پیامد سکوت ملت
اگر دیدیم که این رژیم آدمخوار از روز نخست تا کنون دسته دسته زنان ومردان ایران را زیر شکنجه و تجاوز قرار داده و یا به راههای گوناگون سر به نیست نمود، تنها به دلیل سکوت و کوتاه آمدن ما بود. برای روشن شده جریان به بیان چند مثال زیر می پردازیم:
۱-رژیم، افسران بلند پایه و ارزشمند ارتش، فرهنگیان، و دیگر خردمندان ایران را به چوبه دار بست ولی صدایی از کسی بیرون نیامد.
۲- تراژدی سال ۶۷
کشتار بیش از پنج هزار از جوانان میهن دوست در زمانی کوتاه و با سکوت ما مردم ایران پایان پذیرفت و جوانان آینده ساز ایران در زیر گودالی دور از چشم جهانیان تلمبار و چال شدند، و ما ملت هم از جای خود تکان نخوردیم.
۳- نقش خونبار فدائیان اسلام در دو رژیم
چهار نفر از گروه آدم کش فدائیان اسلام به نام های عبدالحسین واحدی، خلیل طهماسبی، مظفر ذوالقدر، و نواب صفوی که دنباله رو تز اسلامی کردن ایران شیخ فضل الله و علی شریعتی بودند، کشتارهای گوناگونی در رژیم گذشته انجام دادند که از سوی دولت و مردم در سکوت گذشت و خون سیاستمداران و بزرگان ادب ایران مانند سپهبد رزم آرا نخست وزیر، دکتر زنگنه وزیر آموزش و پرورش ، احمد کسروی ، و همچنین تلاش برای ترور دکتر مصدق بود. این جنایت ها زیر چتر و با کمک آیت الله کاشانی و آخوندهای قم انجام گرفت و رژیم گذشته واکنشی نشان نداد. زیرا دستگاه امنیتی رژیم شاه در فاصله سال های ۳۰ تا ۳۱ با فدائیان اسلام به علت ضدیتی که با مصدق داشتند، مماشات می کرد و در سال ۱۳۳۴ که علت وجودی آنان برای رژیم از بین رفت، سرکوب شدند.
فدائیان اسلام پس از روی کار آمدن آخوندها، به کمک رفسنجانی و شیفتگی و علاقه علی خامنه ای، در سال ۱۳۴۵ با نام “حزب ملل اسلامی” وارد میدان شدند و در سال۱۳۵۷ نام “سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی” را بر خود نهادند. و همراه با دکتر یزدی و قطب زاده گروه دانشجویان مسلمان ایرا ن را در خارج به وجود آورد که پله های ترقی خمینی شدند. در همه این جنایات، ملت ایران تنها شنونده و شاهد جنایت ها بودند ولی هرگز اعتراضی بجا و کارساز از خود نشان ندادند. همین سکوت و بی تفاوتی ما مردم ایران، آنچنان به آخوند بی سر و پا و دوره گرد قدرت و جسارت داد که در سیاست کشور دخالت کرده، و انقلاب مردمی را به نفع خود ضبط کند.
۴- قتل های زنجیره ای
قتلهای زنجیرهای، به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته میشود که به گفتهٔ برخی منابع با صدور فتوی توسط روحانیون بلندپایه و توسط پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی) و دری نجف آبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) صورت گرفت. محمدجعفر پوینده (پژوهشگر و نویسنده)، محمد مختاری (نویسنده)،
پروانه اسکندری و داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران) از جمله قربانیان قتلهای زنجیرهای هستند. این قتل ها نیز زیر سرپوش ماند و ما ملت ایران واکنشی سازنده در سطح بین المللی از خود نشان ندادیم.
۵- قتل های گوناگون و پراکنده
از ۳۵ سال پیش تا کنون قتل های پی در پی و پراکنده در هزاران دخمه مرگ رژیم اسلامی صورت گرفت که بازهم زیر سرپوش ماند و ما بدان ها توجهی نکردیم. از دید رژیم سکوت ملت، نشانه رضایت آنان است. بنابراین، رژیم به خود اجازه داد تا هر روز و هرشب نیروهای انقلابی و سیاسی ایران را به اتهام دروغین اهانت به اسلام و آخوند، مرتد شدن و برگشت از دین، و قاچاق مواد مخدر و دهها اتهام زشت و نازیبای دیگر، دختران و پسران کشورمان را به خاک و خون کشاندند.
جسارت و تعدی بر روی بانوان گرانمایه، بی حرمتی و جنایتی که در دوران رژیم گذشته کمتر دیده می شد. چند نمونه زیر گویای این واقعیت تلخ است:
الف- تجاوز گروهی به زنان و گاه منجر به قتل زنان در استان های اصفهان ( تجاوز ۱۴ مرد به ۱۰ زن به صورت گروهی در یکی از باغ های خمینی شهر اصفهان).
ب- تجاوز ۴ مرد به پزشک روستا و تجاوز منجر به قتل دختری توسط دو مرد در استان گلستان.
پ- تجاوز گروهی به زنی در اراضی اطراف روستای قوژد از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشمر. ؛ دادستان شهرستان کاشمر حتی پس از رسانه ای شدن این خبر ،پاسخ دقیقی برای عدم پی گیری نداد.
ت- تجاوز به ترانه موسوی به وسیله حسین طائب و گروه او، و تجاوز گروهی به عاطفه سهاله پیش از اعدام در زندان.
ج- اعدام ۱۰ زن بهایی در زندان عادل آباد شیراز، که بی تردید با تجاوز و هتک حرمت آنان همراه بوده است.
چ- کشتن محمد و عبدالله فتحی در اصفهان به اتهام دروغین قاچاق و کشتن اکبر محمدی که آنهم بی پاسخ ماند و خانواده هردو در آمریکا و اروپا جایگزین شده دست از تلاش خود علیه جنایت رژیم برداشتند.
ح- تجاوز در زندان و کشتن زهرا کاظمی که زیاد با اعتراض مردم روبرو نشد و دولت کانادا نیز اقدام چشمگیری در دنباله گرفتن قتل این گزارشگر انجام نداد.
خ- رانه موسوی، سهراب اعرابی، حسین اختر زند، و محسن روح الامینی.
د- کشتن بسیاری از سیاستمداران و ادیبان ایران در خارج کشور مانند دکتر بختیار، و فریدون فرخ زاد.
لیست تنها ۴۶ نفر از قربانیان بیشمار بندرعباس به دست ما رسیده که در این جا تنها به نگارش ده نفر آنان می پردازیم:
۱-محمد زحمت پیشه ۱۸ ساله دانش آموز
۲- مهدی ایزد شناس ۱۶ ساله دانش آموز
۳- کامیار اسماعیل زاده ۱۸ ساله دانش آموز
۴- کریم عبدالله پور کارگر ماهر اداره بندر و کشتیرانی
۵- مهشید معتمد کیوان، خانه دار (مهشید چند ماه پس از به دنیاآوردن نوزاد خود تیرباران شد)
۶- محمد چشم براه، کارگر اداره بنادر و کشتیرانی
۷- محمد سرفراز، درجه دار نیروی دریایی، دارای همسر و دو فرزند
۸- علیرضا قاسمیان، دانش آموز ۱۷ ساله
۹- محمد عظیمی ۱۸ ساله، دانش آموز
۱۰- حمید معتقدی ۱۸ ساله دانش آموز
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
۴۶- یدالله سالاری
گفتگویی در صدای آمریکا در مورد جنایت های بیشمار مصطفی پور محمدی از کشتار در زندان بندرعباس، و کشتار پنجهزار جوان در زندان ها در سال ۶۷.
تجاوز در زندان ها
کتایون آذرِی و مارینا نمت از جمله افرادی هستند که با رسانهها مصاحبه کرده و میگویند که مورد تجاوز قرار گرفتهاند: آذر آل کنعان یکی از فعالان کرد، در یک مصاحبه ویدیویی گفته که در اوایل سال ۱۳۶۱ به همراه کودک یکساله خود دستگیر شده، در حضور دخترش به شدت شکنجه شده و یکبار نیز در زندانی در کردستان توسط بازجویش به او تجاوز جنسی شدهاست.
کتایون آذرِی میگوید که در سن ۱۷ سالگی در یکی از زندانهای جمهوری اسلامی توسط بازجوی خود که شخصی به نام حاج آقا صفایی بوده به طرز بسیار خشنی مورد تجاوز قرار گرفتهاست.
واکنش تجاوزهای رژیم در کشورهای دیگر
در همه این قتل و جنایت ها، ما ملت ایران از خود اعتراض و حرکتی نشان ندادیم. در نتیجه رژیم در کمال آرامش در باغ و گلستان ایران به گل چینی پرداخت، زبده و بهترین افراد روشنفکر و میهن دوست را مانند علف هرزه از گلستان ایران جدا کرده و به زیر خاک و یا سطل خاکروبه فرو نشاندند.
پاره ای از اعتراض مردم
اعتراض مردم آنهم در سطح جهانی می تواند چهره پلید رژیم را نشان داده و از اعدامهای بیشتر جلوگیری کند. برای نمونه:
۱- کشتن نداآقا سلطان
این قتل به دستور مستقیم مجتبی خامنه ای فرزند جلاد انجام گرفت. گرچه این قتل با عکس العمل سیاستمداران جهان روبرو شد ولی، مجتبی خامنه ای، قاتل اصلی، همچنان آزاد و در قدرت است.
;-شکنجه و کشتن ستار بهشتی
این قتل نیز در خاموشی صورت گرفت ولی به کمک مادر و خواهر شجاع و بیباک او، این مسأله جهانی شد و رژیم اسلامی زیر فشار سازمان های بین المللی قرار گرفته که قاتل او را شناسایی کنند. از آنجا که کشتن این افراد به دستور شخص خامنه ای انجام می شود، رژیم ناچار است بیگناهی را دستگیر و به عنوان قاتل ستار اعدام کند. کاری که در گذشته بارها انجام شده. در حقیقت در چنین موارد رژیم جنایتی انجام می دهد که فردی روشنفکر و انتقادگر را نابود کند، و جنایت دیگری انجام می دهد که با اعدام فرد دیگری سرپوش روی قضیه بگذارد.
۴- آزادی سربازان ایران
۵ سرباز بیگناه و در حقیقت اسیر و مجری دستور آخوند در بلوچستان و مرز ایران مأموریت داشتند. گروه جیشالعدل که با رژیم اسلامی در جنگ و ستیزه است، این سربازها را دستگیر، و با همکاری نکردن رژیم ایران در آزاد کردن زندانیان بلوچ، تصمیم به قتل آنان گرفتند. در حقیقت عمل جیشالعدل حمله دزد به کاهدان است. زیرا جیش العمل که گویا حافظ منافع بلوچ های ایران است، باید بارژیم مبارزه کند. استاندار و قاضی شرع و دیگر افرادی که همه مزدوران رژیم و شیعه دشمن برادران بلوچ ما هستند، از پای درآورند و تیرشان را به سوی رژیم پرتاب کند.
نکته پایانی:
ما قتل جمشید دانایی فر را گناه جیش العمل نمی دانیم. بلکه همانطور که همکار گرانمایه ما آقای سیروس پارسا در مقاله پیشین خود نوشته است، قتل جمشید دانایی فر و بسیاری دیگر در مرز بلوچستان، پیامد ظلم و ستمی است که رژیم ضد بشری اسلامی ایران علیه بلوچ های ایرانی و میهن دوست انجام داده اند. در حقیقت قاتل اصلی جمشید دانایی فر خامنه ای جلاد است ونه فرد دیگری.
سر و صدای مردم ایران در درون و برون کشور و انعکاس آن در سطح جهانی، رژیم را به وحشت انداخت و این مأموریت انسانی و صددرصد ایرانی را به مولوی عبدالحمید پیشوای وارسته و رشید بلوچ سپرد. وگرنه، مزدوران ایرانی حاکم در بلوچستان چون استاندار، فرماندار، مقامات کشوری و لشکری، بیشتر از چاپلوسان و کاسه لیسان خامنه ای جنایتکارند.