رژیم های وطن پرست
رژیمهایی که مصالح مملکت را دنبال می کنند، وطن پرستند. خواه آنان دیکتاتور، و یا آزادیخواه باشند. در گذشته شاهان زیادی در کشورمان داشته ایم که گرچه مردمی نبوده و روش دیکتاتوری در برخورد به هرموضوع داشتند، ولی همواره پایبند مصالح مملکت بودند. در ایران، شاه عباس بزرگ، نادرشاه افشار، و رضا شاه را می توان در این گروه گنجاند. حتی صدام هم که دیکتاتوری بی رحم و بی گذشت بود، هرگز از منافع و پیشرفت عراق غافل نماند. البته رژیم نازی آلمان، نه تنها دیکتاتور، بلکه یک رژیم فاشیست غیر انسانی، و با وابستگی های مذهبی نیز همراه بود. بنابراین، نمی توان آن را رژیمی کاملن میهن دوست نامید.

رژیم ایران رژیم صلح و آشتی نیست. این رژیم، رژیم شرارت، دربند گیری، شکنجه و اعدام است. شرارت برگرفته از اسلام صحرای عربستان. بنابراین، هرگونه گفتگوی صلح و آشتی با این رژیم کاری بیهوده و دور از خرد است. تا این رژیم در تنگنا قرار نگیرد تسلیم نمی شود.
در کشورهای آزاد جهان، که مردمی بودن در درجه نخست اهمیت است و رژیم چنین کشورها خود را نماینده و مستخدم مردم می دانند. چنانچه در این کشورها یکی از وزیران و یا نمایندگان در کار خود اشتباه کند و یا کوتاهی ورزد، خود را مسئول و پاسخ گو دانسته، و بدون آن که از جایی و از کسی دستوری بگیرد، به طور خود خواسته از کار به کنار می رود و از ملت پوزش می خواهد. بنابراین، در چنین کشورهایی، میهن پرستی و مردم داری هردو درکنار هم و بایکدیگر رعایت می شود.
رژیم های ضد ملی و ضد مردمی

در این نقشه بخش های گوناگونی از ایران که در زمان فتحعلیشاه باوسوسه و کمک روسیه از کشورمان جداشده اند.
رژیم های مذهبی، رژیم های نظامی، و رژیم های کمونیستی که دارای خط و مشی جداگانه و برای هدف خاصی هستند، مصالحی سوای خواسته مردم و دور از منافع کشور دنبال می کنند بنابر این، ضدمردم و ضد مملکت به شمار می روند. در این کشورها، کمتر پیشرفت و آبادانی دیده می شود، و مردم هیچگاه روی خوش و آزادی را نخواهند دید. نمونه های زنده آن، رژیم دیکتاتور نظامی پینوشه در شیلی، مائوتسه تونگ در چین، رژیم ایران و عربستان. اگر در عربستان کمی پیشرفت و آبادانی دیده می شود، به دلیل ثروت بادآوره نفت و فوران میلیون ها دلار پول دیگر از خردباختگان سفر حج می باشد.
رژیم ضد بشری اسلامی
رژیم اسلامی ایران را باید یک رژیم ضد انسانی، ضد ایرانی، و ضد مردمی نام برد. آسیب و صدمه ای که این رژیم بی فرهنگ و بیابانی بر پیکر کشور وارد ساخته و سیلی که به گوش هر فرد ایرانی زده، در تاریخ جنایات بشر کمتر دیده شده و بی سابقه است. بی تردید نام این رژیم در تاریخ جهانی به عنوان زشت ترین و منحوس ترین رژیم ها و به مراتب بدتر از هیتلر، قوم وحشی هیاطله، راسپوتین، و افراد یا رژیم های جنایتکار دیگر نوشته شده، وبه ثبت خواهد رسید.

بی تردید پوتین و خامنه ای دوجنایتکاری اند که هردو به غارتگری کشور خودشان می پردازند. با این تفاوت که پوتین هم از مردم روسیه و هم از رژیم پوشالی و نوکر صفت ایران باج می گیرد.
دشمنی با غرب و مزدوری روسیه
خامنه ای جنایتکار، با وقاحت و بیشرمی همیشگی، دشمن اصلی مردم ایران را آمریکا می داند، در حالی که خود و همه رژیم آدمخوارش، دایه مهربانتر از مادر شده، نوکری و مزدوری روسیه را از دو دهه پیش تاکنون، پذیرفته و مملکت را به پای آن کشور سلطه گر فدا کرده اند. چند نمونه ازخیانت های بیشماراین آخوند بی فرهنگ و فداکردن ایران در پای روسیه، از این گونه است:
۱- بخشیدن دریای خزر-
این آخوند مانند فتحعلیشاه خرافاتی و آخوندهای مزدور و خیانت پیشه آن دوران چون حاج ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سید نصرالله استرآبادی، حاج سید محمد تقی برغانی، سید عزیزالله طالشی، تاکنون نه تنها حدود ۴۰٪ از حقوق ما در دریای خزر، بلکه حق کشتیرانی، و سهم منابع نفت ما را به روسیه استثمارگر واگذار کرده است.
۲- ساختن بمب اتمی-
خامنه ای، تاکنون گویا ۱۷۰ میلیارد دلار پول مملکت را برای خودکامگی و آرزوهای احمقانه دسترسی به بمب اتمی، به روسیه داده، و یا به خواسته آن کشور به حمایت بشار اسد پرداخته است، مانند اجداد خیانت کار خود با زدن چوب حراج به سرمایه های ملی، مملکت را به ورشکستگی کشانده است.
۳- پشتیبانی بشار اسد-
بنا به خواسته و دستور روسیه، تاکنون بخش بزرگی از درآمدهای سرشار نفت رابه ساخت وپرداخت نظامی بشار اسد پرداخته که درنتیجه تاکنون نزدیک به دویست هزار نفر مردم بیگناه سوریه از کودک، زن، و مرد از پای در آورده، و چند میلیون آز آنان آواره بیابان ها، و یا کشورهای دیگر شده اند.

یکی دیگر از کشتارهای بمب شیمیایی بشار اسد- خامنه ای. کشتاری که پس از گذشت بشار اسد از دهها خط قرمز فرضی اوباما صورت گرفته است. حال باید دید با عبور از خط قرمزهای دیگر، چه جنایات تازه ای در سوریه انجام می گیرد!.اصولا دولت ها و حاکمین با هدف ایجاد امنیت و رفاه برای مردمشان، تشکیل می شوند. حال اگر هر حکومت و دولتی بخواهد برای تنها حفظ خود، مردمش را از بین ببرد، قاعدتا هیچگونه مشروعیتی نخواهد داشت. این حقیقت روشنی است که بایستی به قوانین جهانی حقوق بشر در سازمان ملل اضافه شود.
در مورد حکومت دیکتاتوری سوریه که از ژانویه ۲۰۱۱ اقدام به قتل عام مردم و حتی کودکان کرده است، منصفانه تر خواهد بود که بگوییم؛ از همان ابتدا از خط قرمز گذشته است.
۴- مبارزه با آمریکا
رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه در راستای منافع چین و روسیه، به ستیزه گری با غرب، دشنام دادن، و هرگونه توطئه علیه آنان،در خاورمیانه و یا هرکجای جهان پرداخته و در این راه از هیچ تبلیغ، کارهای تروریستی، و بذل و بخشش از بیت المال کوتاهی نکرده است.
روسیه، دشمن همیشگی ایران
بیگمان در دوسده گذشته روسیه بزرگترین دشمن ایران و ایرانی بوده و سایه ننگین آن تاریخ کشورمان را به سیاهی کشانده است. روسیه از چند سده پیش به مرزها و شهرهای ایران چشم طمع دوخته و در هربزنگاه در گوشه ای و کناری از ایران نیرو پیاده کرده است. چند نمونه آن از اینگونه است:
۱- جنگهای ده ساله با ایران
روسیه طمعکار از موقعیت لرزان و حکومت خرافاتی فتحعلیشاه سوء استفاده کرد و طی دو قرارداد ترکمانچای و گلستان بیش از ۳۰٪ از بخش زرخیز کشورمان را از ما جدانمود.
۲- جدا کردن آذربایجان
یکی از راههای نفوذ و دخالت روسیه، همکاری و حمایت از حزب کمونیست ایران بود. سید جعفر پیشه وری به خواسته روسیه از سال ۱۳۲۱ خورشیدی به تدریج به جدا سازی آذربایجان و گیلان از ایران پرداخت. در این دوران، سپاه روسیه منطقه شمال حتی تا ناحیه قزوین را به اشغال خود در آورده بود. دولت ایران که توانایی مقابله و ستیز با روسیه را نداشت از دولت آمریکا کمک خواست. در سال ۱۳۲۴ خورشیدی هاری ترومن رئیس جمهور آمریکا با اولتیماتوم دادن به روسیه شوروی، آن دولت را ناچار کرد که نیروهای خود را از ایران بیرون کشد. زمانی که خبر حمایت و پشتیبانی آمریکا از ایران شنیده شد، مردم آذربایجان به خیابان ها ریختند و تفاله های حزب کمونیست دست نشانده شوروی را از ایران تار و مار ساختند.
۳- همکاری روسیه در کودتای ۲۸ مرداد
حزب توده از دست پروردگان شوروی رل بزرگی در ایران ستیزی و فرو پاشی کشور داشت. مخالفت های این حزب ضد ایرانی با مصدق و به وحشت انداختن شاه در روی به کار آمدن حزب توده موجب همکاری شاه، انگلیس و آمریکا در کودتای ایران برانداز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نمود. کودتای ضد ایرانی ۲۸ مرداد به طور ناخواسته شاه را به دیکتاتوری کشاند و از مردم دور ساخت و زمینه را برای انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ آماده کرد.

کودتای ۲۸ مرداد هنگامی سر گرفت که حزب توده به دستور اربابان خود مشکلاتی در راه دکتر مصدق به وجود آورد که موجب نگرانی شاه و دولت های غرب شد. تا آنجا که با همکاری انگلیس، آمریکا، اشرف و غلامرضا پهلوی و با سمپاشی های حزب توده، کودتای ایران برانداز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را به وجود آوردند.
۴- انقلاب ۱۳۵۷
گرچه انقلاب سال ۵۷ از سوی مردم کوچه و خیابان و در مخالفت با دیکتاتوری شاه آغاز شد ولیکن همکاری حزب توده و کمونیست های دیگر، آخوند را به میدان آورد و با همکاری خیانت کارانی چون بنی صدر یک بچه آخوند و یزدی و قطب زاده پرورش یافتگان گروههای اسلامی، کشور را به آخوند پاچه ورمالیده ضد مردمی بنام خمینی واگذار نمودند. ایجاد گروههای اختناق، شکنجه و تجاوز در زندان، و اعدام مخالفین سیاسی و سازمان امنیت خمینی و دهها گروه ویرانگر دیگر از دستاورد حزب توده و همکاری با روسیه به شمار می آید.
گذری کوتاه بر آنچه گذشت:
خامنه ای، آخوند فرومایه و بی فرهنگ، بدون آن که کمترین منافع و مصالح ملت و کشور ایران را در نظر بگیرد از دو دهه پیش تا کنون نوکری و مزدوری روسیه دشمن همیشگی سرزمینمان را پذیرفته و در راه امیال و خواسته های چین و روسیه، هردم دولتهای غرب به ویژه آمریکا را به باد ناسزا می گیرد و هرکجا بتواند با کارهای تروریستی آنان را از پای در می آورد و یا منافعشان را به خطر می اندازد.
دشمنی آمریکا با ایران-
گرچه آمریکا با تحریک های حزب توده پرورش یافته شوروی و با همکاری انگلیس و شاه کودتای ایران برانداز ۲۸ مرداد را به وجود آورد، ولیکن در دوران خاتمی رسماً از دولت ایران پوزش خواست و آماده همه گونه همکاری سازنده با ایران شد.
دولت آمریکا در گذشته به ویتنام و شیلی نیز حملات نظامی نمود که در سال های بعد به جبران اشتباهات خود پرداخت و هم اکنون این کشورها بزرگترین بهره را از دوستی و همکاری با آمریکا می برند.

گروهی از خردباختگان و وطن فروشان که به خواست رژیم اسلامی روسیه پناه همه ساله جلو سفارت آمریکا گرد هم آمده و به آمریکا که کمترین دشمنی با مردم و کشور ما ندارد به دشنام دادن و ناسزاگویی می پردازند.
دشمنی همیشگی روسیه با ایران-
و اما، دشمنی روسیه شوروی باایران از چند سده پیش تا کنون در همه زمینه ها انجام گرفته که از جمله می توان جداکردن بخش بزرگی از خاکمان در دوران حکومت پوشالی فتحعلیشاه قاجار، همکاری با پیشه وری و جداکردن آذربایجان و گیلان در سال های ۱۳۲۱- ۱۳۲۴ خورشیدی، پرورش حزب توده، کار شکنی در کار مصدق و به وحشت انداختن دولت های غربی و شاه از روی کار آمدن کمونیست ها در ایران و در نتیجه برنامه ریزی برای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و روی کار آوردن خمینی و دار و دسته او بر سرنوشت ایران در سال ۱۳۵۷، همکاری با رژیم اسلامی در همه زمینه ها درسرکوبی مخالفین، اعدام ها، برگزاری سازمان های جاسوسی و مانند آن را نام برد.

این آخوندهای زوار در رفته پفتالو و از عزرائیل فرار کرده بر سرنوشت ما و شما سوارند و حمکرانی می کنند. بالاتر از همه آن که این آخوندها با توصیه های حزب توده خود و مملکت را به دامن روسیه اشغالگر انداخته و ما سرنوشتی بهتر از دوران فتحعلیشاه نخواهیم داشت. گویا لیاقت ما ایرانیان همین است.
جداکردن نزدیک به ۴۰٪ از مرزهای آبی دریای مازندران، در دست گرفتن دریانوردی، ماهیگیری، و استخراج منابر عظیم نفتی و دهها خیانت دیگر نتیجه نوکری و مزدوری رژیم خامنه ای و همکاری با شوروی است. برباد دادن بیت المال و خزانه مردمی برای خودکامگی آخوند در ساخت بمب اتمی که کاری است ضد ملی و ضد منافع مردم این کشور، غارتگری دیگرروسیه از کشورمان و نوکری و مزدوری آخوند است. همچنین، بنا به خواسته روسیه و برای مقابله و رویارویی این کشور استثمارگر با غرب، رژیم اسلامی سرمایه عظیم حاصل از فروش نفت را در راه بقای بشار اسد جنایتکار به باد داده که پیامد آن کشتار نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر مردم بیگناه، و دربدری و بیخانمانی بیش از ۵ میلیون از مردم آن کشور شده است.

اینها شماری از جنایت کاران خاورمیانه هستند که عمومن زیر پرچم سرخ روسیه انجام وظیفه می کنند و باید به همت مردمان محروم کشورشان دستگیر و در دادگاههای مردمی محاکمه شوند.
پیام آخر-
اینجاست که باید برخامنه ای آخوند ضد ایرانی فریاد برآورد و گفت: ” منافع ملت ایران در داشتن روابط سالم سیاسی و اقتصادی با غرب است و نه روسیه غارتگر ضد ایرانی. پس بهتر است شما خود را به کنار بکشید و در کار مملکت دخالت نکنید زیرا زیان آورترین فرد ایران شمایید”.