روزگار ما چگونه روزگاری است؟
ایرانیان همواره در شناسایی قهرمانان خود در اشتباه بوده اند. روزگاری بابک خرمدین را خائن خواندند و روزگاری امثال کوچک جنگلی را قهرمان ملی خواندند! کسروی را خائن دانستند و در برابر قصابی شدنش سکوت کردند و امثال شریعتی را قهرمان ملی و فرهنگی دانستند! اینست روزگار ما! روزگار مردمان خواب و نان به نرخ روز خور!
چه چیزی برای قهرمان شدن می تواند ملاک باشد؟. شایستگی قهرمانی از آن چه کسی است؟. منافع بلند مدت ایران در حفظ مرزها و جان و مال مردمان آن است؛در حفظ فرهنگ و دارایی فرهنگی ایران و ایرانی است. اینگونه است که کسی همچون فردوسی قهرمان ملی ماست؛ کسی مانند نادرشاه افشار قهرمان ملی ماست؛ این افراد کسانی هستند که از ایران و فرهنگ ایران پاسداری کرده اند.
مردم ما قهرمانان خود را نمی شناسند
اگر بگوییم مردم ایران از هوش پایینی در شناسایی قهرمانان خود برخوردارند، بیراه نگفتیم. به آمار بهره هوشی کشورهای جهان که مراجعه کنید، حق هم دارند که در انتخابهایشان دچار اشتباه شوند! آری ایران پایینتر از بیشتر کشورهای جهان و پایینتر از عراق و تاجیکستان قرار دارد!.
پس دو انجام را می توان برای مردم ایران دید، یکی اینکه مردم ایران براحتی فریب ریاکاران و پوپولیستها را می خورند و یکی دیگر اینکه مردم ایران در شناسایی منافع ملّی خود دچار اشتباه می شوند. اشتباهات استراتژیک مردم ایران درباره منافع ملی شان از حوصله این مقاله خارج است ولی می توان به جنگ ۸ ساله ایران و عراق، بحران گروگانگیری و اشغال سفارت امریکا و به دنبال آن تحریمهای علیه ایران، نوکری روسیه و از دست دادن ۳۹٪ حقوق مرز آبی دریای کاسپین (خزر) ، از دست دادن منابع سرشار گازی مشترک با قطر نام برد.
اینها همگی نمونه هایی از بباد رفتن منافع ملی ایران است که مردم ایران با سکوت و یا تایید خود در ژمان وقوع ، کم هوشی و نان به نرخ روز خوری خود را به جهان نشان دادند.
مردمی که منافع ملی شان را نشناسند، البته که قهرمان خود نیز نخواهند شناخت. ژمانی که کسروی را در دادگستری تهران حین انجام وظیفه مصله کردند، گروه زیادی از مردم ایران از این جنایت حمایت کردند. گروه بزرگی از مردم ایران به شادی پرداختند و ترور وحشیانه کسروی را تایید کردند.
مردمی که منافع ملی خود را نشناسند میرزا کوچک خان جنگلی که در گیلان دولت مستقل تشکیل داد و دست دوستی به روسیه دراز کرد و گیلان را در اختیار ارتش روسیه قرار داد ، قهرمان ملی می کنند!
رژیم فعلی چه وزیران مردی داشته و دارد!
علی محمد بشارتی را می شناسید؟. او اولین بازجوی بازداشتگاههای انقلاب است و از مؤسسین سپاه پاسداران انقلاب؛ پیشینه مذهبی دارد و پیش از انقلاب بخاطر فعالیت در گروهک خشن اسلامی دستگیر شد . این گروهک حتی پیش از انقلاب اقدام به بریدن سر یک زن تن فروش کرده بود و ساواک بدلیل عضویت بشارتی در این گروه وی را چند سال پیش از آن هم به زندان انداخته بود. بشارتی زیر نظر آیت اللهی ملّای بی وجدان جهرم فرماندهی این گروهک را که مردم عادی را ترور می کرد به عهده داشت. این تجربه تلخ در رهبری گروهک ترور باعث شد او را پس از انقلاب بعنوان اولین بازجو داشته باشیم.
پس از انقلاب، بشارتی به قدرت زیادی رسید و از این قدرت به همراه ملا آیت اللهی امام جمعه جهرم ،در تسویه حساب با دگر اندیشان شهر خود شرکت کرد. چند خانواده بهایی را به قتل رساندند، چند جوان توده ای را کشتند و همه ی این قتلها را بدون محاکمه انجام می دادند. منطقه جهرم دارای باغهای نخل بسیار وسیع است و امکان شکنجه کردن این افراد در حوالی باغها بسیار محتمل است.در نهایت هم با تفنگ نظامی سپاه پاسداران آنها را می کشتند و به قنات متروکه ای می انداختند! به همین دلیل این گروه جنایتکار به گروه قنات مشهور شده است.به شهادت موسوی اردبیلی رئیس قوه قضائیه آن دوره ۶۰ جسد در این قنات متروکه یافت شده است که نشان از یک جنایت غیر انسانی بزرگ است.آنها حتی مسلح به بیمارستان جهرم حمله کردند و سرم را از دست یک مصدوم عضو مجاهدین در آوردند و در چشمش فرو کردند!
اما یکی از افتخارات گروه قنات به رهبری علی محمد بشارتی اسید پاشی و کور کردن یک دختر تن فروش است. دختری بنام گلی که هنوز هم با چشمان کور در جهرم به گدایی مشغول است، وسیله این گروه جانی مورد اسید پاشی قرار گرفت.
این آقای بشارتی که اتهام حداقل ۶۰ قتل و چندین مورد خشن نظیر اسید پاشی در پرونده اش است هرگز پاسخگوی این جنایات نیست. در گوشه ای خاطراتش چنان نشان داده است که گروهکهای مجاهدین و جاسوسان روسیه قصد داشته اند ایران را از جهرم ( شهر کوچکی در جنوب شرق فارس) فتح کنند! توهم این مرد دیوانه هنوز هم ادامه دارد و خود را قهرمان ملی می داند. مایه خجالت برای همه ماست که نه تنها او را محاکمه نکرده اند بلکه دو دوره هم در دولت رفسنجانی بعنوان وزیر کشور رأی اعتماد گرفته است! این آقا امروز از افراد اعتدالی و نزدیک به رفسنجانی و روحانی است!
سخنی با حسن فریدون (روحانی)
پیشینه سیاه امنیتی شما خود برای یک محاکمه مفصل کافی است جناب حسن فریدون. شما از مجریان دستگاههای امنیت و بسیج در طول دوران سیاه خمینی بوده اید. شاید هرگز نتوان امثال شما و بشارتی را محاکمه کرد ، چون در قدرت هستید و دستگاه تبلیغاتی شما هم ۳۶ سال است دگر اندیشان را تروریست و جانی و یا جاسوس معرفی کرده است.
آقای رئیس جمهور منتخب شورای نگهبان ؛ دلخوش نباشید که بازگرداندن گوشه ای از حقوق بباد داده شده ملت ایران می تواند برای شما آبرویی بخرد! حقیقت است که ایران پیش از انقلاب دارای نیروگاه اتمی بود و شرکت زیمنس آلمان (بجای روسیه) درحال تکمیل مدرن ترین نیروگاه خود با ۲۴۰۰ مگاوات توان بود که امثال جنابعالی به قدرت رسیدید و افتخار می کنیم که پس از ۳۵ سال نیروگاه را روسیه با ۹۰۰ مگاوات راه انداخته است! آن هم با تلف کردن بیش از ۴۰ میلیارد دلار!
آقای حسن فریدون! شما و امثال ظریف همکار شما، ملت را به این دلخوش کرده اید که به امید بازگشت رفاه نسبی دوران خاتمی با رژیم اسلامی مخالفت نکنند. رأی مردم به شما رأی مردم به امریکا بود. مردم ایران از ۲۵ سال نوکری روسیه و از دست دادن منافع ملی خود بخاطر دشمنی با امریکا خسته شده اند. بر شما مشتبه نشود که کس و کسانی هستید!
شما نه خادمید و نه پیشینه ای پر افتخار دارید و بقول پرویز صیاد :« چگونه بدون تسلط نسبی بر زبان انگلیسی از گلاسکو دکترا گرفته اید؟ با مترجم؟. آنهم دکترای متون اسلامی از یک دانشگاه انگلیس!!!!. شما را مردم می شناسند! اگر انقلاب نشده بود امثال شما در کشورهای افریقایی درحال تبلیغ اسلام بودید و تکه نانی از سفارت برایتان می فرستادند! شماها بر جنایاتی مانند گروه قنات سرپوش گذاشته اید و این کارهای شما هرگز قابل پاک شدن از تاریخ مکتوب انقلاب نمی باشد! حتی اگر شما خود را قهرمان ملی جا بزنید!
یادی از قهرمانی واقعی که ملت ایران نباید فراموشش کنند
عباسعلی خلعتبری سیاستمدار و وزیر خارجه دوران هویدا کسی است که پس از انقلاب به جرم بستن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و بازپس گرفتن اروندرود از عراق محاکمه شد و در پایان هم اعدامش کردند. یکی دیگر از خدمات وی امضای قرارداد نیروگاه هسته ای بوشهر بود که با شرکت زیمنس آلمان امضا شد و آخرین نوع نیروگاه ابتکاری آلمان در ایران ساخته شد.(هرچند با هجوم مردم بوشهر و غارت آن پس از انقلاب چیزی بجز ساختمان بتونی اش باقی نماند!!) .خلخالی او را محکوم کرد که با امضای قرارداد هسته ای بیت المال را هدر داده است و ایران چه نیازی به نیروگاه هسته ای دارد؟ مردم ایران درآن ژمان از این اعدامها بسیار می دیدند و چه بسا از اعدام همدستان شاه اظهار شادی هم می کردند!
ما تاوان سکوت در برابر جنایت را می دهیم
آری! این است که ملت ایران باید تاوان پس بدهد؛ هراران پیر و جوان از بهترین و باهوشترین مردم به بهانه های واهی اعدام و زندان و تبعید شدند و گروه مذهبی مردم ایران شادی می کردند!
امروز اگرچه مردم به امید لقمه نان مفتی منتظر نتایج مثبت مذاکرات هسته ای تهران و غرب هستند ولی حقیقت گم شده و پنهان این مذاکرات فراموش شدن حق مردم ایران بعنوان شهروند است. از حقوق بشر در ایران همان بس که وزیری جانی و اسیدپاش چون بشارتی داشته است که امروز طرفدار اعتدال است و اصلاح طلبی چون آخوند غفاری دارد که تفنگ یوزی برایش اسباب بازی بود.