این جستار، بخش دوم فصلی با همین عنوان از کتاب “مغالطات در قرآن و حدیث” نوشته ی نگارنده می باشد. بخش نخست را می توانید در پایان مقاله انتخاب کرده و بخوانید.
ادب کردن زن به شیوه الله !
… آنگاه الله بی درنگ سفارشی دارد به مردان الله پرست که اگر از زنانتان در ترس هستید که از شما فرمان نبرند یا اسرار شما را فاش سازند، می توانید سه راهکار را پشت سر هم و بدون قید به اجرا بگزارید؛ یعنی به آنها هشدار دهید و اگر پند گرفتند چه بهتر؛ اما برای گوشمالی دادن آنان پس از آنکه هشدار دادید و پند نگرفتند، از همخوابگی با ایشان دوری کنید و آنان را کتک بزنید !! پس چون تسلیم اراده ی شما شدند، دیگر آنها را سرکوفت نزنید، چرا که الله مدینه البته که قدر قدرت (و قلدر!) و بزرگ است. چنانچه با این دجالگی اسلامی بخواهید بیشتر آشنا شوید، تنها کافی است این آیه را در چند قرآن متفاوت در بخش ترجمه هایش بخوانید؛ حتما می بینید که به جای واژه ی “وَاضْرِبُوهُنّ / کتکشان بزنید”، چیزهای دیگری نوشته اند یا حتی از روی ترجمه ی آن پریده اند؛ مثلا به جایش گفته اند “ترکشان کنید”! و آریایی الله پرستی که عربی نمی داند، به ناچار ترجمه را می خواند و فهم او از اسلام مبین، چیزی بیشتر از تحریف، تفسیر و مغلطه ی دین فروشان در ترجمه نیست.
الله ادعا کرده که زن و مرد را برای آرامش یکدیگر آفریده است؛(البته بهتر است بگوییم الله می گوید که زن را برای آرامش مرد آفریده است!) اما اگر چنین می بود، نرها را بر ماده ها سروری نمی داد و زن ها را تهدید به کتک خوردن قانونی و شرعی از سوی نرهایشان نمی کرد و به مردان مسلمان سفارش نمی نمود این “گل خوش عطر باغ ملکوتی”!! را به باد کتک بگیرند. الله از آنجه این اندازه وقیح است و چنین گزافه هایی می بافد، چون که خود را آفریننده ی ایشان می داند، حال آنکه این داستانی باستانی و از سر بی خردی و بی دانشی انسان بوده است که داستان آفرینش ساخته شده است. پس نه خدایی چنان آفریننده باشد و می دانیم که آزادی انسان دقیقا بر استواری رای و خرد که خواست آن حقوق برابر زن می اید، بنیاد گذاشته می شود.
تکریم مرد و زن برای تحقیر ناخودآگاه زن!
در آیه ای دیگر از الله دانا، وی فرموده که زن و مرد که همسر یکدیگر هستند، برای یکدیگر همچون پوشش می باشند؛ در این آیه ای که خواهم آورد، چنان بوی تعفن الله پرستانه ای از شهوترانی و درآمیختن آن با قداست الله پرستی دیده می شود که لازم می آید برای آن توضیحی بنویسم؛ در سوره ی ماده گاو ۱۸۷، الله زن و شوهر را برای یکدیگر همچون رخت می داند:
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ”، یعنی:
در شب هاى روزه داری، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است، آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید، چرا که الله مى دانست که شما با خودتان ناراستى مى کردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت، پس اکنون با آنان همخوابگى کنید و آنچه را الله براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا سپیده ی بامداد از سیاهه ی شب بر شما نمودار شود، سپس روزه را تا هنگام شب به پایان رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید، با زنان خود درنیامیزید که این است حدود احکام الهى؛ پس بدیشان نزدیک نشوید. اینگونه الله نشانه های خود را براى مردم بیان مى کند، باشد که پروا پیشه کنند. (ماده گاو، ۱۸۷)
نخست اینکه در این آیه روی سخن الله مردسالار، همانا به مردان است و نه زنان. حلال کردن آمیزش جنسی با زنان از اینرو در این آیه بدان اذعان شده است که الله معترف است که نر الله پرست حدود وی را رعایت نخواهد کرد؛ یعنی اگر وی از برده ی مومنش می خواست که در شب های رمضان از همخوابگی با زنش دوری کند، او که این را نمی پذیرفت و چون الله پیشتر از این، به این امر آگاه بوده، آن را حلال کرده است و این نهایت خردمندی یک الله داناست!
نکته ی دیگر آنست که گویا تازیان الله پرست تا پیش از آمدن این آیه ی جلیله، در مساجد در هنگامی که در آنجا معتکف می بوده اند، با زنان خود درمی آمیخته اند و فرایند رابطه و کامجویی جنسی را در مسجد به انجام می رسانده اند؛ و از اینرو الله بر آنان این کار را ممنوع و حرام کرده است؛ یعنی این تعفن حس شهوترانی عربی اسلامی تا بدان پایه است که الله از فراز هفت آسمان پیام می فرستد که ای نر ابوالحشر، من که آنقدر مهربانم! که حرمت همخوابگی در رمضان را برداشتم، تو نیز دست از رابطه ی جنسی در مسجد و در خانه ام بردار !! این نرهای تازی که اسلام پناهند را تصور کنید که اگر این آیه انزال نشده بود، امروزه در شب های اعتکاف خود در مساجد، با همدیگر چه ها که نمی کردند !! یعنی برای الله پرست تفاوتی میان بستر عشق بازی در خانه ی خودش و خانه ی الله وجود ندارد و خب الله از این گستاخی شاید خوشش نیامده.
چند ویژگی واژه پوشش برای درک قرآن :
الله چرا زنان و شوهرانشان را برای همدیگر رخت تصور می کند ؟ مگر رخت چه ویژگی هایی دارد ؟ چند پاسخ می آورم:
پوشاننده است، پشتیبان از سرماست، آذین دهنده است؛ البته اینها خیلی هم خوب است، اما تنها این نیست. رخت دو ویژگی مهم دیگر دارد که بسیار در روابط زناشویی ویرانگر و اسفبار است: کهنه می شود، می تواند بیش از یکی باشد !!
هشدار… آیا یک نر الله پرست نمی تواند تا چار زن همزمان و همیشگی بگیرد ؟ پاسخ مثبت است؛ اما یک زن به اصطلاح آزاد، تنها می تواند هم زمان یک شوهر داشته باشد. این یک نابرابری جنسی است؛ نه بدین معنا که اگر زنی ۴ شوهر هم زمان می داشت بهتر بود، بلکه بدین معنا که چرا الله نر صفت به مرد این حق را داده، اما همین حق را از زن دریغ کرده است ؟! از این آیه پیداست که خطابش به نرهاست و می گوید که زنانتان برای شما مانند کالا و رخت و پوشاک هستند، می توانید ۴ گونه ی مختلفش را هم زمان داشته باشید. افزون بر این کنیز بیچاره هم نوش جانتان !! این آیه، آیه ای مردسالارانه است که علیه زنان نازل شده. دیگر نکته اش اینست که اگر زنتان پیر و فرسوده شدند همچون رخت و پوشاک، پس آنها را به دور اندازید و تجدید فراش نمایید و می توانید آنها را به همین آسانی دگرگون کنید؛ با یک نگاه به بحران جنسی ازدواج با کودکان در کشورهای الله زده، این مورد دستگیرتان می شود؛ البته شاید این فرهنگ ایرانی است که تا حدودی چنین روندی را برنمی تابد و کمتر شاهد ازدواج با کودکان بوده و هستیم اما هست! هر چند فرهنگ ایرانی ما هم تا حدود بسیاری زیادی آسیب دیده، اما اگر کم و کاستی جدی در این روابط برخی خانواده های ایرانی نمی بینید، این فرهنگی ایرانی است و نه اسلامی؛ پس نگویید اسلام کِی چنین گزافی زده یا مگر می شود !! می بینید که شده؛ مگر بخواهید قرآن را انکار نمایید!
در تازی نامه و سیره ی نبوی، زن ها از جایگاه فروتری نسبت به مردان برخوردار هستند و ارزش سوگند خوردن و شهادت دادن زن نسبت به مرد کمتر است؛ شهادت یک زن با شهادت یک مرد در اسلام تبعیضگر برابر نیست؛ بر اساس نص قرآن برای یک امر، شهادت دو نر کافی است، حال آنکه برای همان مورد باید چار زن شهادت دهند، یعنی یک مرد برابر با دو زن ارزش گزاری شده است؛ در ضمن شهادت زنان از اینروست که نر الله پرستی در کار نباشد وگرنه اصلا به شهادت دادن زنان رجوع نخواهند کرد، یعنی در اسلام شریف هتا ادای سوگند و گواهی دادن با اولویتی نرینه همراه است. تازی نامه در این باره اینگونه تبعیض را برقرار کرده است:
- “وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى”، یعنی:
دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند برگزینند تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند. (ماده گاو، ۲۸۲)
این گفتار درآمدی بود از فصل دوم کتاب مغالطات قرآن و حدیث . بخش نخست را می توانید در اینجا بخوانید