پیش گفتار
سرپوش گذاشتن بر روی حقیقت های جامعه، مبارزه و سرکوبی استادان و سرپرستان اندیشمند و توانای دانشگاهها، و به کار گرفتن تنی چند از استاد نماهای مزدور بی سواد و بی فرهنگ، برنامه سه دهه گذشته رژیم ولایت فقیه بوده که همچنان ادامه دارد.
در روزهای نخستین اشغال میهنمان به دست یک مشت آخوند بی وطن و آخوند نماهای چاپلوس و کیسه دوز، دانشگاههای کشور که در دوران رژیم گذشته به خوبی و با کیفیت بالا برنامه ساز آموزش نسلی فرهیخته و خردمند بود، به یک باره مرکز تاخت و تاز و جولان افرادی بی فرهنگ و خردباخته ای مانند عبدالکریم حاج لباف (سروش) قرار گرفت و در اندک زمانی استادان گرانمایه و میهن دوست از کار برکنار، خاکستر نشین، و یا به گوشه و کناری رانده شدند.
این ویدیو گزارشی است از یورش مزدوران خامنه ای در طویله ولایتی به دکتر رضا فرجی دانا وزیر مردمی علوم که نخواست مانند آنان نوکر ولی فقیه بماند و هر دزدی و غارتگری می بیند تحمل کرده خم به ابرو نیاورد. درود بر این انسان راستین ایرانی باد.
دانشگاه نماهای کنونی
با تصفیه استادان باسواد و میهن دوست، و گماردن افرادی چاپلوس و بی سواد به جای آنان، روز به روز از اهمیت و کیفیت دانشگاههای کشور کاسته شد و ارزش و معیار آنان فروکش نمود. برپا کردن دانشگاههای آبکی بدون کمترین امکانات مانند استاد، محیط سالم آموزش، آزمایشگاهها و وسائل پژوهشی، گزینش دانشجو با توصیه و سفارش آخوند، تا آن جا پیش رفتیم که امروزه بیشتر دانشگاهها از نظر کیفیت به سطح دبیرستان های معمولی نمی رسد.
دانشگاه نماهای کنونی سوای آموزش و پژوهش درست و با استاندارد جهانی، سه هدف را دنبال می کند:
۱- مرکز پول سازی و تجارت آخوند
هزار هزار دانشگاه نماهای آبکی و بی محتوا در هر بخش و کوره ده ایران، بیشتر برای سرکیسه کردن مردم و منبع بزرگ درآمد و دکان نانوایی است برای رژیم. رژیم با این روش خانواده ها را در منجلاب مادی و اقتصادی فرو برده، آنان را از هرگونه اندیشیدن و تلاش سیاسی باز می دارد و خواه و ناخواه به آخوند، نذر و نیاز و امام زاده وابسته می سازد.
۲- کنترل و تولید افراد وابسته و مزدوران وابسته به رژیم و سرپوش گذاشتن روی هر نوع فعالیت های آکادمی و سیاسی دانشجویان.
۳- مدرک سازی و مدرک گرایی
امروزه هربچه آخوند و طلبه ای که به اندازه ۶ کلاس ابتدایی سواد ندارد دارای یک یاچند مدرک تقلبی و بدون پشتوانه لیسانس، فوق لیسانس، و دکترا می باشد. این دیو صفتان تنها به دانشگاههای درون کشور قناعت نکرده بلکه پا را فراتر نهادند و با دادن رشوه های بیکران، مدارک ساختگی و تقلبی از دانشگاههای بیرون کشور نیز دست و پا کردند. مدرک ساختگی و بی محتوای تحقیقات اسلامی حسن روحانی آنهم از دانشگاه اسکاتلند یکی از این نمونه هاست.
وزارت علوم در خدمت آخوند
وزارت علوم کشورمان نیز دستخوش سیاست های مزورانه و حیله گری آخوند شده و تنها در راه هدف های آنان گام بر می دارد. وزیران علوم بیشتر و تا کنون مانند کامران دانشجو از وابستگان و مزدوران فاسد رژیم بوده اند که منویات و خواسته های آنان را پیاده کرده اند. کار این وزارتخانه نخست در تأیید و ارزیابی مدارک قلابی و بی ارزش رژیم و همراهان آنان، و سپس در دادن بورس و سهمیه های تحصیلی بدانان در درون و بیرون کشور بوده است.
استیضاح دکتر رضا فرجی دانا
در این سه دهه تسلط و دست اندازی آخوند بر وزارت علوم و دانشگاههای کشور برای نخستین بار با فردی خود ساخته و بدون هر واستگی بنام دکتر رضا فرجی دانا به عنوان وزیر علوم برخورد می کنیم که در نهایت بی باکی و شجاعت در برابر رژیم جهنمی ولایت فقیه ایستاده کلاهبرداری و کجروی آنان را بر ملا ساخت.
فرجی دانا سه کار اساسی و میهنی را دنبال کرد که مورد غضب و کینه توزی مزدوران رژیم قرار گرفت:
۱- فاش ساختن و پخش لیست رشوه گیری دزدان رژیم در وزارت علوم از افراد شاغل در دولت گرفته تا وکیلان مزدور و خیانت پیشه مجلس آخوندی که برای خود، فرزندان، و وابستگان خود بورس های تحصیلی درون و بیرون کشور به تصویب رسانده اند. در باره این رشوه گیری ها همکار اندیشمند ما باران بهاری مقاله مستندی نوشته که توجه شما گرامیان را بدان جلب می نماید.
۲- بازگرداندن استادان با سواد و مردمی که به دلیل نرفتن زیر بار امیال شیطانی رژیم و یا داشتن خط سیاسی مخالف رژیم از کار بر کنار شده بودند.
۳- بازگرداندن دانشجویان ستاره دار یعنی دانشجویانی که مانند شماری از استادان خود زیر بار خواسته های پلید رژیم نرفته بودند و بسیاری از آنان به وسیله وزیران علوم مزدور و وابسته به رژیم مانند کامران دانشجو از ادامه تحصیل برای یک یا ثند دوره و یا همیشه محروم کرده بودند.
این ویدیو گزارشی است از مزدوران رژیم در مجلس آخوندی که با کینه توزی و نفرت به دلیل از دست دادن منافع خود به دکتر رضا فرجی دانا وزیر مردمی و اندیشمند علوم رأی عدم اعتماد می دهند و او را بر کنار می سازند.
نامه محمد نوری زاد
محمد نوری زاد فرد بیباک میهنی که شجاعانه در برابر رژیم پرخاشگر و ضد مردمی ایستاده و همواره به افشاگری رفتارهای ضد مردمی آنان می پردازد در باره رفتار ناهنجار مزدوران رژیم در مجلس، در تاریخ بیست و پنجم امرداد نود و سه نامه زیر راخطاب به دکتر رضا فرجی دانا نوشته که در خور نگرش و ستایش است:
“این روزها جماعتی از اهالی اصطبلِ بهارستان که هشت سال تمام از غلیظ ترین حماقت های جاریِ احمدی نژاد حمایت کردند و اساساً به گمان من لکه ی ننگی هستند بر قاموس بشریت، به پر و پای شما پیچیده اند و بنا بر حذف شما دارند. می گویم: سرتان را بالا بگیرید و با آنان حجت تمام کنید و عزت خود را در میان مردمان بجویید. مباد این چاکرانِ بی چون و چرای درگاه رهبری، و بورسیه خواران و ذلیلانِ خرگاهِ بی خردی، بر اراده و شرفِ انسانیِ شما سنگ زنند و بر شیشه ی زلال پایداریِ شما ترک اندازند. این جماعت، عجبا که در بدو ورود به مکانی که باید مجلس شورا می بوده، سوگندِ صیانت از حقوق مردم خورده اند و بنا بوده بر آستانه ی ستمگریِ کسی و کسانی چاکری نکنند و از هیچ دم و دستگاهی مهراسند و مستقل باشند. من در این عکس، پس و پشتِ نگرانیِ شما را و قهقه ی پشت سری های شما را می فهمم. آنان، هستند تا منویاتِ بالاتری ها را اجابت کنند، و شما هستید تا مختصری درهای بسته را به روی مردم وا کنید.”
از آنچه گذشت:
از سه دهه پیش تا کنون دانشگاهها و وزارت علوم بازیچه هوس رانی و امیال ضد انسانی رژیم اند آنها نه تنها نان دانی برای کسب درآمد و سرکیسه کردن مردم گردیده، بلکه جایگاهی است برای مدرک سازی، دادن بورس های نادرست به وابستگان رژیم، و سرپوش گذاشتن بر فعالیت های سیاسی جوانان، بیرون کردن استادان باسواد و مردمی و ستاره دار کردن دانشجویان مخالف رژیم.
به دنبال افشاگری دکتر رضا فرجی دانا از سوء استفاده وابستگان رژیم و نمایندگان مجلس آخوندی در تهیه بورس های تحصیلی درون و بیرون کشور، نمایندگان فرومایه و مزدور در مجلس آخوندی بر آشفته و با برپایی یک جلسه ساختگی و خیمه شب بازی همیشگی این مرد خردمند را از فعالیت های میهنی خود باز داشتند.
آنچه بدیهی است و همگان بر آن باورند استیضاح نمایندگان فاسد مجلس و مزدوران خامنه ای از این فرد فرهیخته میهنی نه تنها چیزی را از او کم نکرده، بلکه بر عزت و احترام وی نزد ایرانیان خردمند بدون هر وابستگی به مراتب می افزاید.
چنانکه می بینیم بسیاری از تحصیل کرده ها، صاحبان حرفه و فن، بازرگانان، استادان واقعی و دانشجویان با هوشی سرشار و استثنایی، و مانند آنان خواسته و یا ناخواسته با میهن و مردم کشور خود وداع گفته و در کشورهای گوناگون جهان جایگزین شده اند و کشورما بزرگترین موج مهاجرت را از جور و ستم آخوند در این سه دهه داشته است.