تقویم قمری و بی نظمی !
جای پرسش نیست که چگونه مردمی که دقیقترین تقویم جهان با کمترین اشتباه را داشتند ، گرفتار تقویم نادرست و بربری اعراب شده و ۱۴۰۰ سال است با مشکلات چرخش این تقویم دست و پنجه نرم می کنند.شاید اگر همت رضاشاه و مشاوران فرهنگ دوستش نبود هیچگاه گاهشمار ایرانی به فرهنگ ما باز نمی گشت.
اما آخوند و اسلام گاهشمار الله را دارند. اللّهی که گمان می برد سال ۳۵۵ روز است و از گردش زمین بدور خورشید هیچ نمی دانست ! ملّا با تقویم قمری و ماههای عربی مشغول است! محرم و رمضان می چرخند و نظمی هم ندارند! یک سال عاشورا با نوروز همزمان است و سال دیگر رمضان! پس از انقلاب اسلامی این ارتجاع به اوج رسید و رژیم اسلامی بارها به بهانه مراسم سوگواری جلوی شادی و جشنها را گرفت. اینبار هم مشکل همزمانی با بازی فوتبال و ترس از برد و شادی کردن مردم!
آیا سوگواری کاری درست است؟
برخی روایات اسلامی سوگواری را نهی نموده اند. حتی لباس سیاه پوشیدن مکروه بوده است. پس اگر حتی از دریچه دین و خرافات به مراسم سوگواری نگاه کنیم ، این سوگواریها از سوی بسیاری از همان علماء خرافاتی هم نهی شده اند.
مقایسه مراسم سوگواری و برسرزنی تشیع با مراسم فرهنگی مانند نوروز و چهارشنبه سوری و مهرگان کاملا نا همگون است . چگونه می توان شادیها و دست افشانی را با خاک بر سر و صورت ریختن مقایسه نمود؟ از نظر روانشناسی شادی و دست افشانی به زندگی و امید انسانها کمک می نماید و مشکلات روانی را کاهش می دهد در حالیکه سوگواری و بر سر و سینه کوبیدن نه تنها کمکی به روان انسان نمی نماید بلکه می تواند او را به توهم و دردی روحی سوق دهد که شوربختانه امروز بسیاری از شیعیان درگیر این توهم و اندوه پایان ناپذیرند! گویی زندگی شیعیان برای سوگواری و اندوه است تا بمیرند!
آیا حسین در بهشت است؟
اگر فرض کنیم بهشتی که شما دینداران بدان می اندیشید راست باشد و فرض کنیم امام حسین شما واقعاً در راه خدا شهید شده باشد، دیگر ناله و زاریتان از چه روی است؟ حسین ۱۴۰۰ سال است در بهشت با حوری بلورین و دهها متری وقت می گذراند! اگر باور دارید که ۱۴۰۰ سال است که حسین در بهشت است پس دیگر ناله و زاریتان از چیست؟
اما شاید در ناخودآگاه خویش می دانید که خبری از بهشت نیست و به همین دلیل به حال حسین نگون بخت افسوس می خورید!
حتی در این حال هم نمی توان توجیه نمود که پس از ۱۴۰۰ سال برای او زاری کنید! بهتر است برای پدران و مادرانی که در حمله اعراب کشته شدند زاری کنید ، کسانی که بی گناه کشته شدند. کشاورزان و انسانهای عادی که بیخبر از دنیا تنها به جرم زرتشتی بودن کشته شدند و زنانشان به بردگی گرفته شدند. زندگی این پدران و مادران ۱۴۰۰ سال پیش برای شما ارزشی ندارد؟ آیا شما از نسل این نگون بختهای بی گناه که بیشترین شکنجه و تحقر را تحمل کردند نیستید؟
معمای ورزش و سوگواری!
یکی از مشکلات عجیب ایران سوگواری اجباری است. مثلا شما برای موضوعی شاد هستید ولی دولت اسلامی بزور می خواهد غمگین باشید. این یکی از معماهای حل نشده در تشیع است که چگونه می توان برای شادی و اندوه انسانها روز تقویمی تعیین کرد؟! یکی از وظایف روضه خوانها همین است که با روضه خوانی مردم را به افسردگی و اندوه بکشانند. یعنی شاید در حال طبیعی شما خوشحال و سرزنده باشید ولی نوحه و روضه این مفتخوران شما را به اندوه بکشاند!
امسال بازی تیم ملی فوتبال ایران با کره در شب تاسوعا برگزار می شود. ملاهای مفتخور نگرانند که اگر تیم ایران ببرد مردم شادی کتنند و به خیابان بریزند! براستی این چه زندگی است که مردم بیچاره ایران دارند؟ آیا برای شادی و اندوه هم باید اجازه گرفت؟ چگونه می توان ریا نمود و در عین خوشحالی از برد احتمالی برای حسین گریه کرد؟ این چه نمایش مسخره ایست؟!
آخوند عتیقه محمد یزدی که از اعضای شورای نگهبان است از دولت و وزیر ورزش خواسته این بازی را کنسل کنند. حتی احتمال می رود که بازیکنان ایران تحت فشار روانی قرار بگیرند تا بازی با برد ایران و شادی مردم تمام نشود! این آخوند عتیقه چه حقی دارد که در شادی سالم و بحق مردم ایران دخالت کند و بگوید بازی باید کنسل شود؟
آیا می توان شاد بودن و سوگواری و اندوه را در روزهای تقویمی تنظیم نمود؟ این چه بساط احمقانه ایست که مردم ایران بدان تن داده اند؟
یزدی در این درفشانی گفته است : « ممکن است گفته شود که بازی نکردن ما برای ما هزینههایی خواهد داشت ولی باید همه این هزینهها را داد تا این حرمتها حفظ شود.
عضو فقهای شورای نگهبان درخصوص بازی فوتبال ایران و کرهجنوبی در مقدماتی جام جهانی گفت: مطلع شدم وزیر ورزش در این زمینه تلاشهایی برای تعویق این دیدار انجام داده است و نامهنگاریهایی انجام گرفته است ولی خطاب به وزیر ورزش بیان میکنم که شما در سایه همین احترامها به محرم و صفر به وزارت رسیدهاید. نظام ما هم در همین محرم و صفر محقق شد. این همه شهید در این انقلاب به شهادت رسیدهاند تا این کشور این حرمتها را حفظ کند و همه چیز ما از محرم و صفر است. اگر قرار باشد به همین راحتی نسبت به این مساله بیحرمتی کنیم، حرمتی باقی نخواهد ماند. ممکن است بیان کنید که بازی نکردن ما برای ما هزینههایی خواهد داشت ولی باید همه این هزینهها را داد تا این حرمتها حفظ شود.»
مغلطه های آخوند
آخوند اهل مغلطه است. ترس او از این است که مردم شادی کنند! اگر کسی شاد است باید شادی کند و نمی توان به او گفت : شاد نباش ! این احمقانه و عین ریاکاری است. البته شکی نیست که مبانی این دین و مذهب جز ریا و فریب نیست وگرنه شاد بودن مردم در هر روز سال ولو عاشورا با سوئیچ آخوند روشن و خاموش نمی شود. احساسات مردم لامپ نیست که با کلیدی روشن و خاموش شود!
مغلطه دیگر آخوند دست آزیدن به خون شهداست! اگر کشتگان جنگ زبان داشتند هرچه لعنت و نفرین می شد به آخوندها و بخصوص خمینی می فرستادند. این استفاده ابزاری از خونهایی که خمینی پایمال کرده است هم از آن مغلطه هاست . بازی فوتبال و حجاب و کنسرت را به خون شهدا ربط می دهند! در حالیکه جوانان ایران برای حفظ این مرز و بوم جنگیدند و نه عمامه و دستار آخوند!