گزارش دیل میل
روزنامه دیلی میل در صفحه علوم خوددر تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۱ آذر ۹۲) به چگونگی پیدایش انسان اولیه پرداخته و نظریه دکتر اوگن مکارتی Dr Eugene McCarthy کارشناس زرگ ژنتیک از دانشگاه جورجیا را این چنین بیان می کند: “بشر اولیه زاییده جفت گیری یک خوک نر با شامپانزه ماده است”. البته این نظریه از سوی شماری دانشمندان مخالف رد شده است.
دکتر مکارتی می گوید که ویژگی های بسیار زیادی میان خوک، شامپانزه و انسان وجود دارد. خصوصیاتی که در انواع دیگر جانوران نخستین روی زمین دیده نشده است. شاید نظر دکتر مکارتی آن باشد که خصوصیات خوک و شامپانزه رویهم همان ویژگی های انسان را می سازد. دکتر مکارتی می گوید: سوس اسکورفا Sus scrofa نخستین خوک در تاریخ زیست شناسی است که همه نشانه های مشترک با انسان را داشته است. بنابراین، این ویژگی ها و نشانه های کمی متفاوت می
تواند نتیجه آمیزش خوک با شامپانزه باشد. گرچه باز هم اختلافات آناتومی زیادی در میان انسان و این حیوانات دیده می شود.
تفاوت های انسان از خوک و شامپانزه
پوست بدون مو، لایه ضخیم چربی روی بدن، چشمان روشن و شفاف، بینی برآمده، و ابروهای پرپشت و کلفت نشانه هایی است که در خوک وجود دارد و در انسان دیده نمی شود. ولی در برابر نشانه های بسیاری هستند که انسان را در ساختمان بدن و عضو های داخلی با خوک مشترک می سازد. بافت پوست، و دریچه قلب خوک با انسان تفاوتی ندارد و در عمل جراحی به عنوان عضو جانشین به کار می رود.
می توان گفت که پیوند خوک و شامپانزه اولیه برای چندین نسل و زاد و ولد گوناگون، همچنان در میان شامپانزه ها می زیست و هرچه بیشتر به نسل های جدید آنان می رسید شباهت آن به خوک کمتر شده و به شامپانزه شبیه تر میماند. پس از زایش های گوناگون، پیوندهای نو توانستند با یکدیگر آمیزش کنند و نسل جدیدی را برای خود به وجود آورند که از هرکدام خوک و یا شامپانزه فاصله بگیرند. آن تغییری که امروز ما میان انسان و این دو حیوان می بینیم.
مخالفت دانشمندان دیگر
عده ای از دانشمندان زیست شناسی با نظریه دکتر مکارتی مخالفت کردند. یک انتقاد بزرگ آنست که امکان بسیار کمی وجود دارد که خوک و شامپانزه بتوانند جفت گیری کنند. بنا به نظریه تکامل، این دوگروه حیوانات ۸۰ میلیون سال پیش از هم جدا شدند. نکته دیگر این که اسپرم خوک نمی تواند اسپرم شامپانزه را تشخیص دهد و بدان نزدیک گردد. نکته دیگر آن که شامپانزه دارای ۴۸ کروموزوم می باشد در حالی که خوک تنها ۳۸ کروموزوم. ولی دکتر مکارتی اصرار دارد که تغییر پیوندها در طول زمان که با جفت گیری های مختلف انجام شده پاسخ گوی بسیاری از پرسش ها می باشد که نظریه داروین در تشریح آن با اشکالات برخورد می کند و پاسخ گوی آن ها نیست.
نکته پایانی:
نظریه فرگشت و یا تکامل داروین نشان می دهد که جانوران و از جمله انسان، به دنبال پرورش و گسترش موجودات تک سلولی در طی زمان یکی پس از دیگری به وجود آمده و راه فرگشت و تکامل به موجودات کاملتر و بهتر را پیمودند تا به انسان رسیدند. دکتر اوگن مکارتی کارشناس برجسته ژنتیک دانشگاه جورجیا پس از بررسی های ژنتیکی موجودات گذشته و حال، به این نتیجه می رسد که انسان نخستین در پی آمیزش خوک نر با شامپانزه ماده و طی قرنها زاد و لدهای متوالی و تغییرات تدریجی به وجود آمده است. سوس اسکورفا نخستین خوک در تاریخ زیست شناسی است که همه نشانه های مشترک با انسان را داشته است.
در هرحال، آنچه مسلم است آن که انسان و دیگر جانوران در درازای میلیون ها سال آمیزش گوناگون تکامل پیدانموده، و با شرایط آب و هوا و جغرافیایی هر منطقه تغییراتی در آنان دیده می شود. از این روی، گفته های ادیان ابراهیمی در مورد آفرینش انسان آنهم در کمتر از ده هزار سال پیش، داستان های فانتزی است که دکانداران دین از آن در تحمیر و خردزدایی مردم ساده دل و ناآگاه به کار می برند وگرنه، این افسانه ها تنها به درد کودکان می خورد و خریدار دیگری ندارد.