دشمن مردم ایران کیست؟
۳۶ سال پیش مردم ایران شاه را دشمن انگاشتند و با حمایتهای غرب از درگیریها در تهران، انقلاب به پیروزی رسید؛ اما آیا شاه دشمن مردم ایران بود؟ پس چرا ۳۰ سال است که همان مردم به شاه می گویند ” خدا بیامرز “؟. دشمن که خدا بیامرز نمی شود! تجربه تلخ تاریخی مردم از انقلاب اسلامی که با کشتار و اعدام آغاز شد و ادامه یافت و با اختلاسهای بزرگ دولتی و فقر و بیکاری کمر شکن به آرمانهایش رسید!.
امروز کسی نمی تواند منکر شکاف طبقاتی و فقر جامعه ایران شود؛ در حالیکه گروهی با چاپلوسی و نفوذ در لایه های رژیم به ثروتهای باد آورده رسیدند، طبقه متوسط کارمند و کارگر و حتی کسبه جزء در فقر بسر می برند.پرسشی که پیش می آید این است که : دشمن واقعی مردم ایران چه کسانی بودند؟. سالهاست که آقای خامنه ای از “دشمن ” دم می زند و گویا در یک سخنرانی ۳۰۰ بار واژه “دشمن” را بکار برده است!. امّا دشمن کیست؟. دشمنی که ضد مردم ایران است کیست؟. چه کس و کسانی ضد منافع ملی ایران اقدام کرده اند و دشمن هستند؟.با یک بررسی راست ،پاسخی ساده خواهیم داشت : “نظام جمهوری اسلامی و سرانش دشمن مردم ایران هستند!”
یعنی دشمنی که خامنه ای به مردم تلقین کرده است که مثلاً امریکا که در خارج از مرزهاست؛ اما در واقع آن دشمن خود خامنه ای است! تعجبی هم ندارد اگر او در یک سخنرانی ۳۰۰ بار واژه دشمن را بکار برده باشد ،چرا که سعی او در انحراف افکار مردم ایران از دشمن حقیقی است؛کسی که به همراه سلف خود خمینی و دیگر سران خیانتکار جمهوری اسلامی بیشترین نقش را در تحریم و فقر و بیکاری و تعطیلی کارخانجات و چپاول و حراج منابع ملی و فرار نخبگان و سرمایه های ایران به خارج داشته است.
ماجرای مجلس! در حمهوری اسلامی
گزینش و فیلتر شدن کاندیداها در جمهوری اسلامی تنها یک مشکل انتخابات است . اما آیا همان نمایندگان فرمایشی و گزینشی توان لازم را برای نظارت بر دولت و وضع قوانین در راستای منافع ملی ایران را دارند؟. حقیقت تلخ اینست که نه! این مجلس کارایی لازم را برای نظارت ندارد. فرض هم کنیم که چند نفر خیر خواه در میان خیل نوکران خامنه ای یافت شوند که بخواهند خدمتی به مردم نمایند، جوّ چاپلوسی و دغل بازی دیگر نمایندگان و لابی های مختلف رهبر از سپاه و بنیاد ها گرفته تا ملایان درون مجلس ، اجازه هیچ تحرکی را به نفع ملت ایران نمی دهند!
مجلس دوره ششم را که یادتان هست؛ گروه زیادی از اصلاح طلبان چپ گرا به مجلس راه یافتند ولی هرگز تنوانستند در برابر خامنه ای مقاومت کنند و براحتی از گرده سیاست کنار زده شدند. این اختلاسهای فلّه ای و بزرگ سالهای اخیر که مقیاسی دهشتناک دارد ، نشانه ی شراکت و سکوت نمایندگان مجلس در دزدیهای آقایان است. در تک تک پرونده اختلاسها نام چندین نماینده بعنوان متهم مطرح می شود ولی بدلیل فاسد بودن سیستم، این اتهامات هرگز رسیدگی نمی شود.
مجلس در ایران ، نماینده ولایت فقیه است! نوکر اوست. قانون مورد نظر او را تصویب می کند و قوای نظارتی اش را نه برای نظارت بر دولت و کنترل جرائم دولتی که برای کنترل مردم و ایجاد جوّ خفقان هر چه بیشتر برای تداوم یکّه تازی ولیّ فقیه است.
مصوبات مجلس ایران بر چند دسته است؟
۱) – دسته اول مصوبات مجلس ایران تقاضاهای تخفیف های مختلف مانند بهای ارز و معافیت مالیاتی شرکتها و بنگاههای وابسته به آقایان است که بسته به نوع تجارت ایشان، این قوانین بارها تغییر کرده است. از معافیتها و تخفیفهای بهای ارز در چند سال گذشته آقایان ثروتی هنگفت بدست آوردند که تماماً از راه چند نرخی بودن ارز به جیب زده شده. ارزی که قرار بود بعنوان دارو خرج شود، برای واردات پورشه و لوازم آرایش هزینه شد! این عمدی است؛ یعنی همواره تعدادی از مصوبات مجلس تنها برای منافع بنگاههای اقتصادی آقازاده ها و بنیادهاست. ارز مرجع و مبادله ای و شناور از اصطلاحاتی است که بدلیل این سوء استفاده مجلس در ایران مرسوم شده است.
۲) – دسته دوم مصوبات مجلس امنیتی است که تنها برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و افزایش اقتدار امنیتی خامنه ای بکار می رود. مانند طرح امنیت اخلاقی و طرحها و قوانین دست و پاگیر درباره مطبوعات و اینترنت و ماهواره. همگی این مصوبات در راستای حفظ دیکتاتوری ولایت مطلقه است.
۳) – مصوبات اشتباهی! این مصوبات که می تواند شامل دو گروه اول هم شود، گروهی از مصوبات است که نمی تواند اجرا شود! یعنی مصوبه ای که قابل اجرا نیست و به بایگانی می رود بدون آنکه قوای سه گانه توان اجرایش را داشته باشند.گروهی از این مصوبات با قوانین سابق تناقض دارند و گروهی از نظر عرف و عقل قابل اجرا نیستند!
این مصوبات سالیانه مجلس ایران به همراه بودجه است که همانند تقسیم گوشت قربانی بین ادارات و بنیادهای وابسته به بیت آقا تقسیم می شود. این ادارات و بنیادها تنها مصرف کننده هستند و هیچ خروجی اقتصادی و یا فرهنگی ندارند!
کارایی مجلس در سالهای پس از انقلاب در چه اندازه بوده است؟
مجلس ایران هرگز تریبون مردم ایران نبوده است و تنها خواستها و سخنان رهبران نظام از تریبون مجلس شنیده شده است. مجلس ایران هرگز برای مبارزه با فساد اقتصادی بر امور دولت و دیگر ارگانها نظارت نکرده است و این بی تفاوتی مجلس در برابر خیانتها و جنایتها در حکومت نشان از هم کاسه بودن مجلس با دزدان و جنایتکاران نظام است. این البته چیز عجیبی هم نیست، که از آغاز انقلاب افراد جانی و دزد به مجلس ایران راه یافتند!
مجلس ایران هرگز در اعتراضها و مشکلات پابپای مردم نبوده است،چرا که اصولا از مردم نیست و افراد منتخب خامنه ای در شورای نگهبان تأیید می شوند.این امر باعث می شود که نمایندگان در وقایعی مانند تیر ۷۸ و قیام ۸۸ با مردم مخالفت کنند و گویی ایشان سربازان ولیّ فقیه هستند که در حال کشتار و شکنجه هستند. البته این هم درست است چرا که عده ای از مجلسیها از سپاهیان و شکنجه گران هستند!
با رأی دادن چه روی می دهد؟
مشروعیّت این رژیم در مجامع بین المللی بستگی به حضور مردم در انتخابات دارد. یکی از دلایل عدم حمایت از اپوزسیون داخلی و خارجی وسیله دیگر کشورها،حضور خوب مردم ایران در انتخابهاست. یکی از دلایل عدم توجه به مخالفتهای گاه و بیگاه مردم ایران می تواند حضور ایشان در انتخابات باشد؛ ملتی که از رژیمی راضی نیست و قصد براندازی آن را دارد که در انتخابات آن شرکت نمی کند!
بنابر این هر رأیی که ما می دهیم خاری در چشم خود ماست. دشمن ما خامنه ای است که با فریب ما همواره قصد افزودن به عمر رژیم اسلامی را دارد! هوشیاری و بینش درست و فریب نخوردن از دشمن، ژمانی که او خود را در لباس روحانی و با ابزار دین به شما معرفی کرده است ، آسان نیست ولی برای ما تجربه شده است که آرای ملّت ایران جز تبلیغ برای نظام جنایتکار اسلامی سودی ندارد.
با رأی دادن اما وضع حقوق بشر روز بروز بد تر خواهد شد، چرا که جمهوری اسلامی با نمایش آرای ملت ، خود را صاحب جان و مال ما معرفی می نمایند و در برابر اعتراضات حقوق بشری سازمانهای جهانی مقاومت می کند. در واقع با رأی ما نادانسته ، حکم اعدام بسیاری از جوانان و مبارزان معترض امضا می شود.
با رأی ندادن ما چه می شود؟
نه استخدام کسی به مهر شناسنامه بستگی دارد و نه تا به حال کسی توانسته است با رأی دادن کمکی به خود و یا منافع ملّی ایران کند. این رأیها جز آب به آسیاب دشمن (خامنه ای ) ریختن نیست.
با رأی ندادن ما رژیم ایران مشروعیّت بین المللی خود را در خطر خواهد دید.
با رأی ندادن ما توان و نیروی مخالفان رژیم به رخ آن کشیده خواهد شد و این مبارزه مدنی می تواند به جهان نشان دهد که گروه زیادی در ایران موافق ادامه رژیم اسلامی نیستند.
افرادی که با تکیه بر رأی مردم شهر و روستای خود به مجلس راه یافتند و ره سدساله را یکروزه رفتند و خود و خانواده شان را به نان و نوایی رساندند، با رأی ندادن ما دیگر نمی توانند بعنوان نماینده ملت خود را معرفی نمایند و این افراد در انزوای سیاسی داخلی چه خارجی قرار خواهند گرفت. نمایندگانی که با فریب مردم و با ایجاد رقابت بین بد و بدتر توانسته اند به مجلس راه یابند ولی هرگز نه سواد لازم و نه اختیار کافی برای رسیدگی به امور ملّت را داشته اند.
بنابر این این افراد سودجو از رأی ندادن ما ضرر می کنند.
از طرف دیگر با رأی ندادن ما رژیم ایران توان تبلیغ در مجامع بین المللی و توجیه اعدامها و زندانی کردن مخالفان خود را از دست خواهد داد.
از آنچه گذشت
هر رأیی که داده می شود کمکی در راه پایمال شدن کشتگان راه آزادی است. کسانی که از اول انقلاب تا امروز برای اصلاح و تغییر رژیم تلاش کردند و با اعدام و ترور و شکنجه مواجه شدند.هر رأیی که داده می شود، عمر این رژیم خونخوار که دشمن ملت و ملیّت ایران است تداوم خواهد یافت و آب است به آسیاب دشمن ملت .دشمن واقعی ملّت و منافع ملّی ایران که همانا آخوند دزد و جنایتکار است .