پیش گفتار:
همیشه گفته اند که ملت ها لیاقت همان حکومتی دارند که بر آنان فرمانروایی می کنند. گویا این حقیقت دارد و شوربختانه ملت ما همواره ظالم پرور ظلم پذیر، و مظلوم آزار بوده است. ملت ما از گذشته تا کنون به دیکتاتوری خو گرفته، و آن را پذیرا شده است. درست مانند دانش آموزان مدارس که از رفتار ملایم و دموکراسی یک آموزگار و دبیر، طغیان گر شده، و کلاس را روی سر می گذارند در حالی که در برابر یک آموزشگر محکم و سختگیر نفس ها را در سینه حبس نموده و کمترین جنبش و هیاهویی از خود نشان نمی دهند.
انتقاد ما از پیشینیان
ما همواره از پیشینیان و نیاکان خود گله می کنیم و ایراد می گیریم که در برابر بیگانگان و متجاوزین به سرزمینمان مانند یورش تازیان، هجوم قوم مغول، تیمور گورکانی، نفوذ و سمپاشی آخوند بر فتحعلیشاه خردباخته و خرافاتی، و یورش آخوند در سال ۱۳۵۷ و مانند آن ایستادگی نکردند و مملکت را در دورانی گوناگون به دست دشمنانمان سپرده و آن را به ویرانی وچند پارگی کشاندند.
گرچه تا اندازه ای این گله و انتقادها وارد است ولی با توجه به این که در زمان های گذشته امکان تماس و ارتباط مردم در سراسر ایران بزرگ بسیار کم بود سطح آگاهی عمومی مردم ایران از مسائل سیاسی و موقعیت جهانی بسیار ناچیز، و در نتیجه به وجود آمدن اتحاد و همبستگی در میان مردم کمتر اتقاق می افتاد. زیرا در آن شرایط محدود، بدون رسانه عمومی و جدایی مردم ازیکدیگر، تنها تکیه نیاکان ما بر قدرت و تسلط یک حاکم و فرمانده مستبد و زورگو بود که مردم را مانند گله گوسفند به راه و برنامه های خواسته خود روانه کند.
بیگانگانی که بر م حکومت کردند
سلطان محمود غزنوی بیگانه خردباخته ای بود که از نیرو و سرمایه کشور ما مایه گذاشت، به هندوستان لشکر کشید و به قتل عام مردم پرداخت تا مذهب تسنن را در آن دیار رواج دهد. شاه اسماعیل صفوی خرافاتی و خردباخته و جانشینانش با کشتار بی حد و حصر مردم در سراسر ایران بزرگ تلاش کردند تا مردم را از مذهب تشیع برکنار داشته و شیعه گری را در همه جا جایگزین نمایند. در جایی که شاه عباس بزرگ با آن که بیگانه ای بیش نبود ولیکن با درایت و اندیشمندی تمامیت ارضی ایران را حفظ نمود و ایران را در دوران خود به قدرت و شوکت رسانید. نادرشاه هم با وجود بیگانه بود بزرگترین خدمات را به این مرز و بوم نمود.
چه کسانی در این زمان قابل انتقادند؟
مسئولیت جامعه امروز و فردای ایران بر عهده جوانان است. زیرا از افراد سالمند و بازنشسته که دارای نیروی تن و روان اندکند نمی توان انتظار مبارزه و روبرویی با رژیم آدمخوار اسلامی را داشت. آنان می توانند تا اندازه ای راهنمای فکری جوانان باشند ولی این جوانانند که می توانند و باید سرنوشت کشور رادر دست خود گیرند.
امروزه با وجود اینترنت، تلویزیون و رادیو های بین المللی، فاکس، تلگراف، تلفن، رفت و آمدها میان کشورهای گوناگون جهان، بیشتر جوانان در هرگوشه ایران در جریان وضع سیاسی ایران و کشورهای دیگر قرار می گیرند و می توانند آگاهانه رژیم غیر انسانی اسلامی را از اسب قدرت به زیر کشیده و ما بیش از این شاهد جنایات گسترده رژیم و فروپاشی میهنمان نباشیم.
جوانان ما چه کار می کنند؟
شوربختانه، جوانان ما مسئولیت ملی و میهنی خود را فراموش کرده و تا کنون سوای ایراد گیری و انتقاد از دیگران و یا طفره رفتن، به کارها و سرگرمی های بیهوده پرداخته و یا آن که عمر با ارزش خود را در اعتیاد های گوناگون تلف می کنند. بدیهی است این جوانان قدرتمند ما اگر اندکی از فکر و اندیشه خود را برای مبارزه با این رژیم غیر مردمی صرف می کردند ما نمی بایست تا کنون اسیر این دیوان هرجایی باشیم و کشورمان این چنین راه فروپاشی و زوال را طی نماید.
بنابراین، ایراد گیری جوانان از پدران خود که در سال ۱۳۵۷ و و همچنین ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ موجب روی کار آمدن آخوندها بر سر قدرت شدند گرچه منطقی است ولیکن چیزی از بار مسئولیت خودشان را نمی کاهد و همه گونه انتقاد بر آنان است که شماها از ۳۶ سال پیش و استیلای ملخ های آدمخوار رژیم اسلامی چه گامی را بر داشته اید؟!. چگونه با این گرگهای درنده مبارزه کرده اید؟، چند آخوند تبهکار را از منبر پایین کشیدید و زندگی را بر آنان سیاه ساختید؟!.
آیا جوانان ما تاکنون با این رژیم مبارزه کرده اند؟!.
آنچنان که همه می دانند این رژیم روز و شب مردم بیگناه و جوانان فعال ما را به شکنجه و دار می کشد، دکتر بختیار، فریدون فرخ زاد، و ستار بهشتی ما را با ساطور و دشنه و یا ضربه های گوناگون به خاک می کشاند. ریحانه جباری دختر بیگناه که مورد تجاوز یک دیو صفت اطلاعاتی قرار می گیرد به خواسته و توصیه آن وزارت خانه آخوندی با طرزی وحشیانه حلق آویز می شود و صدها نمونه دیگر…. آیا شماها سوای وقت تلف کردن و خود را سرگرم همه نوع اعتیاد، هنر دیگری از خود نشان دادید که حتی برای نمونه یک آخوند را به چوب دار بسته، و به خاک بکشانید تا رژیم به خود آید و اندکی از خونریزی و خودکامی خود بکاهد؟!.
اعتیاد جوانان:
۱- اعتیاد به مواد مخدر
آمار رسمی سال ۸۸ نشان می دهد که سن شروع اعتیاد، ۱۵ تا ۱۷سالگی بوده، و از آن سال تاکنون روزانه دست کم ۳۰۰ نوجوان وارد چرخه اعتیاد شدند.همچنین ۴۹ درصد از دانشجویان به مواد دخانی اعتیاد پیدا کرده و افراد به صورت جمعی و از روشهای آسانتری برای استفاده از موادمخدر استفاده میکنند. هادی معتمدی در همایش مددکاری اجتماعی در حوزه کودکان، با اشاره به اینکه در سالهای اخیر با دغدغه جدیدی به عنوان اعتیاد نوجوانان مواجه شدهایم، اظهار کرد: «درحوزه کاریمان بارها با کودکان هفت و پنج ساله معتاد و حتی کودکانی که معتاد به دنیا آمدهاند، روبهرو شدهایم..».
۲- اعتیاد به داروها
اعتیاد به داروهای مسکن و خوابآور خیلی جدی است. چندی پیش مرکز ملی مطالعات و درمان اعتیاد از افزایش اعتیاد به داروهای مسکن در جامعه و افزایش این نوع اعتیاد در بین اقشار مختلف جامعه ابراز نگرانی کرد. دکتر محسن وزیریان، رئیس اداره پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد وزارت بهداشت: “در حال حاضر بهدلیل نبود آموزشهای لازم در کشور، اقشار مختلف جامعه از این موضوع بی اطلاع اند واین نوع اعتیاد را جدی نمی گیرند.
به گفته دکتر وزیریان، داروهای مسکن معمولی، داروهای خوابآور (گروه بنزود یا زپینها مثل دیازپام، لورازپام و…) و همچنین مسکن هایی که در ترکیب آنها مواد مخدر وجود دارد مانند استامینوفن کدئین و اکسپکتورانت کدئین از جمله داروهایی هستند که در صورت مصرف خودسرانه و طولانی مدت منجر به اعتیاد افراد می شوند.
به گفته پژوهشگران مصرف داروهای مسکن و خوابآور دارای آثار و عوارض مخربی است که معمولا تا چند ساعت باقی می ماند. داروهای مسکن و خوابآور باعث تغییرات رفتاری یا روانی همچون سرخوشی مختصر، رفتار نامناسب .، پرخاشگری، اختلالات درکی، اختلال قضاوت، گیجی، رخوت، خواب آلودگی، شل شدن عضلات، بهم خوردن تعادل و اختلال عملکرد شغلی و اجتماعی می شوند.
همچنین مصرف طولانی داروهای مسکن و خوابآور عوارضی شامل افسردگی، سردرد، ناراحتی گوارشی، آسیب کبدی و اختلال حافظه درپی دارد. همچنین بر اساس تحقیقات به عمل آمده زنانی که به طور مداوم از داروی مسکن استامینوفن، بروفن و از این قبیل استفاده میکنند، دو برابر افراد معمولی در خطر ابتلا به فشار خون بالا هستند.
۳- اعتیاد به قلیان و مشروبات تقلبی
کشیدن قلیان و اعتیاد به مشروبات که عمومن تقلبی و مسموم کننده است، موجب می شود که جوانان مملکتمان دچار بیماری های مختلف جسمی و روانی شده، خرد و اندیشیدن خود را از دست می دهد. اینها برنامه ریزی رژیم ضد انسانی است که بر کشورمان حکومت می کند.
از آنچه گذشت:
جوانان ما از سه دهه پیش تا کنون، همواره اعتراض و انتقاد از پدران و مادران خود دارند که چرا با اندیشیدن نادرست و بی خردی خود موجب استیلای رژیم آدمخوار اسلامی بر مردم شدند و کشور را به ویرانی و عقب ماندگی کشاندند؟. گرچه اینگونه انتقادها و خرده گیری بر نیاکان ما هم که تلاش بیشتری نکردند تا از یورش تازیان، حمله سپاه جرار مغول و تیمور گورکانی، شکست افتضاح آمیز شاه سلطان حسین در برابر محمود افغان، نفوذ آخوندها بر فتحعلیشاه خردباخته و خرافاتی وارد است که در نتیجه در هر دوره شکست و ویرانی و تجزیه بخشی از خاکمان را سبب گردیدند.
ولی آیا در این دوران فطرت آخوندی، در دورانی که گروه بیشماری از فرزندان میهن مانند شاهپور بختیار، فریدون فرخ زاد، ستار بهشتی، و صدها هم میهن دیگر از سوی رژیم سلاخی شدند و در زندان ها به دختران و زنان کشورمان تجاوز نمودند و آنان را به دار آویختند، بر سر و چهره بانوان کشورمان در اصفهان و چند شهر دیگر اسید پاشیدند، و یا با چاقو و ساطور به جان زنان هم میهنمان در شهر آخوند زده جهرم افتاده، و آنان را مجروح و لت و پار ساختند، جوانان ایرانی چه کردند؟، و چه واکنشی نشان دادند؟!.
آیا جوانانی که بیش از ۶۷٪ نیروی فعال کشور را شامل می شوند و آینده و حال سرزمینمان بدانان تعلق دارد توانسته اند گامی استوار و سازنده در رویارویی و سرکوبی رژیم برداشته و رژیم خودکامه و یکه تاز بر سر جای خود نشانند؟!.
نکته پایانی:
به جای آن که جوانان غیور و نیرومند وکشورمان که مالک اصلی این سرزمینند دمار از روزگار آخوند فرومایه درآورده روز روشن را بر آنان شب تار کنند و آنچنان وحشت و ترس در وجودشان به وجود آورند که از ترس و وحشت خود و خانواده هایشان در گوشه و کنار پنهان و خود را زنده به گور سازند، با کمال سستی، بی ارادگی، این مسئولیت خطیر ملی و میهنی را فراموش کرده و خود را اسیر ودر بند اعتیاد به مواد مخدر، داروهای گوناگون مسکن و خواب آور، اعتیاد به نوشابه های مسموم کننده، کشیدن قلیان و مانند آن نموده، بی خبری، خواب رفتگی، بی عقلی، سستی، ناتوانی و دهها بیماری های گوناگون را برای خود به یغما آورده اند.
بی گمان همانگونه که ما از گذشتگان خود انتقاد داریم، در آینده و در شرح تاریخ کنونی، انتقاد و ایرادهای گوناگونی بر این جوانان به خواب رفته و بی تفاوت امروزی وارد خواهد شی