۲۲ بهمن!
۲۲ بهمن روزی غم انگیز و عبرت آمیز برای ملت ایران است. در واقع تمامی خرافات مذهبی مردم ایران که بچه گانه و احمقانه می نمود بناگاه در یک بلوای سیاسی و شورش خیابانی آشکار شد. آن حج رفتن محمّد رضا شاه و بودجه دادن به حسینیه ارشاد بالاخره کار دستش داد. .آزاد گذاشتن باهنر و بهشتی برای نوشتن کتب تعلیمات دینی دانش آموزان و بسیاری دیگر از اشتباهات که شاه و مردم را از هم دور نمود و چنان گشت که شاه از یک طرف به دوستان خارجی اش دل بست و مردم هم به آقا!
دل بستن مردم به آقا همان و حمایت جهان از وی بعنوان یک آزادی خواه همان! خمینی دنیا را فریب داد و خود را بصورت یک گاندی ایرانی معرفی کرد؛ در حالیکه خمینی از همان بامداد صبح ۲۳ بهمن نشان داد که یک افعی خطرناک است.
آنها که می گویند دین ضرر ندارد سخت در اشتباهند
انقلاب اسلامی ایران بخوبی نشان داد که اعتقاد به دروغ و خرافات بی ضرر نیست! این همه کشته و این همه زندگی بباد رفته محصول انقلاب اسلامی ایران است. اسلامی که فقط خود را قبول دارد و سخن غیر خود را نمی پذیرد. مطابق تعالیم قرآن سخن مخالف اسلام نه تنها بی هیچ درنگی کفر است بلکه گوینده آن سخن هم لایق اعدام می باشد! اینها البته مطابق نصّ قرآن است ولی هستند تندروهایی که از قرآن هم پیشی گرفته اند و اجرای احکام جنایتکارانه ی الله را هم کافی نمی دانند!
اسلام با قسمتهای مختلف علوم در تضاد است و مسلمانان بجای پذیرش علم و دانش ، مجبورند سخن دروغ یک عرب ۱۴۰۰ سال پیش را بپذیرند! این تضاد مسلمان دیندار برابر پذیرش عقل و دانش، در تمامی جهات فکری به وی ضربه می زند.
در انقلاب اسلامی ایران اخلاق و انسانیت مرد.
اخلاقی که امثال خمینی و خلخالی و خامنه ای در سخنان گزافشان بما یاد دادند، عین بی اخلاقی و ضد انسانیت بود. رهبران مذهبی انقلاب برای حفظ مذهب و پیشرفت اسلامیت انقلاب دست به جنایات بسیاری زدند و همه ی بهانه شان هم حفظ اسلام و قرآن بود! بهترین سربازان خادم به ایران در انقلاب ۱۳۵۷ به جوخه اعدام سپرده شدند به این بهانه که اسلام و انقلاب حفظ شود! در واقع به بهانه ی حفظ اسلام و انقلاب ۳۶ سال است که انسانیّت زیر پا گذاشته شده است. در سی و ششمین سالگرد این انقلاب شوم به گوشه ای از گنداب باقی مانده از اسلام سیاسی و شیعی به نمایش فرتورین نگاه می کنیم:
فرتور اول : زنده سوزاندن یک زن (احتمالاً خود فروش ) توسط مردم (بالا )
در این تصویر (بالا) زشت می توان همه ی انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را به یکباره دید! مردم روانی در تهران یک زن را که به گمان ایشان گناه خود فروشی داشته است را زنده زنده آتش زدند و بدن سوخته او را در شهر چرخاندند….
براستی این با کاری که داعش در حق خلبان اردنی کرد تفاوت دارد!. چون داعش ادعای قصاص خون کودکان زیر بمب افکنها را دارد ولی مردم ایران این زن را زنده سوزاندند بی آنکه کسی را کشته باشد!
فرتور دوم : اعدام سریع و وحشیانه اهالی دولت
فرقی نداشت که وزیر جنگ باشی و یا وزیر آموزش پرورش! فرقی نداشت که خدمت کرده باشی و یا دزد باشی! فرقی نداشت که سر خلبان و معلم خلبانی باشی و یا یک تاجر کار آفرین! همین که آنهاَ تو را کشته می خواستند کافی بود. تنها پس از چند ساعت از ۲۲ بهمن گذشت که تیر اعدام در چلّه چکانده شد و هنوز هم ادامه دارد.
فرتور سوم آخوند قاتل و اصلاح طلب!
آخوند غفاری که امروز از اصلاح طلبان و مخالف خامنه ای است در این فرتور دیده می شود. احتمالا در کنار او یاسر عرفات قرار دارد. از افتخارات غفاری کشتن امیر عباس هویدا در حین جلسه محاکمه بوده است. تشنه به خون بودن و علاقه وافر وی به تفنگ یوزی از مشخصات این جانشین بر حق محمد ابن عبدالله است.
آخوند غفاری که دقیقاً تعداد قتلها و ترورهای بدست او مشخص نیست، امروزه در گروه اصلاح طلبان است و دم از اصلاحات می زند. از هم رزمان و دوستان غفاری می توان به میرحسین موسوی، صادق خلخالی و محمد خاتمی رئیس جمهور سابق نام برد. او با این سابقه قتل و جنایت نماینده مجلس هم شد! واقعاً باید به مردم ایران دست مریزاد گفت که این حیوان درنده را بعنوان نماینده خود به مجلس فرستاند!
و البته او در مجلس هم وحشیگری اش را ادامه داد و سابقه کتک کاری او با محمد یزدی به ثبت رسیده است که چیز عجیبی هم نیست! اصطبل است و گاهی کتک کاری می شود!
از جوانان امروز ایران در عجبم که پای سخنرانی این جانی و قاتل می نشینند و فریب اصلاح طلبان مانند خاتمی و کروبی و موسوی را می خورند!
فرتور چهارم : سرانجام ایران و ایرانی!
سرانجام ایران و ایرانی همین شد که بخاطر شیهه های این شیاطین پول بپردازد! پای منبر آخوند بر سر و کله بزند و بابت این تو سر زدن ها پول بدهد. بله بجای کسب دانش و کمک به آبادانی سرزمین ایران، پول را در راه شکم این اهریمنان زشت رو خرج می نمایند!
بجای کمک به فقرا و کودکان یتیم، بجای کمک به تسل جوانان و موفقیت ایشان، پولشان را در راه خریدن بهشت هزینه می کنند. براستی ما را چه شده است که راه را گم کرده ایم؟. ما را چه شده است که برای سور چرانی آخوند و ملّای دوزاری میلیاردها تومان خرج می کنیم؟.
نکته پایانی:
از آنچه گفته شد آیا ژمان آن نرسیده است که از این پستی و نادانی خود را رها سازیم؟. آیا زندگی با دروغ و خرافات لذت دارد؟. مگر چند بار زنده هستیم که حاضر شده ایم به خود و کودکان خود دروغ بگوییم و ایشان را هم مانند خود در خرافات دین غرق سازیم؟.