ۱۹۹۹، و خیزش مردمی و انقلاب سبز درسال ۲۰۰۹ داشته و مردم هرگز بر جای خود ننشستند و خاموش نماندند، ولی اینگونه روشها هرچند بار هم که تکرار شود، باید گفت که ایران به دموکراسی نخواهد رسید….

نمودار بالا نشان می دهد که با گذشت زمان فاصله میان انقلاب ها و ناآرامی ها در ایران رفته رفته کمتر شده. به عنوان مثال میان انقلاب ۱۹۰۷ تا بعدی در سال ۱۹۴۱ مدت ۳۴ سال فاصله ایجاد شد در حالی که به عنوان مثال میان واقعه ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۹ تنها ده سال یعنی فاصله کمتری وجود دارد. این نشان می دهد که ناآرامی ها روز به روز بیشتر شده و مردم در دادخواهی و در خواست خود به رسیدن به دموکراسی مصمم تر و کوشاترند.
عوامل دگرگونی بدون دموکراسی
با نگاهی به تاریخ درخشان گذشته ایران؛ می بینیم نافرمانی های مدنی، دخالت بیگانگان، و انقلاب های درست و مردمی و این که هرچند سال اتفاق و جریانی در این کشور پیش آمده می توانسته ایران را دگرگون سازد که آخرین آن در سال ۲۰۰۹ انجام گرفته است، ولی بازهم می توان پیش بینی کرد که در هرحال، ضمانتی برای دموکراسی در ایران نیست. آنچه که ما داریم چون؛ خیزش رهبران جوان، بالا رفتن سطح دانش و فرهنگ مردم، رشد طبقه متوسط جامعه و شمار بیشتری از گروههای مخالف رژیم (اوپوزیسیون)، همگی نشانه استعداد و پذیرش برای دگرگونی است ولی اینها تنها می توانند جرقه ای برای تغییر باشند ولی کافی نیستند تا ادامه یافته به دموکراسی برسد.
بدبختانه، هرفرد به دنبال رسیدن به دموکراسی است بدون آن که بداند دموکراسی چیست و چگونه کار می کند؟. لازمه رسیدن به دموکراسی آنست که بدانیم و بر این باور باشیم که دموکراسی بهترین روش سیاسی و نوع حکومت است. رسیدن به دموکراسی برای یک کشور هنگامی تحقق پذیر و شدنی است که همه راههای دیگر پیموده شده و کشور به بن بست رسیده باشد. زمانی که مردم همه ناراضی و نگرانند و نیاز به تغییر اساسی دارند.

پایه گذار نخستین دموکراسی در جهان ایران و ایرانیان بوده اند در حالی که امروزه ما به عنوان بزرگترین کشور تروریستی و فساد منش و اخلاق انسانی به جهان معرفی شده ایم.
شرط رسیدن به دموکراسی
وینستون چرچیل در سال ۱۹۴۷ می گفت : ” گرچه حکومت دموکراسی روش خوب و پسندیده ای نیست، ولی با مقایسه، روشهای دیگر حکومت به مراتب از آن بدترند وما نیز باید به همان نتیجه برسیم. تغییر رژیم تنها کافی نیست و لزومٱ برای نیل به دموکراسی نیازی بدان نیست. در هر رژیمی و در هرزمانی که مردم به این نتیجه برسند که:” مردن بهتر از زندگی بدون آزادی و دموکراسی است”، خواه و ناخواه مردم بدان دست خواهند یافت.
امروزه در ایران طبقه میانی (متوسط) دارای رشد فزونی همراه با دانش و آموخته های بیشتری نسبت به گذشته است. حال، باید دید در افکار آنان چه می گذرد؟. چه عواملی موجب حرکت و جنبش روزانه آنان می شود؟. چه چیزهایی آنان را از خواب بر می خیزاند و یا به خواب می برد؟. آیا امید و نیاز مبرم به دموکراسی است؟، آیا رسیدن و باور داشتن به: “مرگ یا دموکراسی ” است؟ ویا رفتن به دنبال غذاهای ساندویجی (فاست فوود)، و یا خریدن آخرین مدل تلفن همراه، و یا در جستجوی داشتن پول بیشتر و دست یافتن به شغل و کسب و کار؟. پس عوامل محرک ما چیست؟!.

این نشان ساده ولی کمال آزادیخواهی و دموکراسی است. هنگامی که ما برای همگان چه زن، یا مرد، هم جنس گرا و یا گروهی دیگر خواستار برابری حقوق باشیم.