حاکمان بر ایران تازی نژاد و قاتلانی اند که باسرنوشت و تاریخ کشور جدال ودشمنی دارند ۵۶

سرآغاز:

ایران تنها کشوری در جهان است که مردم آن ناآگاهانه دشمنان به فرهنگ، تاریخ، و هستی خود را ستایش می کنند و در غم درگذشت آنان از سده ها پیش تاکنون همواره زانوی غم به بغل گرفته، در ماتم می نشینند و اشک می ریزند. در این رفتار و عملکرد بی خردانه با کمال بی توجهی همواره آب به آسیابان دشمن می ریزند و منافع ملی و مردمی خود را از دست داده، روز به روز و لحظه به لحظه از تاریخ و هم گامی با کشورهای دیگر جهان از پیشرفت به جای می میمانند.

اینگونه نا اندیشی و خرافه گرایی موجب گردیده که از ۱۴ سده پیش به جای ارج نهادن به قهرمانان واقعی و میهنی و دل بستن به حکومت های مردمی و دلسوز، کشور، در اختیار دشمنان و ستیزه جویان قرار گیرد. قهرمانان ملی و انسانی که جان خود را در راه ایران فداساختند فراموش شده به جای آنان گدایان عرب مانند حسن، حسین، علی و دیگر کسانی که موجب تجاوز، کشتار و غارتگری کشورمان بوده اند و با فرهنگ و تاریخ ما سر جنگ داشته اند مورد ستایش و احترام قرار گیرند.

ببینید ما چه ملت خردباخته و مسخ شده ای هستیم!. ما فردوسی بزرگ، خداوند ادب و فرهنگ پارسی، نجات دهنده زبان، فرهنگ، تاریخ و آیینمان را فراموش کرده ایم و به جای آن یک تازی جنایتکار، یک جلاد نامی با کشتار همه زندگی اش را مظهر راستی و درستی می دانیم و برایش جشن می گیریم. در فردای آزاد میهنمان از این دیوانگی و بی خردی ها دیده نخواهد شد. همانگونه که زبانمان را فردوسی از زبان الکن تازیان نجات داد، ما نیز وظیفه داریم فرهنگ و روزشمارمان را از لوث این بیگانگان پاک نگاه داریم.

ببینید ما چه ملت خردباخته و مسخ شده ای هستیم!. ما فردوسی بزرگ، خداوند ادب و فرهنگ پارسی، نجات دهنده زبان، فرهنگ، تاریخ و آیینمان را فراموش کرده ایم و به جای آن یک تازی جنایتکار، یک جلاد نامی که با کشتار همه زندگی اش را گذرانده، مظهر راستی و درستی می دانیم و برایش جشن می گیریم. بی تردید در فردای آزاد میهنمان از این دیوانگی و بی خردی ها دیده نخواهد شد. همانگونه که زبانمان را فردوسی از زبان الکن تازیان نجات داد، ما نیز وظیفه داریم فرهنگ و روزشمارمان را از لوث این بیگانگان پاک نگاه داریم.

دشمنان کشورمان را بهتر بشناسیم:

‎دورانی که ایران مرکز تاخت و تاز تازیان بود و آنان بر جان، مال، و ناموس مردم تسلط داشتند از سوی جنایتکاران عرب مانند عمر، علی، حسن و حسین مورد ظلم و ستم بیشمار قرار گرفتند و چه خون ها که به وسیله فرستادگان این داعش های عرب در ایران ریخته نشد‫.‬ در این جا به عنوان نمونه به یادآوری چند نمونه آن می پردازیم‫:‬

۱- روابط علی ابن ابیطالب با ایرانیان

علی ابن ابیطالب همان نقشی برای محمدابن عبدالله داشت که خلخالی برای خمینی داشت. هردو جلاد و کشتارگر به فرمان ولی خود بودند. از زمانی که عمر دستور حمله را به ایران داد، علی ابن ابیطالب که نقشی سازنده در دستگاه او داشت در فرستادن نیروهای سرکوب کننده و کشتارگر چه درزمان عمر و چه در دوران حکومت پنجساله خود نهایت تلاش و کوشش داشت که در این جا به نگارش چند مورد آن پرداخته می شود:

کوروش بزرگ، نخستین پیامبر صلح و آزادی و دموکراسی جهان، و محمد ابن عبدالله، زنباره ای که با یورش به قافله ها، و تصرف اراضی مردم، به غارت اموالشان می پرداخت، و زنانشان را به حرمسرای خود اضافه می کرد.

کوروش بزرگ، نخستین پیامبر صلح و آزادی و دموکراسی جهان، و محمد ابن عبدالله، زنباره ای که با یورش به قافله ها، و تصرف اراضی مردم، به غارت اموالشان می پرداخت، و زنانشان را به حرمسرای خود اضافه می کرد.

کشتار مردم فارس و کرمان

۱- در سال ۳۹ هجری مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر علی ابن ابیطالب را از شهر خود بیرون راندند. علی مجددا زیاد بن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. (تاریخ طبری، جلد ۶، صفحه ۲۶۵۷ و یا فارسنامه، ص ۱۳۶ )

 کشتار مردم خراسان و شهرری

‬۱- مردم خراسان نیز در زمان علی ابن ابیطالب برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند . علی ابن ابیطالب جعده بن هبیره را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. ( تاریخ طبری، جلد ۶، ص ۲۵۸۶ و فتوح البلدان ص ۲۹۲).

‎ ۲- ‬در زمان علی ابن ابیطالب مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری کردند. علی ابن ابیطالب، ابوموسی را با لشکری زیاد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور علی ابن ابیطالب به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود (فتوح البلدان ص ۱۵۰ ).
به روزگا ر خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال ۳۸ و آغاز سال ۳۹ بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد‫…………..‬

در این فرتور ذوچهره دیده میشود: الف- بابک خرم دین ابرمرد تاریخمان که به دست دژخیمان اسلام به بدترین وضعی قطعه قطعه شد. ب- حسین تازی که دشمن شماره یک ایران و ایرانی بود و بی خردانه زن، فرزند شیر خوار خود را تنها برای جاه طلبی و گرفتن خلافت از دست پسر عموی خود به میدان جنگ برد. حال، ملت فراموش کار و تازی زده ایران  چه برداشتی از این دو دارند؟. آنان سردار بزرگ و جانباز میهن را فراموش کرده و حتی نام او را برزبان نمی آورند، ولیکن برای حسین ابن علی دشمن شماره یک ایران و ایرانیان چه بی خردی ها که از خود نشان نمی دهند؟!.

در این فرتور ذوچهره دیده میشود:
الف- بابک خرم دین ابرمرد تاریخمان که به دست دژخیمان اسلام به بدترین وضعی قطعه قطعه شد.
ب- حسین تازی که دشمن شماره یک ایران و ایرانی بود و بی خردانه زن، فرزند شیر خوار خود را تنها برای جاه طلبی و گرفتن خلافت از دست پسر عموی خود به میدان جنگ برد. حال، ملت فراموش کار و تازی زده ایران چه برداشتی از این دو دارند؟. آنان سردار بزرگ و جانباز میهن را فراموش کرده و حتی نام او را برزبان نمی آورند، ولیکن برای حسین ابن علی دشمن شماره یک ایران و ایرانیان چه بی خردی ها که از خود نشان نمی دهند؟!.

این ویدیویی است از ۳۷ روز زجر و شکنجه شاهپور بختیار در برابر مردم تازی زده و گمراه ایران.
شاهپور بختیار از چهره های برجسته و فداکار و میهن دوست که  نام او زینت بخش تاریخ کشورمان شده، و جاودانی خواهد ماند. ستاره درخشانی که در تاریخ کنونی ایران طلوع کرد و می توانست سرنوشت ساز بوده و میهن را از دست ددمنشان و تازی نژادان برای همیشه نجات دهد ولیکن ملت ناآگاه و گمراه و تازی زده ارزش و قدر این ابر مرد ایران دوست را نادیده گرفته با آخوند بی شرف و بی فرهنگ در سرنگونی و نابودی اش شریک شدند و به پیشباز قاتل او  ویا بزرگترین خیانت کار میهنمان علی وکیلی راد با گل و تشریفات به فرودگاه رفتند. به راستی شرم و نفرین بر این انسان های وطن فروش.

رفتار حسن و حسین با ایرانیان

حسن و حسین فرزندان علی ابن ابیطالب نیز با آن که سود بسیاری از کشور اشغال شده ایران می بردند، همواره رفتار خصمانه با ایرانیان داشتند. در این جا دونمونه از آن به نگارش در می آید:

۱- یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر “تمیشه” بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد می کرد. “سعید ابن عاص” همراه با عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس – عبدالله پسر زیبر – حسن ابن علی ( امام حسن ) – حسین ابن علی ( امام حسین )، شهر را محاصره کردند و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار ( امان ) خواستند، به آن شرط که سپاه “سعید ابن عاص” حتی یک فرد آنشهر را نکشد، لیکن بعد از عقد قرار داد سعید مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند. (تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ی ۲۱۱۶)

۲- در زمان عثمان، اعراب برای فتح تبرستان تلاش بسیار کردند. بدستور عثمان “سعید ابن عاص ، همراه با حسن و حسین ( فرزندان حضرت علی) بسوی تبرستان روانه شدند و به کشتار مردم آن سامان پرداختند. «فتوح البلدان»، نوشته ابن فقیه صفحه ۱۵۲)

دکتر شاهپور بختیار، با دانش و تحصیلات ممتاز، سیاستمداری آگاه و تجربه دیده، میهن پرستی فداکار و کم نظیر، به دست جلادان ضد انسان ولی فقیه به خاک و خون کشیده شد. یادش گرامی و راهش ادامه باد.

دکتر شاهپور بختیار، با دانش و تحصیلات ممتاز، سیاستمداری آگاه و تجربه دیده، میهن پرستی فداکار و کم نظیر، به دست جلادان ضد انسان ولی فقیه به خاک و خون کشیده شد. یادش گرامی و راهش ادامه باد.

از صلح امام حسن چه می دانیم؟-

این هم یک شارلاتی و کلاهبرداری آخوندها است. زیرا حسن ابن علی فردی عیاش، زنباز، هوسران و مال اندیش بود. او نه اهل جنگ بود، و نه هرگونه مبارزه ای. بنا به گفته ای امام حسن « خواجه حرم» بود، و عمری را به زنبازگی در میان زنان بیشمار عقدی و صیغه ای گذراند.

این فرد خوش گذران، به آسانی در برابر معاویه سر تسلیم فرود آورد. پاداش این جان نثاری، و سکوت در برابر جنایت های بنی امیه، دریافت هزار هزار ( یک میلیون) درهم پول نقد، و خراج سالانه داراب از شهرهای فارس از دست معاویه بود.

حال، که اندکی با چهره ضد ایرانی حسن مجتبی و حسین ابن علی  آشنا شدید، اکنون بیش از چهار سده است که آخوند شیعه این دشمنان سرزمینمان را به عنوان قهرمان ملی و حتی بالاتر و برتر از انسان ، به عنوان امام به امت خردباخته و ناآگاه ایران فرو کرده است.

دوستان و قهرمانان ایران

در سراسر تاریخ کشورمان دلاوران و قهرمانان بیشماری داشته ایم که با تازیان و دیگر دشمنان ایران همواره در نبرد بوده اند و بسیاری از آنان جان خود را در راه پدافندی و دفاع مام میهن از دست دادند. ولی ملت شکر ناگذار و بی تفاوت ما آنان را به  باد فراموشی سپرده و حتی در دشمنی و کینه توزی با آنان کوتاهی نکرده است. چند نمونه از صدها دلاورانی که مردم ایران با آنان آشنایی ندارند از اینگونه اند: آریوبرزن و خواهر جانبازش یوتاب، رستم فرخ زاد، بابک خرم دین، یعقوب لیث، ستارخان، و باقرخان. سردار اسعد بختیاری، دکتر شاهپور بختیار، فریدون فرخ زاد، فروغ فرخ زاد، و بسیاری دیگر.

نمونه هایی از نمک نشناسی و رفتار ضد ایرانی هم میهنانمان:

۱- آیا مردم سلحشور و با فرهنگ خراسان خجالت نمی کشند و از خود شرم ندارند که استان همیشه به یاد و زرخیز  با فرهنگ خراسان که مهد آزادگان و دلاوران بوده است، به نام یک عرب پا برهنه به عنوان “استان رضوی’، نام گذاری شود و در آمد املاک، زمین، کشاورزی، و باغداری این سرزمین همیشه ایرانی، به نام یک عرب، و به کام آخوندهای تازی مسلک مفتخور فرو می رود؟.

۲-  مردم تهران چه طور؟، آیا سر بلند و مفتخرند که نام خیانت کارانی چون، علی شریعتی، آیت الله کاشانی، شیخ فضل الله، آیت الله مطهری، نواب صفوی، و مانند آن زینت بخش بزرگراهها، و خیابان ها شده است؟.

۳ جاده دوم شمیران در دوران گذشته ساخته شده، و به نام پهلوی نامگذاری کرده اند. آیا این سرشکستگی و خواری برای هر ایرانی نیست که به نام موهوم و خرافاتی ولی عصر که کلاهبرداری دیگر آخوند است، نام گذاری شده باشد؟.

برای ساختن این گور یک آخوند که به عنوان امام زاده و مرکز پول سازی آخوند در شهر کوچک ورزقان در مدت  ۹ماه با اعتباری بالغ بر ۹۰۰ میلیون ریال از جیب مردم دربند ایران به غارت رفته است. باید این را افزود که در ورزقان ۵۰ امام زاده (گور آخوندها) وجود دارد، در جایی که یک بیمارستان در آن جا نیست!.

برای ساختن این گور که به عنوان امام زاده و مرکز پول سازی آخوند در شهر کوچک ورزقان در مدت ۹ماه با اعتباری بالغ بر ۹۰۰ میلیون ریال از جیب مردم دربند ایران به غارت رفته است. باید این را افزود که در ورزقان ۵۰ امام زاده ،گور آخوندهای دیگر، وجود دارد، در جایی که یک بیمارستان در آن جا نیست!.

رفتار کشورهای دیگر با دشمنانشان

بی گمان همان گونه که گفته شد، کشوری سوای ایران را در جهان نمی توان یافت که دوستان خود را دشمن، و دشمنان خود را دوست به شمار آورد. به عنوان نمونه تنها به چند مورد آنها اشاره می شود:

۱- در لشکر کشی خشایار شاه ۴۸۰ سال پیش از زایش مسیح به یونان، بخشی از آتن به آتش کشیده شد. گرچه این کار بسیار ناپسند و زشت به شمار می رود، ولی با توجه که در گذشته جنگ میان کشورهای گوناگون بیشتر حالت قهرمانی داشت تا جنایت و تجاوز، نباید پس از  گذشت ۲۵۰۰ سال، موجب کدورت و کینه توزی یونانی ها علیه مردم ایران باشد.

ولی، حقیقت چیز دیگری است. هم اکنون پس از گذشت آن دوران دراز، بازهم با هر یونانی که وارد گفتگو شوید، با تردید و بدبینی و حتی دشمنی با ما ایرانیان برخورد می کند. رفتار دولت و مردم یونان با پناهندگان خود را در چند سال گذشته دیدیم. تا آن جا که شماری از هم میهنان درمانده امان به ناچار دهان خود را دوختند.

۲- مردم اسرائیل و به طور کلی فرد فرد یهودیان جهان هرگز با هیتلر و افراد طرفدار او از در آشتی در نمی آیند و حتی با نسل کنونی آلمان نیز چندان دلخوشی ندارند. اما ملت گمراه ایران نه تنها کشتار بی رحمانه بسیاری از ایرانیان در درون و برون کشور را در این سه دهه گذشته به بازی گرفته اند، بلکه برای شماری از جنایتکاران و قاتلین فرزندان ایران مانند شاهپور بختیار، جشن گرفته و به پیشباز آنان به فرودگاه می روند.

ملت ناپخته و نادان ایران، از یک سوی موجب سرنگونی و فرار فرزند دلاور ایران شاهپور بختیار شدند و پس از کشار بیزحمانه و سبعانه او، به پیشواز قاتل جنایتکارش علی وکیلی راد به فرودگاه رنفتند و به گردنش حلقه گل آویختند. زهی نادانی و ناشپاسی.

ملت ناپخته و نادان ایران، از یک سوی موجب سرنگونی و فرار فرزند دلاور ایران شاهپور بختیار شدند و پس از کشار بیزحمانه و سبعانه او، به پیشواز قاتل جنایتکارش علی وکیلی راد به فرودگاه رنفتند و به گردنش حلقه گل آویختند. زهی نادانی و ناشپاسی.

از آنچه گذشت:

نیاکان ما ۶۵۶ سال باسیاست کوتاه آمدن خود، نوکروزیردست بودن تازیان را پذیرفته، دار و ندار و حتی ناموس خود را به ناچاربه تازیان تقدیم کردند.  مردم ماهم دراندیشه اند درشرایط کنونی، همان گونه که نیاکان ما با تلاش خود خاندان اموی را برکنارو خانواده  بنی عباس را جایگزین آن نمودند، یعنی عربی را به جای عرب دیگربرما سوار نمودند، با کوتاه آمدن و همکاری با دشمن  به جابجاکردن یک آخوند با آخوند دیگربپردازند. نمونه زنده آنان رأی دادن به آخوند روحانی آخوند جایتکار دیگر بود.

بنابراین، در شرایط کنونی و تسلیم پذیری امت ناآگاه ایران در برابر تازی زادگان، دیگرازکورش، داریوش، شاهپورذوالاکتاف، خسروپریز، یعقوب لیث، شا عباس بزرگ و ایران دوست، شاه آزادی خواه وعدالت گسترکریم خان زند، وشاه دلیربی باک ومیهن پرست نادر، خبری نیست.

نکته پایانی:

بی تردید از میان خائنان و دشمنان کشورمان، خامنه ای از منفورترین و یکی ازجنایت کارترین فردی است که نامش به زشتی و نفرین در تاریخ کشورمان به ثبت خواهد رسید.
این دیگر بر ملت فرهنگ فروخته و کشتی به گل نشسته ایران است که با این رژیم ضد انسانی، ضد ایرانی، خونخوار و کشتار گر به روش های گوناگون به مباره پردازند. راههای مبارزه بسیار زیاد است. می توان چند نمونه آن را برای باردیگر در اینجا یادآور شد.
از این روی، هم میهنان باشرف و گرانمایه ما باید دست کم روشهای زیر را دنبال کنند:

۱- مبارزه منفی- از شرکت در هر مجلس که آخوند و یا طرفدار آخوند در آن است باید خود داری کرد. از شرکت بستگان و دوستان خود نیز باید جلوگیری نموده، و چنانچه نپذیرفتند، از بودن و هرگونه ارتباطی با آنان خود داری کنیم.
۲- از خریدن و خواندن روزنامه ها، و گوش فرادادن به رادیو، و نگاه کردن برنامه های تلویزیون خود داری کنیم.
۳- هرکجا می توانیم، به هرشکل و به هر روش به رژیم و درآمدهای آنان زیان و صدمه وارد سازیم.
۴- اگر می توانیم، فرزندان و وا بستگان به رژیم را گروگان گیریم.

  • neda

    چرا باید بر کسی بگریم که برای رسیدن به خلافت(پادشاهی) با پسر عموی خودش
    وارد جنگ می شود و سرانجام کشته می شود؟
    چرا باید برای کسانی بگریم که آرزویشان کشتار ،شکنجه و به برده گرفتن ناباوران
    و دگر اندیشان بوده است؟
    عاشورای من ،عاشورای سال ۸۸ بود که در آن روز آزادی خواهان از
    سوی تروریست های سپاهی و بسیجی سرکوب شدند.
    بزرگان من لاله های پرپر شده ای هستند که فریاد آزادی سردادند و بهای
    آزادی خواهی و دادخواهی شان ،زندگی آنان بود.
    ستار بهشتی ها،ندا آقا سلطان ها،ترانه موسوی ها
    آزادی خواهان جان باخته درماجرای کوی دانشگاه
    جانباختگان آزادی خواه در عاشورای ۸۸
    گرچه خون هایشان بر زمین ریخته شد ولی از چکه چکه ی خونشان آزادی خواهانی
    چون من جوانه خواهند زد.
    در سال ۸۸ من بی دین ولی خداباور بودم ولی اکنون یک خداناباورم زیرا می دانم
    هیچ خدا و آفریننده ی هوشمند و مهربانی در پس پرده نیست و بسیاری از پدیده ها
    و رخدادها بر نبود آن گواهی می دهند.
    در آینده دشمنان شماره ی یک رژیم کشتارگر و تروریست اسلامی در ایران
    خردگرایان،خداناباوران و دانش گرایان خواهند بود، و چه ترسی بالاتر از این برای
    یک رژیم خودکامه و دینی که آزادی خواهان در زیر سایه ی فرمانروایی اش
    دانش گرایان،خرد گرایان ، خداناباوران ، ندانم گرایان و شک گرایان باشند؟

    • آرش آریانی

      ندای عزیز اگر آنگونه که شما می گویید حسین برای رسیدن به پادشاهی جنگید و فردی قدرت طلب و دنیا پرست بود پس چرا زمانیکه محاصره شد و پیشنهاد امان با بیعت به وی داده شد به جای پذیرش امان و زنده ماندن به استقبال مرگ رفت؟؟؟ من کارشناس ارشد فلسفه ام و از سال ۶۶ مطالعات ایدئولوژیک را آغاز نموده ام اگر پاسخی در خور به این پرسش بدهی من روز ی هزار بار از انان برائت خواهم جست.

      • neda

        اسلام که پایه اش قرآن است،فرمان به تجاوز جنسی به زنان و دختران
        فرمان به کشتن ،شکنجه و به بردگی گرفتن ناباوران و دگراندیشان
        فرمان به برده داری ،فرمان به زن ستیزی می دهد.
        خوب این امامان و پیامبر اسلام هم که می خواستند این فرمان ها را
        پیاده بکنند.
        باور بفرمایید اگر حسین به قدرت می رسید مانند محمد و علی سر کسانی
        را که دگراندیش و ناباور بودند را از تنشان جدا می ساخت.
        به شما ها چه که مردم چگونه می اندیشند؟بهشت،دوزخ،خدا،پیامبر
        این همه پنداربافی برای چیست؟
        به گفته ی فروید،اگر پایین تنه نبود ،دین هم نبود
        اگر دین پایه اش بر انحراف نیست چرا همه اش از پایین تنه سخن می گوید؟
        چرا مرد بتواند چندین زن اختیار بکند !!!!!!ولی یک زن نتواند؟
        یعنی چه که در بهشت پندارین باده گساری و هرزگی هست؟
        گفته اید که حسین نمی خواست به پادشاهی برسد،همواره دین
        و همه ی ساختارهای توتالیتر در تاریخ برای زنده ماندن و نیرومندتر شدن
        نیاز به از میان برداشتن دیگران داشته اند و دست به کشتار،شکنجه و آزار
        ناهم اندیشان می زدند،مگر به جز این است که حسین می خواست روی کار
        بیاید و اسلام راستین را به نمایش بگذارد؟اسلام راستین!!!
        همه ی دین ها و آیین ها به این گونه اند برای زنده ماندنشان به هرکاری
        دست می زنند.
        شاید بتوانید مردم ساده و ناآگاه را بفریبید ولی هیچ گاه یک خردگرا (نه پندارگرا) را هرگز نخواهید توانست بفریبید.
        در دانشگاه های ایران چیزی به نام فلسفه نداریم ،حکمت داریم که روکشی
        از فلسفه روی آن کشیده شده است و آن هم آمیختاری از فلسفه و باورهای
        دینی می باشد و در همان اندازه ی روشن فکری دینی است و نمی تواند
        فرارت از آن برود.
        یادآور شوم که در دوره ی کارشناسی ارشد ، دکتری و بالاتر،
        دانشجویان در ایران بازپرسی(تفتیش عقیده ) می شوند و باید
        خود را پیرو خودکامه ای به نام خامنه ای بدانند،نماز مرده بلد باشند
        و فرمان ها ی دینی بدانند
        که هیچ کدامشان ارزش دانشیک ندارند ،و اگر خودی نباشند در
        دانشگاه پذیرفته نمی شوند، که البته اندکی ریش و پشم و شپش
        هم داشته باشید زودتر از فیلتر می گذرید.
        خوب در جایی که به جای دانش ،احکام و باورهای دینی سایه افکنده است
        خود به خود دانشگاه بی ارزش خواهد شد.
        شما از احترام به باورها می گویید،آیا می توان به باور کسانی که می خواهند
        همه ی فرمان های قرآن(فرمان های جنایی) را اجرایی بکنند احترام گذاشت؟
        زمان حکومت دینی به سرآمده است و آدمی با تجربه و آگاهی به این رسیده
        است که یک حکومت باید برپایه های لیبرالیسم و دموکراسی باشد.
        نباید هیچ کسی بتواند آزادی های فردی را از کسی بگیرد.
        این چه جور حکومتی است که دین گرایان می توانند آزادی در گفتار
        و اندیشه داشته باشند ولی خداناباوران،شک گرایان و ……. نتوانند؟
        خرافه،افسانه و آیین شست و شوی پایین تنه به چه کار انسان
        امروزی می آید؟
        همه ی دستاوردهای نوین دانشی و فنی آدمی به یاری آزادی بوده است
        نه برپایه ی باورها و افسانه های کهن.
        دانش و خرد دین را به مبارزه فرا می خوانند ولی همواره این دین است
        که شکست می خورد و خواهد خورد.

        • آرش آریانی

          در پاسختان حرفهای درست و متینی بود از جمله گفتید( یک حکومت باید برپایه های لیبرالیسم و دموکراسی باشد.نباید هیچ کسی بتواند آزادی های فردی را از کسی بگیرد.)این سخنی است که بی هیچ گفتگویی با آن موافقم.و هم سخنان احساسی و بی مدرک اما سئوال مرا پاسخ ندادید و اینکه چطور ممکن است فردی قدرت طلب و دنیاپرست اینگونه از زندگی دست بشوید و به استقبال مرگ برود در حالیکه می تواند زنده بماند و یارانش نیز با علم به این موضوع تا پای مرگ جانفشانی کنند؟ این را پاسخ گویید یک قدرت طلب و دنیا پرست فردی ارزشی نیست که پای حکمی تا حد مرگ مقاومت کند اصلا خاصیت قدرت و سیاست ساخت و پاخت است و انعطاف پذیری و سازش در مواقع حساس و ائتلاف. اما چگونه است که این فرد قدرت طلب وقتی عرصه را تنگ می بیند به جای پذیرش امان و بیعت و برداشتن خانواده و برگشت به منزل فقط در قبال بیعت با خلیفه. با آغوش باز به استقبال مرگ می رود؟؟؟ چرا میلیونها انسان در طول تاریخ بر او گریسته اند آیا در میان انها انسانهایی با خرد وجود نداشت و همه گنگ و کر و عقب مانده ذهنی و … بوده اند.
          من قصد فریب شما را ندارم و بیزارم از هر نوع فاشیزم بخصوص از نوع دینی اش اما چه کرد حسین بن علی در ۱۴ قرن پیش که اینگونه دلهایی به داغ نشسته است
          هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
          کاری که کرد دیده ما بی نظر نکرد
          تفکر افرادی چون شما ثمره درختی است که امثال نولدکه.گلدزیهر و گائوتسکی و دیگران کاشته اند و شما اکنون بیخبر از این فرایند چند صد ساله میو های انرا مزمزه میکنید.

          • soosan

            تنها چند آیه ی تروریستی در قرآن برای رد آن کافی است
            زیاد تلاش برای ماله کشی نکنید.

      • e.i

        آرش آریایی عزیز حکایت اینها حکایت گوسفندانی است که باصدای نی به هر طرف میروند چه آن صدا از طرف چوپان باشد چه از طرف گرگ(در مثل مناقشه نیست قصدمن از آوردن نام گوسفند توهین نبود)

  • DARYOOSH

    قهرمان ملی‌ من آریو برزن است نه یک مشت بیابان گرد که از راه دزدی و غارت دیگران زندگی‌ میکردند. من آریو برزن را می‌ستایم زیرا او بود که به همراه خواهر دلاور خود جلوی پیشروی اسکندر مقدونی را گرفت و تا آخرین قطره خون از خاک ایران دفاع کرد.

    خنده آور است کسانی‌ که برای تازیان متجاوز اشک می‌ریزند مخالفان خود را به خیانت متهّم میکنند.

    • آرش آریانی

      حتی اگر ادعاهایت دقیقا منطبق با واقع باشد بازهم بویی از تکثرگرایی دینی ( پلورالیزم) و ادب نبرده ای و به راحتی به کسانی که برای صدها میلیون انسان محترمند ( ولو به ادعای تو شایسته احترام نباشند) جسارت میکنی.واقعا که این سایت تبدیل شده برای عقده گشایی و هتاکی. و نه روشنگری درباره حقایق تاریخی در چارچوبی متین و منطقی که باعث جذب نسل جوان گردد.به زعم تو تمام دانشمندان ادبا و فلاسفه مسلمان ایران در ۱۴۰۰ سال گذشته انسانهایی جاهل و خودفروخته بوده اند و ناگهان سرو کله شما دانایان پیدا شد.بی تردید انتقادهای جدی هم به اساس ادیان و هم به عملکرد متولیان دینی در طول تاریخ وارد است که باید پاسخ داده شود اما با روش علمی و نه با بد دهنی که ویژه مقاله نویسان در این سایت شده ظاهرا هرکس بهتر فحاشی کند دانشمند تر است.

      • garshasp

        مگر می شود به باورهای تروریستی هم احترام گذاشت؟

        • آرش آریانی

          این نامی است که شما بر آن نهاده اید(باورهای تروریستی) شما دچار مغالطه کنه یا وجه( مغالطه واقعیت جابجا شده ) آلفرد نورث وایتهد شده اید. چون یرخی از آیات قرآن را تروریستی می دانید انرا به کل تعمیم میدهید و کل این آیین را تروریستی میدانید. این خطای نخست تان و خطای دومتان خط بطلان کشیدن بر تکثرگرایی دینی یا پلورالیزم که یکی از شاهرگهای حیاتی سکولاریزمی است که از آن دم میزنید.اما سکولاریزم و آزادی بیانتان سر از فاشیزم در می آورد.و خطای سومتان اینست که خیال میکنید و فقط خیال میکنید با توهین مسلمانان برایتان کف زده و فوج فوج به شما می پیوندند.شما اگر در باورهایتان راسخ هستید باید روشی را بکار گیرید تا بتوانید سایرین را جذب خود کنید اما با این روش آنها نیز به شما توهین خواهند کرد چرا که توهین شمشیری است دو لبه و هر دو طرف را خواهد براند.

      • داریوش

        من کی‌ فحاشی کردم؟ من آریو برزن را ستایش می‌کنم کجای این کار فحاشی است؟ وقتی‌ میگویم سر کردگان قبیله‌های بیابان گرد ۱۴۰۰ سال پیش و جنگ و جدال بین آن‌ها به من ربطی‌ ندارد آیا من فحاشی می‌کنم؟. و شما هم بهتر است نگاهی به خودت و اسمی که برای خودت انتخاب کردی بیاندازی. آیا شما وقتی خودت را “آریایی” خطاب میکنی‌ به ایرانیان عرب تبار و ترک‌ها و یهودی‌های ایرانی‌ توهین نمی‌‌کنی‌؟ آیا از نام تو بوی نژاد پرستی‌ به مشام نمیرسد؟

        • آرش آریانی

          خطاب من به شما و اکثر کسانی است که با نگاهی تک بعدی تمام بدبختیها را به گردن اسلام انداخته اند.این عبارت شماست ( قهرمان ملی‌ من آریو برزن است نه یک مشت بیابان گرد که از راه دزدی و غارت دیگران زندگی‌ میکردند)وقتی زعمای یک دین بزرگ را مشتی بیابانگرد دزد خطاب میکنی آیا نامش توهین نیست؟دانش من در مورد اسلام و تاریخ آن بسی بیش از جنابعالی و امثال شماست و انتقاداتی اساسی نیز بدان دارم که به مخیله تان نیز خطور نکرده بنابراین من مدافع اسلام نیستم بلکه مخالف توهین به عقاید دیگرانم ولو بسیار سخیف باشد چون توهین باعث موضع گیری پیروان هر عقیده خواهد گردید و نتیجه عکس خواهد داد. در ضمن من این نام را به یاد دوستی به همین نام آرش آریانی و نام فرزندم آریان انتخاب کردم دوستی که در کوران حوادث غرق شد و دیگر وی را نیافتم. من نه به عقیده ام افتخار میکنم و نه به ملیتم گرچه یرای هردو ارزش و اعتبار قائلم .

          • سرافراز پارسی‌

            شما که به قول خودتان “انتقادات اساسی‌” به اسلام دارید، ممکن است لطف کنید کمی‌ از آن “انتقادات اساسی‌” خودتان را با من گمراه هم در میان بگذارد؟

          • bikhoda

            شاید منظور ایشان همان ماله کشی است.

          • آرش آریانی

            بزرگترین انتقاد وارد بر ادیان سامی و آریایی از حیث تئوریک در حیطه آنتولوژی و هستی شناسانه وارد است.گزاره هایی درباره طبیعت و منشاء آفرینش که با برخی از واقعیات فیزیک نوین سازگار نیست.مانند مبحث هفت آسمان که از هیئت بطلمیوسی نشات گرفته و با انقلاب کپرنیک در حیطه نجوم به موزه تاریخ علم پیوست. و موارد متعدد دیگر.
            اما در حیطه معرفت شناسی که حد فاصل تئوری و عمل می باشد. حصر مفهوم دانش در علوم دینی و اخروی و پست شمردن جهان و دنیا و تحقیر جریانات معارض در حوزه دانش منجر به رکودی مرگبار در حیطه علوم تجربی در دنیای اسلام گردید.
            لیکن وضعیت در حیطه احکام مدنی از دو مورد قبلی بغرنج تر مینماید.چرا که مباحث هستی شناسی در حیطه تئوریک و مباحث اپیستمولوژیک حد فاصل تئوری و عملند.اما احکام عملی فراتر از هر برهانی خود را عیان می نمایند.فی المثل قطع دست دزد. سنگسار و اعدام مرتدان از دین بر هاضمه تفکر مدرن ثقیل تر از آنست که بتوان بر سر اجرا یا عدم اجرای ان حتی بحث کرد.
            اما من به نوعی فرضیه پیرامون دین دست یافته ام که تا حدود زیادی ویزه خودم میباشد و آن نگاهی به دین در سیر تکاملی تاریخی خود می باشد.مانند بررسی تاریخ دانش فیزیک و آراء دانشمندان این رشته( فیزیک) در یک فرایند آزمون و خطای توام با رشد و اصلاح و تحول.ادامه دارد…

          • ممد

            کافیست که تاریخ طبری مطالعه شود . منظور بخش هاییست که مربوط به حملۀ اعراب به ایران است و نقش امام علی و پسران در این حمله ها روشن شده است . من اهل فلسفه نیستم اما فکر میکنم مثال هایی نقض یک حکم رو تضعیف می کنند(اگر ردشان نکنند) . اگر قبول داشته باشیم که آنها انسان هایی پاک هستند , پس با شنیدن مثال های نقض , این حکم از بین می رود . در ضمن مطالعۀ کامل وصصیت نامۀ امام حسین خودش تکلیف رو روشن میکنه البته پیدا کردن منبعی که حاوی متن کامل باشه بسیار سخت هست و از ظرفیت ایترنت خارج است . نکتۀ دوم این پیشنهادی که برای صلح داده شده ( در نبرد امام حسین و لشکریان یزید ) کمی با روایاتی که من شنیده ام متفاوت هستند . شما میگویید که پیشنهاد صلح از طرف انها داده شده است , در صورتی که نیازی به اینکار نبوده و قصد ارتش ظلم؟؟؟ از قبل معلوم بوده است . ؟؟؟؟؟

  • فرهاد

    اسلام به درد همان بیابان گردان می‌خورد که به قول یک نفر در ۱۴۰۰ سال گذشته برای نمونه حتا یک دانشمند، فیلسوف، هنرمند، کاشف، مخترع یا به طور کلی‌ کسی‌ که سرش به تنش بیرزد به جامعه بشری تحویل نداده‌اند.

    و اما آن چه که بر سر ما آمده است را می‌توان “مسمومیت فرهنگی‌” نام نهاد. ما نیاز به یک رنسانس فرهنگی‌ و تاریخی‌ داریم تا فرهنگ راستین ایرانی‌ را زنده کنیم. همان فرهنگی‌ که بر گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک استوار است، هر روز ماه را جشن می‌گیرد، و قهرمان تاریخ ایران را ارج مینهد و آن که برای مرگ متجاوزین به آب و خاک خود اشک بریزد.

  • آرش آریانی

    حتی اگر ادعاهایت دقیقا منطبق با واقع باشد بازهم بویی از تکثرگرایی دینی ( پلورالیزم) و ادب نبرده ای و به راحتی به کسانی که برای صدها میلیون انسان محترمند ( ولو به ادعای تو شایسته احترام نباشند) جسارت میکنی.واقعا که این سایت تبدیل شده برای عقده گشایی و هتاکی. و نه روشنگری درباره حقایق تاریخی در چارچوبی متین و منطقی که باعث جذب نسل جوان گردد.به زعم تو تمام دانشمندان ادبا و فلاسفه مسلمان ایران در ۱۴۰۰ سال گذشته انسانهایی جاهل و خودفروخته بوده اند و ناگهان سرو کله شما دانایان پیدا شد.بی تردید انتقادهای جدی هم به اساس ادیان و هم به عملکرد متولیان دینی در طول تاریخ وارد است که باید پاسخ داده شود اما با روش علمی و نه با بد دهنی که ویژه مقاله نویسان در این سایت شده ظاهرا هرکس بهتر فحاشی کند دانشمند تر است.

    • فرزند کوروش

      نکنه شما خودت آخوندی یا اسلام پرستی که انقدر سنگ دینو اونم از نوع اسلامش به سینه می زنی ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

      دین افیون توده هاست / از هر نوعش

      لطفا بیشتر مطالعه کن و تاریخ سکانداران دین را در ایران و اروپابرو بخوان بعد بیا حرف از تکثرگرایی دینی بزن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

      همین دین اسلامه که باعث شده ملت ایران بیناموس و بی غیرت و بی تفاوت نسبت به

      قتل و اعدام و تجاوز و اسید پاشی شوند

      کجایند این دینداران ؟ چرا لال شده اند و خفه قان گرفته اند

      حالم از هرچی آدم دینداره به هم می خوره اونم از نوع مسلمونش

      حسینتون گفته اگه دین ندارین حداقل آزاده باشید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

      ما که در دینداران و مسلمونا آزادگی ندیدیم / غیرت یوخ

      • آرش آریانی

        فرزند کوروش از نظر من بین دارو دسته شما با آخوندها تفاوت بنیادی وجود نداره.

        آخوند جز خودش و تیمش کس دیگه ای رو آدم حساب نمیکنه شما هم همینطور.

        آخوند به محض اینکه کم بیاره دری وری و فحش نثار طرف مقابل میکنه شما هم همینطور.

        آخوند یکسره دم از عدالت و انسانیت و پاکی و … میزنه ولی خودش رو ملزم به رعایت اونها نمیکنه شما هم همینطور

        آخوند اهل مغلطه است چون چیزی تو چنته اش نیست شما نیز هم

        آخوند میگه فقط من درست میگم و هر کس غیر از من فکر کنه گمراهه. حرف شما هم که همینه

        تیپهایی مثل شما فقط با آخوندا از دو جهت متفاوتید یکی لباساتونه( لباسهای اونا مثل خودشون گشاد و لباسهای شما مثل جهان بینی تان تنگ) و تفاوت دوم اینکه اونا فعلا سوارند و شما پیاده. بگذریم که هر دو تایتان پیاده اید. ونکته آخر اینکه گفتی(ما که در دینداران و مسلمونا آزادگی ندیدیم / غیرت یوخ) اگر یکسری از همین مسلمونای یه گفته تو بی غیرت نبودن و جلوی ارتش مکانیزه و مجهز عراق نایستاده بودند جنابعالی و دارودسته تو الان به عراقی ها میگفتید آمیرزا. در ضمن تاریخ فلسفه غرب و رنسانس و تحولات مربوط به آنرا من از سال هفتاد(همزمان با تحصیل رشته دانشگاهی ام و نیز در انجمن حکمت و فلسفه ایران و دانشگاه تهران )آغاز نمودم فکر کنم اون زمان خانم معلمت داشت مداد دست گرفتن رو یادت میداد آقا پسر.

        در ضمن این جمله ات (همین دین اسلامه که باعث شده ملت ایران بیناموس و بی غیرت و بی تفاوت نسبت به

        قتل و اعدام و تجاوز و اسید پاشی شوند) اوج معرفت و انسانیتت را به نمایش میگذارد آخر کدام ایرانی با شرفی حاضر است ملت ایران را بی ناموس و … خطاب کند.بعد اسمش را نیز فرزند کوروش بگذارد.

        • سعید

          به قول فریدون فرخزاد
          خاکبرسر اون ملتی که طی این سالها نفهمیدند که مغزهای فاحشه به مراتب ویرانگرتر از تن های فاحشه اند

          • آرش آریانی

            مثل جنابعالی مثل یه دانش آموز سوم ابتدایی است که زور میزنه مفهوم نظریه کوانتومی رو درک کنه یا مثل مرد بددلی است که از شدت سوظن هر حرکت طبیعی همسرش را به فاحشه گری نسبت میده . هر زمان از نظر فکری به اندازه کافی رشد کردی خواهی فهمید که میتوان با گشتالتی فرگیر از زوایای مختلفی به حقیقت نگریست. آنزمان دیگر به دلیل درک براهین موازی و یا ظاهرا متعارض و متباین .تئوری ذهنهای فاحشه سلولهای خاکستری مغزت را نخواهد آزرد.

          • فرزند کوروش

            چه جالب / چقدر منو جوون فرض کردی بابا بزرگ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
            حرف ما سکولاریسمه / البته خود سکولاریسم دنیاییه واسه خودش
            یعنی حکومت مرکزی به همه باورها احترام گذارد/یعنی یک مسلمان با یک فرد لائیک یا خدا ناباور و ….. حقوق برابر داشته باشد !!!!!!!!!
            هیچ کسی حق تبلیغ دینی را نداشته باشد در مراکز و رسانه های عمومی !!!
            دین هرکس باید در خانه خودش باشد

            به قول یه بزرگی که می گفت :

            خدا آدمو خر کنه ولی گیر آدم خر نندازه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! والا

          • آرش آریانی

            البته این عادت خداناباوران است که وقتی کم می آورند فحش میدهند. خوب اینجوری بهتر ماهیت خودتون رو نشون میدید.

          • فرزند کوروش

            بحث و جدل با شما تازی پرستان و ایرانی نماها بی فایدست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

            آب در هاون کوبیدنه

            به کوری چشم شما تازی پرستا نسل جوون واسه دین اونم از نوعه

            اسلامش ذره ای ارزش قائل نیست

            می دونی چرا

            چون به تاریخش آگاهه / چون با دنیای آزاد در ارتباطه /

            نه مثل نسل خائن ۵۷ که کشور ما رو ویران کردند

            می دونم این روزا روز عزای امثال شماهاست

            به امید روزی که دین بره تو پستوی هر ایرانی

            و هر ایرانی با هر عقیده و تفکری بتواند آزادانه زندگی خود را بکند

          • garshasp

            شاید منظور شما این است که بیاییم قرآن را از دید خوبش بنگریم و
            نه از دید آیه های تروریستی آن،این همان ماله کشی می شود
            اگر این کتاب از سوی یک آفریننده ی هوشمند باشد و البته اگر از
            سوی یک تازه کار و یا آزمایشگر نباشد
            نبایستی هیچ فرمان تروریستی در آن یافت شود.
            اگر دین گرایان از خداناباوران نمی ترسند پس چرا این همه
            فضای گفت و نوشتی را که رژیم خودکامه و توتالیتر اسلامی
            در ایران برایتان فراهم کرده استفاده نمی کنید و با پررویی و با
            افزارهای فیلترشکن به تارنماهای ویژه ی خداناباوران آمده و
            می کوشید همچون باورهای سراپا کشتارگرانه،و تروریستی تان
            این جا را به گند بکشید.
            اگر به دنبال گندیات و گند زدن هستید چه جایی بهتر از مسجد که در ،ورودی آن می توانید گندیات را ویا آن جا را گند مالی بکنید.

          • آرش آریانی

            درد شما این است که سطح اندیشه تان در حدی است که نمی توانید بفهمید که من نه خدا ناباورم و نه دین گرا.آن فضاهایی که فرمودید (چرا این همهفضای گفت و نوشتی را که رژیم خودکامه و توتالیتر اسلامی
            در ایران برایتان فراهم کرده استفاده نمی کنید) پر است از ماله کشی (به قول استاد بهرام مشیری ) همان واژه ای (ماله کشی) که لقلقه دهانتان شده.
            می بینم خرد گرایان به ستوه آمده و شروع به فحاشی کرده اند.

          • فرزند کوروش

            ببین کی داره حرف از استاد مشیری می زنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

            ها ها ها ها ها ها

          • A. Yamodi

            آرش آریانی ، ایمان دارم تو از خود فروختگان وابسته به رژیم کثیف آخوندی هستی و حقوق بگیر سپاه پاسداران هستی تا هر روز چندین ساعت با استفاده از امکانات سپاه ، شروع به چرند نویسی در پاسخ دیگران کرده باشی . ولی ایمان دارم وقتی مردم بپاخیزند ، امامزاده ها و مساجد را به خوک دانی تبدیل میکنند و افراد فاحشه ای مانند تو و آخوندها نیز تکلیفشان مشخص خواهد بود .

  • irani

    kire mardhaye azadeh Irani be kose zaneh akhond va tarafdaraneh rejime jonbori islami iran

  • سعید

    ما هرگز قهرمانان ملی خود رو فراموش نکردیم ، مسائل دینی ما هیچ ربطی به کسی ندارد
    منابع شما رو هم دیدم ۷۰ درصد وجود نداشت و ما بقی هم به کلی تحریف شده بود
    انشالله جزای گفتارتون رو خواهید دید .

  • 111

    دارم به این فکر میکنم که بادمجان پخته بهتر از این نویسنده ی متن میفهمه شیطان هم گفت خدایا من ترو قبول دارم تو نمی فهمی چرا چون اصول شیعه رو قبول نداشت ولایت و عدالت نمی خوایید بفهمید و سرتون تو لجنه مهم نیست ولی خدا تمام هستی رو برای ۱۴ معصوم خلق کرد و وعدهی خداست که دنیا مال مستضعفانه میخوایید بخوایید میخوایید نخوایید مهم نیست این شمایید که ضرر میکنید حق و باطل باید از هم جدا بشه. نمی دونم این بشر که توی این کائنات به اندازه ی یک الکترون هم نیست حالا کارش به کجا رسیده که برای برگزیدگان خدا تعیین تکلیف میکنه بله اخه جهنم برای نویسنده ی متن و طرفدارانشه جهنم پر ازت

    • sanaz

      آیا تا کنون از خود پرسیده اید چرا این شیطان باید در برابر انسان سر خم می کرد؟
      آیا این کاری اخلاقی است که کسی در برابر دیگری سر خم بکند؟
      آگر خدایی وجود داشته باشد و این چنین چیزی را از شیطان(اگر وجود داشته باشد)

      می خواست
      آیا این خدا را نمی توان نادان و دارای اندیشه ای بیمار گونه دانست؟

      • kjfdkjb

        خوب موجودات نزد خدا هر کدام ارزشی دارند و طبقه طبقه شده اند.وانسان از همه بالاتراست و اشرف مخلوقات است

        • alis

          وجود کسانی مانند شما برای جهان و جهانیان بسیار خطرناک است
          اگر روزی ما آدمیان به فرازمینیانی برخورد بکنیم که آگاهی و دانستگی
          شان بسیار کمتر از ما باشد ما باید هرکاری دلمان خواست با آنان بکنیم؟
          آیا ما برای این که خودمان را برتر می دانیم می توانیم دسته دسته
          جانورانی مانند گاوها را سر به نیست بکنیم ؟چون می خواهیم کیف و
          کفش چرمی بپوشیم؟ یا در کشتارگاه ها هزاران گونه را کشتار
          بکنیم چون شکم سیری ناپذیرمان می خواهد گوشت بخورد؟
          شما و اندیشه هایتان هنوز دارد در ۱۴۰۰ سال پیش پرسه می زند
          و گمان نکنم بتوانید این چنین چیزهایی را دریابید.
          بایسته به یادآوری است که دو ماهی می شود گوشتخواری را کنار
          گذاشته ام و دیگر نمی خواهم برای خوردن یک خوراکی خوشمزه
          هیچ جانداری سر به نیست بشود.
          این چه خدایی است که گونه ای را بر گونه ای برتری می دهد؟
          یک ماه پیش داشتم می خواندم که یک کیت درست کرده اند
          که می توان با سوار کردن آن روی سوسک ها ،آن ها را مانند
          هلی کوپترهای کنترلی به پرواز درآورد.
          آیا این چنین چیزی اخلاقی است مگر گونه های روی زمین
          بازیچه ی دست ما هستند؟
          می توانید خوانشی پیرامون حقوق حیوانات داشته باشید
          تا با چشمی باز به پیرامونتان بنگرید.

          • آرش آریانی

            با شما موافقم

  • سرافراز پارسی‌

    جناب آقای کارشناس ارشد “علوم اسلامی” (!!؟)، ممکن است به سوال‌های جا مانده جواب دهید؟ همان سوال هایی که “علمای” دین (!!؟؟) از آن طفره میروند. شما که متخصص “علوم اسلامی” (!!؟) هستید حتما میتوانید جواب دهید.

    ۱-چرا و چه گونه شیطان که فرشته آی در درگاه خدا بود فاسد شد؟ چه کسی‌ او را فاسد کرد؟ چگونه ممکن است در بهشت کسی‌ فاسد شود؟

    ۲-چرا خدا آدم و حوا را از بهشت بیرون کرد ولی‌ با شیطان که مسبب اصلی‌ ماجرا‌ بود کاری نداشت؟

    ۳-چرا خدا پس از بیرون کردن آدم و حوا میخواهد به وسیله۱۲۴۰۰۰ پیغمبر و یک خروار آخوند و به زور کتک و شلاق فرزندان آن دو را به بهشت بر گرداند؟

    ۴- محمد در غار حرا چه میکرد؟

    ۵-دین محمد، خدیجه و علی‌ پیش از اسلام چه بود؟

    ۶-چرا اسم پدر محمد عبدالله بود؟

    ۷-چگونه خدا آسمان، خورشید و زمین و غیره در ۷ شبانه روز آفرید؟ وقتی‌ هنوز آسمان و خورشید و زمین نبودند، خدا با روز و شب کجا کار افرینش را انجام داد؟

    ۸-چرا شما موقع نماز خواندن دولا راست میشوید؟ آیا فرقی‌ می‌کند که آن چه را که به زبان میاورید به طور نشسته یا ایستاده بگویید؟

    ۹-جهنم را چه کسی‌ ساخت خدا یا شیطان؟

    ۱۰-چرا شما هر کجای دنیا می‌روید بساط نماز خودتان را پهن می‌کنید و انتظار دارید که مردم دنیا به اعتقادات شما “احترام” بگذارند ولی‌ خودتان در کشور خودتان اجازه نمی‌دهید خارجی‌‌ها مراسم مذهبی خود را خیابان انجام دهند؟

    همین سوال‌ها کافی‌ است یا باز هم میخواهید؟

    • آرش آریانی

      من فلسفه غرب خواندم و نه فلسفه اسلامی که کپی برابر با اصل از فلسفه یونان باستان است( رجوع شود به حکمت یونان اثر شارل ورنر ) از ابتدا کاری نداشته و ندارم متخصص علوم اسلامی هم با آن لحنی که جنابعالی فرموده اید نیستم.انتقاددات هستی شناسانه و روش شناسانه زیادی به تمام ادیان دارم و به دنبال درک و فهم پدیده ای هستی (فنومنولوژیک) از جمله دین و مبانی جامعه شناختی و روانشناختی و … آن هستم و نه حکم کردن.
      از کسی که عمری را در وادی فیلو سوفیا صرف کرده انتظار نداشته باش روزی زیر علم این و روز دیگر زیر علم آن سینه بزند.
      زمانی که ما درصدد اثبات امری هستیم دائما به دنبال شاهد بر ادعایمان میگردیم. همچنین است موقعی که در موضع نفی و انکار بر می آییم . اما به قول یک متدولوژیست کارکشته یک محقق مومن( باز آشوب راه ننداز چون منظور از مومن پایبندی به روش علمی است و نه ایمان به دین اسلام)همواره درصدد آزمون فرضیات خویش است و نه رد یا اثبات آنها.
      اینست تفاوت بنده با جنابعالی و مخالفانتان. دارودسته شما به دنبال رد و انکار اسلام و سایر ادیانید و مخالفینتان به دنبال اثبات اما من همواره به دنبال آزمون حقایق بوده ام.و در وادی تفکر نیز تابع مد روز نبوده ام

  • garshasp

    بابا دین ارزش گفت و گو و واکاوی و بررسی رو نداره
    دین پاسخ خود را در تاریخ یافته است،یعنی دین در برابر دانش و خرد
    چیزی برای گفتن ندارد والکی آسمان و ریسمان به هم می بافد.

  • garshasp

    دین به پایان راه خود رسیده است و ما آن میخیم که بر تابوت دین خواهد نشست.

    • آرش آریانی

      زهی خیال باطل این شما هستید که به پایان راه رسیده اید.زیرا اگر دین حقیقتی داشته باشد امثال شما ارزنی نیز در برابر آن نخواهید بود و اگر فاقد حقیقت باشد بی تردید در فرایند های تاریخی و تحولات آن به قهقرا خواهد رفت در اینصورت نیز شما کاره ای نخواهید بود.فقط میتوانید در حد توانتان روشنگری کنید اما با سلاح دانش و منطق و نه با هیاهو و هوچیگری لاقل از سلف کمونیستت لنین بیاموز که بر میخ دین نکوبی چون محکمتر خواهد گشت .

      • mahsa

        چه کسی از کمونیسم سخن گفت؟
        لیبرال دموکراسی با کمونیسم همخوانی ندارد.
        و ما هوادار لیبرال دموکراسی هستیم.

  • neda

    آیا بهتر نیست به جای سروکله زدن با آفرینش گراین(دین گرایان) و بررسی یاوه های
    پیشوایان دینی به سراغ نوشتار ها و اندیشه ی بزرگانی چون فروید،نیچه،سم هریس
    کریستوفر هیچنز،برتراند راسل،و سایر اندیشمندان بروم؟

    • آرش آریانی

      چرا از بزرگانی چون اسپینوزا .کانت .یونگ .پاسکال .شوپنهاور و انیشتین نمی گویی مناظره کاپلستون و راسل رو بخون تا طرف دیگه جاده رو هم سیاحت کنی . یا شبه مناظره بن استین با ریچارد داوکینز ببین تا بفهمی که نمیشه یکه به قاضی رفت.

      • sima

        این دین گرایان هستند که باید اثبات بکنند خدایی وجود دارد نه ما.
        چون آن ها ادعای وجود خدا را دارند.
        با تنها یک آیه ی تروریستی قرآنتان نقض می شود.
        و هنگامی که قرآن نقض شد ،سخن گفتن از محمد و امامان دیگر کاری

        بس بیهوده است.

        اینشتین به خدای انسان گونه باور نداشت و به یک نیرو ی فراگیر باور داشت
        و بی دین بود.
        اصلا تا هنگامی که نتوانسته ایم با افزار دانش و تجربه وجود چیزی به
        نام خدا را اثبات بکنیم باور به خدا کاری نابخردانه است.
        پس بگذارید خداناباور بمانیم.

  • tina

    تنها و تنها لیبرال دموکراسی رهایی بخش ماست،دیده شده است دین گرایان از چاله(دین)
    به چاه(کمونیسم و یا ملی گرایی افراطی)افتاده اند.

  • asal

    سخنی با همه ی دوستان داشتم و آن این که تا زمانی که چیزی به نام خدا و آفریینده ای
    هوشمند از راه دانش و آزمایش های دانشیک اثبات نشده است ،سخن گفتن از
    دین و مذهب بیهوده است.
    یادتان باشد دانش و خداناباوری با هم گره خورده اند و هرگونه سخن گفتن ما خداناباوران
    در برابر افسانه و خرافه های دینی کاری نابخردانه است.
    باری خداناباور بودن ما به یک خرد سنجشگر نیاز داریم .
    کسی که با وعده ی بهشتی پندارین کار خوبی می کند و یا از ترس دوزخی پندارین
    از کارهای زشت دوری می کند،آدمی شیاد و نا به کار است.

    • آرش آریانی

      آیا بزرگانی چون آلبرت انیشتین ماکس پلانک اروین شرودینگر و ورنر هایزنبرگ که شهسواران دانش فیزیک در قرن بیستم اند و همگی خداباور بوده اند از نظر شما به اصطلاح خردگرایان همه دچار جمود فکری بوده اند؟؟؟ درد شما بی دانشی تان است و چه دردی بالاتر از آن. بخصوص که یک آدم جاهل و بیسواد خود را دانشمند و خردگرا نیز خطاب نماید.. در مورد این بزرگان چه می گویید آقایان خردگرا؟؟؟نظرتان را اگر راست میگویید ابراز کنید. تا بیشتر عمق دانشتان آشکار گردد

      • 00000

        آلبرت اینیشتاین در سال های آخر عمر خور مسلمان سد میتونید آخرین رساله ش رو بخونید

  • asal

    به گفته ی زنده یاد صادق هدایت
    اگر از دین و به ویژه دین اسلام گند و فضولات انسانی و پایین تنه را بگیرند،اسلام در
    هم می غلتد و چیزی از آن نمی ماند.

    • آرش آریانی

      این هم از ادب شماست که عقیده یک میلیارد و هفتصد میلیون انسان را به فضولات انسانی و پایین تنه تشبیه میکنید خیلی جالب است معنی خردگرایی را هم فهمیدیم پس اگر عقاید پوچ شما را به موی زهار زنان فاحشه تشبیه کردند با خردگرایی کامل با آن برخورد کنید

  • ramin

    بگذارید رو راست با شما دین گرایان توتالیتر سخن بگوییم.
    ما نه به خداباور داریم،نه به محمد و نه به امامان شیعه و نه هیچ آیین و مذهبی
    ما خرد گرایان را یک خرد سنجشگر بس است.

    • آرش آریانی

      شما و تمام دار و دسته تان روی هم تار موی بزرگانی چون دکارت و کانت و لایبنیتس و برادلی نخواهید شد پیامبر روشنگری و یکی از بزرگترین خرد گرایان همه اعصار ایمانوئل کانت مولف کتاب گرانسنگ سنجش خرد ناب نخواهید شد اصلا خردگرایی نوین بدون کانت واژه ای است بی مفهوم .
      کارل پوپر بزرگترین فیلسوف خردگرای تجربی مسلک در قرن بیستم خود را دنباله رو وی میداند.اما همین کانت با تمام وجود به خداوند معتقد است.و حتی معتقد است که باید به کودکان بیاموزیم تا نام خداوند را با بی احترامی به زبان نیاورند. بزرگترین فلاسفه و دانشمندان تاریخ بشری خدا باور بوده اند.اینکه امثال شما رو دست این بزرگان برخاسته اید جای تبریک دارد.

  • داریوش

    جناب آقای فیلسوف که فکر میکنی‌ “باید” جواب همه را بدهی‌ و فکر میکنی‌ که بالاخره این تو بودی که “پرتقال فروش” را پیدا کردی، بگذار در دو کلمه برایت بگویم، احتیاجی به این صغرا کبرا بافتن نیست. احتیاجی‌ نیست از نیچه، ارسطو، و کپرنیک سخن بگویی و مثلا معلومات خودت را به رخ بکشی. اولا کسی‌ را که از دین برگشته نمی‌‌توان دوباره به دین متقاعد کرد. منطق شما خیلی‌ ضعیف تر و فقیر تر از آن است که بتواند خدا نا باوران به خصوص دشمنان قسم خورده اسلام چون من را قانع کند.

    دوم، فرمودید “همه چیز را گردن دین نیندازید”، که اتفاقا همین فرمایش شما نشان می‌دهد چه قدر از واقعیت به دور تشریف دارید. این ما نیستیم که همه چیز را گردن دین آن هم دین “مبین” اسلام می‌‌اندازیم. در واقع این ملایان حاکم شده بر ایران هستند که همه کار خود را با دین “مبین” اسلام توجیه میکنند. من مثل شما سواد ندارم که از حال نیچه، ارسطو و افلاطون با خبر باشم. برای من بیسواد عقل من در چشمان من است.

    سوم، اگر راست می‌گویی این بلبل زبانی‌ها را برای ملایان حاکم شده بر ایران انجام بده. اگر راست می‌گویی برو با مصباح یزدی شطرنج بازی کن. برو با خامنه‌ای بحث فلسفی‌ کن.

    چهارم، سرت را از آن کتاب هایی رژیم در اختیارت میگذارد بلند کن و به اطراف خودت نگاه کن. آن وقت میبینی‌ که نفرت از آخوند و اسلام چه ریشه عمیقی در ایران گسترده است. مثلا برو به شهر‌های کوچک و با چشمان خودت ببین که مردم اسم‌های ایرانی‌ برای بچه خودشان می‌گزارند. نفرت از اسلام آن چنان گسترده است که حتا محمد نوری زاد هم به خامنه‌ای اخطار کرد که پس از شما کسی‌ به هیچ آخوندی سواری‌ نمیدهد.

    پنجم، من اصلا فکر نمی‌‌کنم تو دانشجوی فلسفه باشی‌، تو یکی‌ از جیره بگیران رژیم هستی‌ که یک سری چیز هایی را به خوردت داده‌اند. با شگرد کار شما مزدوران بی‌ شرف آشنائی کامل داریم

    • آرش آریانی

      من نه فیلسوفم و نه قصد دارم شماها را به دین برگردانم وقتی بعنوان یک محقق هنوز حقانیت هیچ دینی بگونه ای کامل بر من اثبات نگشته چگونه میتوانم چنین اندیشه ای ( هدایت خداناباوران به دین)در سر داشته باشم.

      سخن اساسی من اینست که از نظر اندیشه ای میباید گاردی وسیع و فراگیر داشت و خیلی راحت به اثبات یا رد دست نزد فقط کودکان و آدمهای بیسوادند که به سرعت حکم میدهند و رد یا قبول میکنند.

      و بسیار خشنودم که راه تحقیق را در پیش گرفته ام و نه تقلید. و اما در مورد ملایان. تفاوت شما با آنها از نظر من تفاوت تعدای گرگ و کفتار است که بر سر لاشه حیوان مرده ای به جان یکدیگر افتاده اند.از شما و آنها به یک میزان بیزارم.

      آنها به نام دین و شما به نام آزادی و خردگرایی و سکولاریزم تیشه به ریشه انسانیت می زنید. وقتی خودت به صراحت اذعان میکنی ( برای من بیسواد عقل من در چشمان من است) دیگر چه توان گفت.

  • Iranbook

    کتاب ممنوعه جدید
    حقایقی که آخوندها و مذهبیون هزاران سال است از شما مخفی می کنند.
    دانلود کتاب ممنوعه «چرا شیاطین و اجنه نامرئی هستند؟»
    با متن کامل کتاب «لعنت حجاب» با عکس های رنگی فقط ۲ مگابایت.
    لینک در مرورگر باز می شود: http://jmp.sh/7l4gbKf