رژیم اسلامی یک غده سرطانی است
به اتفاقهای ۳۷ سال کذشته نگاه کنید که چه بسر مردم خاورمیانه آمده است. قسمت اعظم این مشکلات حاصل رقابت شوروی و امریکا در جنگ سرد بود. امریکا از ترس نفوذ کمونیسم ، تمام منطقه را بسوی بنیاد گرایی و اسلام هل داد. در آغاز کشورهای ایران و افغانستان گوشت قربانی رقابت امریکا و شوروی بودند اما بعد این شورشها و گروههای اسلامی گریبان تمام خاور میانه را گرفت. گروههایی ماند طالبان و داعش قدمت چندانی ندارند و ممکن است در آنها تغییرات اساسی ایجاد شود و آینده شان مشخص نیست؛ اما رژیم جمهوری اسلامی بعنوان یک غده سرطانی که کل منطقه را به آشوب کشانیده است از قدمت طولانی و حمایت داخلی و خارجی نسبی برخوردار است.
حمایت داخلی اگرچه ممکن است تنها یک دهم جامعه باشد ولی باید دقت کنیم که جامعه ایران هنوز درگیر مذهب است و این رژیم همواره توانسته است از ابزار مذهب برای بسیج توده ها برای حمایت از خود استفاده نماید. یکی از مهم ترین دلایلی که سایت فضول محله سعی در زدودن خرافات و مذهب از بینش و کنش ایرانیان دارد این است که دین در ایران ابزار حکومت است.
حمایت خارجی از ایران بسیار پیجیده است ولی در ۳۷ سال گذشته ،ایران بخوبی توانسته است جهان را فریب دهد و شاید تنها کسی که فریب ایران را نخورد رونالد ریگان بود که با دخالت در جنگ خلیج فارس و ارائه اطلاعات به رژیم صدام ، کپه ترازوی جنگ را بسوی صدام بازگرداند و اجازه نداد ایران پیروزی خاصی در جنگ کسب نماید.
حمایت از گروههای تروریستی چیزی نیست که خوانندگان از آن اطلاع نداشته باشند ، جالب است که پس از تحریم همه جانبه برای مسأله هسته ای ، ایران که توانایی پرداخت پول به این گروهها را نداشت ، حمایت تعدادی از آنها را از دست داد و امروز حماس بودجه خود را از عربستان تأمین می کند و روابطش با ایران سرد است. چرا که ایران خود کاسه گدایی دستش است!
درگیری میان سران قدرت در ایران
دولت روحانی اگرچه توانسته است در مجامع بین المللی نیمچه اعتباری را پس از دولت احمدی نژاد کسب نماید و با دروغ و فریب خود را موجّه و راستگو نشان دهد، اما غرب بخوبی می داند که یک روده راست هم در شکم آخوند وجود ندارد و چیزی که برای دولت شیعه تهران نقل و نبات است ، دروغ می باشد و ایشان ابایی هم از این فریب و دروغ ندارند. با این وجود غرب با ایران بسیار محتاطانه برخورد کرده است و اجازه بازگشت فوری ایران را به مجامع جهانی نداده است.
اما در برابر آن دولت روحانی در داخل نه حنایش برای گروههای تند رور رنگی دارد و نه توان مقابله با موج ارتجاع و ایزوله نگه داشتن ایران را دارد. کندی اینترنت وسیله سران اطلاعات و سپاه که از رهبر دستور می گیرند تنها مثالی است که نشان می دهد ، دولت روحانی فقط کارگزار خامنه ای است.
اما موج رقابت میان سگان ولایت در اقتصاد شدید تر است. هر گوشه از اقتصاد ایران را آقازاده ای در دست گرفته است و به نظام جمهوری اسلامی باید لقب هزارفامیل را داد.
رقابت و درگیری شغالان را موقع خوردن لاشه دیده اید؟ وضعیت درگیری کیهان با روحانی ، هاشمی با خامنه ای و لاریجانیها با احمدی نژاد همان بود. اگر به درگیری و رقابت تک تک اینها دقت کنیم می بینیم که بر سر گوشت تن ایران است. ماجرا های زمین خواری که هر از گاهی رو می شود ، برای رهبران نظام و سیستم امنیت کشور از ابتدا روشن است. این موضوعات تنها از روی رقابت است که رسانه ای می شوند. سران نظام و اظلاعات ایران از اختلاسها و زمین خواریها و دزدیها بطور کلان آگاهند. چرا این مسایل در شرایط خاصی رسانه ای می شود؟ قراردادهایی مانند کرسنت و پارس جنوبی که ظاهراً با رشوه و کلاهبرداری منعقد شده اند ، هرگز اجرایی نشد. امروز ایران میلیاردها دلار در پارس جنوبی ضرر کرده است و احتمالاً غرامت سنگینی هم باید به کرسنت بدهد.
رو شدن اختلاسها و دزدیها خامنه ای را واداشت که از سران نظام بخواهد ، به یکدیگر رودست نزنند و قضایا را رسانه ای نکنند. اینکه صدها میلیارد دلار ثروت مردم فقیر ایران به یغما برده شود کوچکترین اهمیتی برای خامنه ای ندارد و ککش هم نمی گزد، آنچه او را نگران می کند درگیری شغالان ولایت حین خوردن لاشه است.
دعوت ناامیدانه لاریجانی از سران نظام به آشتی
لاریجانی سعی دارد نشان دهد که میانجی میان دعوای موافقان و مخالفان توافق هسته ای است. البته رد پای خانواده اش در پرونده های زمین خواری هم دیده می شود و او خود یکی از ثروتمندترین افراد ایران است ولی از طرفین می خواهد که آشتی کنند.
نکته ای ساده وجود دارد این است که سخن لاریجانی آلوده به فساد هرگز نمی تواند خریداری داشته باشد و کسانی مانند شریعتمداری که بلندگوی خامنه ای هستند ، هرگز برای لاریجانی تره هم خورد نمی کنند!
توافق هسته ای احتمالاً به مجلس می رود و احتمالاً با آرایی ضعیف تصویب می شود ؛ اینها همه بازی رسانه ای برای آرام کردن عوام فریب خورده است. عوام فریب خورده همان گروههایی هستند که طرفدار احمدی نژاد بودند و به طیف ۹ دی مشهورند. امروزه از ایشان بعنوان دلواپسان یاد می شود.هدف دلواپسان چیست؟ آنها می خواهند نشان دهند که رهبر موافق توافق هسته ای نبوده است! آیا ممکن است که توافق هسته ای بدون تایید خامنه ای انجام شده باشد؟ این پرسش را باید جوک سال نامید.
توافق هسته با مدیریت خامنه ای انجام شده است و او چنین وانمود کرد که از آن چندان هم راضی نیست! آنچه سران نظام را به درگیری و گرو کشی و رودست زدن به هم کشانیده است ، دلواپسی از توافق نیست، بلکه رقابت است. رقابت میان جناح های مختلف برای قدرت بیشتر و داشتن سهمی بیشتر از ثروت مردم ایران ، ایشان را به تخریب و توهین رسانیده است. بعنوان مثال کسی انتظار نداشت که برای مهدی هاشمی اشد مجازات و زندان طولانی تا به این حد در نظر گرفته شود ولی رقابت برای حذف طرف مقابل و جلوگیری از توفیق جانشینان هاشمی در سطح سیاست و اقتصاد، قاضی را به اشد مجازات ممکن رسانید.
برای جرایم مشابه جرم مهدی هاشمی معمولاً ۴ سال زندان در نظر می گیرند و برخوردی که با مهدی هاشمی شد ،مشابه برخورد با شهرام جزایری بود. البته شایعاتی هست که به مهدی هاشمی خوش می گذرد و او در جزایر کارائیب است؛ شاید ! اما موضوع مهم این است که جناح خامنه ای فرزندان هاشمی رفستجانی را از چرخه حکومت دور کرده است. فساد و اختلاس در تک تک سران این رژیم وجود دارد و اینها گروهی مفت خور و فرصت طلبند، نه چیز دیگر؛ اما درگیری آنها امروز ایشان را به مردم ایران بیشتر معرفی می نماید. دعوایی که پایانی ندارد و آشتی ناپذیر است. کی شغالی سیر شود؟
مردم فریب رسانه های خوش آب و رنگ را نخورند
برای حمایت از توافق هسته ای دولت روحانی و باراک اوباما تلاش همه جانبه ای را آغاز کرده اند. حمایت رسانه صدای امریکا از توافق و حتی شبکه مثلاً مستقلی مانند رادیو فردا (که البته جانشین رادیو صدای امریکا شده است)، نشان می دهد که دولت باراک اوباما بشدت بدنبال حمایت از روحانی است. رسانه های اینترنتی امریکا کمابیش سعی کرده اند که جو ضد رژیم اسلامی از بین برود و مس روحانی را طلا معرفی می کنند. وقتی رادیو فردا به تریبون روحانی بدل شود و از مردم ایران بخواهد که همه جوره برای انتخابات از خود مایه بگذارند ، جای گمانه برای تئوری تاریخی کارتر و خمینی باقی نمی ماند.
می دانیم که اکثریت مردم ایران در فقر و بیکاری و تبعیض قومی و منطقه ای هستند. می دانیم که اکثریت مردم ایران از این نظام جهل و خون متنفر هستند و کوچکترین اهمیتی به رسانه های داخلی وابسته به رژیم نمی دهند، اما در برابر این موضوع با رسانه های خارجی مانند رادیو فردا هم مواجهیم که با نیرنگ توانسته اند به خانه های مردم ایران بیایند و امروز سعی دارند همانند اوایل انقلاب که از خمینی حمایت شد و او را علم کردند، روحانی را بعنوان منجی معرفی کنند!
هیچ کس منجی مردم ایران نیست و هیچ انتخابات (دروغین) هم نمی تواند گرهی از کلاف سردرگم جمهوری اسلامی بازکند. این آگاهی و حذف خرافات است که می تواند به پایان نظام فریب و شارلاتانیسم جمهوری اسلامی کمک کند.